تمام سال ها با بهار آغاز می گردند…..آیا بهتر نیست من سنت شکنی کنم؟
به پاییز رسیدیم….فصل دو گانه….فصل آشنایی...فصل آموزش….فصل آغاز….
دانش موجود است اگر طالبی داشته باشد….سختی ها کمتر هستند اما وجودشان محسوس است و بهتر است این نهال درست کاشته شود تا تنومند گردد….
زمستان زیباست….اما مشکلش،مشکلاتش است….
فصلی حساس است….فصل عشق و عاشقی… فصل درک خویشتن….فصل هدف گذاری...
این فصل اگر خوب طی نشود به گمراهی می رود….نهال تازه ریشه گرفته و اندکی بار از این خاک گرفته….آیا به محبوبش،آب،می رسد ؟....سخت است که در این باره نظر داد چون فراز و نشیب ها زیادند و مقابله با آفات لازم!...
بهار برای درخت جوان ما فصل نیکی است….البته اگر راه را درست طی کرده باشد!...
اینجاست که کم کم به نتیجه اعمالش و صبرش میرسد....شکوفه ها در آمده اند….راه هنوز کاملا طی نشده….ولی بیشترش پشت سر است….
تابستان….
ثمر رسیده؟...چطور است؟...آیا با این ثمر از تو به نیکی یاد خواهد شد؟….
اگر آری پس آرامش خیال داری چون این درخت میانسال به هدفش رسیده….
پاییز دوم….اینجا پایان داستان است….
اگر به هدف رسیده باشی با افتخار به این مسیر پر پیچ و خم پایان می دهی….نگران نباش….چون ثمرات زندگیت دنیای بی تو را زیبا خواهند کرد….آرام بخواب….