خاکِسْتَرِ خیالْ کوروش عقیقی·۷ روز پیشزَنجیرِ واژِههانامهنگاریِ اداری برای من حکایتی از کلافگی است؛ سفری در کویری بیانتها، جایی که هر واژه به زنجیری بدل میشود و هر جمله باری بر شانههایم می…
پرهام غدیریپور·۲ سال پیشواژههای روزگار: خاندان محترم باد مخالفواژهها را آدم دیدم و چرخی در خانوادهٔ محترم باد مخالف زدم و از شخصیت برجستهٔ این خانواده یعنی گندهگوزی گفتم.
مرضیه عطار·۴ سال پیشمینویسم چون...مینویسم چون، میخواهم به سرزمینهای بکر و پا نخورهٔ ذهنم سفر کنم.مینویسم چون، اگر ننویسم غمها و دلتنگیهایم مزمن میشوند.مینویسم چون،…
پرهام غدیریپور·۵ سال پیش«گرفتن» بهجای «فرضکردن» و «درنظرگرفتن»دقت در کاربرد کلمات برای داشتن بیان روشنتر، دقیقتر، درستتر