ویرگول
ورودثبت نام
Arezooye abi:)
Arezooye abi:)
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

شاید.. سآرآهای زندگی مان کم باشند:)

:)
:)

_هی! با توام، سارا صبر کن
ساراا.. میشنوی صدامو؟ مگه با تو نیستم؟!

+چی میگی رامین؟ دوست ندارم صداتو بشنوم!

_چرا عزیزم؟چرا قربونت بشم؟

+تازه میگی چرا، یادت رفته؟ تهمت نارواتو.. اینکه من.. من به دوستات چشم دارم؟ تو نبودی الان عربده میزدی!
بعد میگی چیشده؟!!

_عصبی بودم. سارا قهر نکن.. بخدا دوستت دارم. ببخشید، خوب شد؟

+بیا این قلبمه شکستیش! با یه ببخشید درست نمیشه. فقط ازم دور شو خب؟ دور شو

_آخه.. بزار حداقل برسونمت.

+رامین، تنهام بزار لطفا

_ولی سار..

+فکر نمیکنم خواسته ی زیادی باشه؟
لطفا تنهام بذار

_باشه.
یا حسین
ساراااااااااا
مردم، مردم لطفا کمک کنین..
سارا دووم بیار. سارا غلط کردم فقط تنهام نذار.
سارا قول دادیم باهم بمیریم، نمیذارم تنهایی بری.
...
مردم نظاره گر رامین بودند. عجیب دلشان برای این پسر جوان میسوخت؛ معشوقه اش درخون غلتیده بود سارای جانش!اما او کماکان امید داشت به زنده بودنش..
زهی خیال باطل!
سارا مرد.
سر یک تهمت، یک عصبانیت و ناراحتی مرد.
رامین.. دق نکرد اما با مرده فرق چندانی نداشت
مرگ هم به این سادگی؟
نمیدانم در چه برهه ای از زندگی ات هستی
خواستم با یادآوری این داستانِ تلخ برایت زنگ خطر باشم. مواظب ساراهای زندگی ات باش.. مواظبِ ناخدایانِ قلبت.. شاید او مثلِ سارای قصه ما در اثرِ تصادف با ماشین نمیرد.. اما شاید احساساتش،در اثرِ یک حرفِ نامربوطْ تو..در اثرِ شوخی نا بجایت، در اثرِ بی توجهی ات و یا حتی در اثرِ نبودنت.. بمیرد، یخ بزند
در اینجا تو بازهم سارا نداری.. چراکه حال سارای تو به دستِ خودت مرده؛ قاتلِ سارای خودت تو هستی؛
مواظب ساراهای زندگی ات باش. بمیرند تو هم میمیری..
درست مثلِ آنها.. شاید تنت سالم باشد ولی قلبت! فکر نمی کنم.
~آرزوی آبی~

ساراآرزوی آبیعشق
میشه لبخند بزنی؟
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید