دلایل فقر وتورم ومشکلات معیشتی بی پایان و رو به فزونی مردم ایران چیست ؟آیا هوش واستعداد مردم ایران نسبت به دیگر کشورها ضعیف است ؟آیا امکانات وثروتهای عظیم طبیعی مثل نفت وگاز ومعادن کم داریم؟آیا ازنظرجغرافیایی واقلیمی در شرایط مطلوبی قرار نگرفته ایم؟آیا هویت تاریخی وتمدن دیرینه وپرافتخار ما نسبت به دیگرکشورها ضعیف تر بوده ویا مشکل ازجایی دیگر نشئت میگیرد؟
اگرثروت،امکانات وهویت تاریخی وهوش متوسط مردم ایران وزندگی اکثریت مردم ایران راجمع بندی ونتیجه اش رابا ثروت وامکانات وهوش وهویت مردم سوریه مقایسه کنیم کشور ومردم ایران صدبار ویران تر از کشور ومردم سوریه است.اینکه مثلا یک شخص ثروتمند وداری امکانات خانواده اش ازنظر معیشت در ضعف و فقر و گرفتاریی زندگی کنند درمقایسه بایک شخص عادی ویافقیر که فاقدثروت وامکانات است و خانواده وفرزندانش گرفتار و گرسنه وفقیر ودرمانده هستند هردو مورد دریک جایگاه مساوی قرارنمیگیرند ووضع فرزندان وخانواده شخص ثروتمند ودارای امکانات خیلی وخیم تر وبحرانی تر نسبت به شخص فاقد ثروت وامکانات به حساب می آید وحتی مشکلات روانی مثل افسردگی،ناامیدی،واحساس پوچی در خانواده شخص ثروتمند و دارای امکانات امافقیر ودرمانده چندین برابر بیشتر از شخص قبلی است زیرا برای آنها فقر ؟قابل قبول وتوجیه وهضم شدنی نیست که ثروت وامکانات باشد اما آنهادرفقروفلاکت زندگی بکنند .اینجاست که اگرکشور ایران رابا یک کشور دیگرکه دارای نفت وگازومنابع طبیعی ارزشمند وثروت فراوان است اما آن کشوربدرستی ازمنابع وثروت خودبه نفع مردم وکشور استفاده کرده ورفاه وآسایش را برای مردم فراهم نموده مردم ایران درمقایسه با مردم آن کشور به مراتب اوضاعی وخیم تر از یک کشور ومردم دیگر مثل افغانستان دارند که از نفت وگاز محروم است .اگر ایران فاقد امکانات وثروت مفت وفراوان وگران بود باز فقر وتورم ومشکلات معیشتی مردم قابل توجیه نبود چراکه کشوری مثل هلند وخیلی ازکشورهای مدرن که درفاه وآسایش زندگی میکنند هیچ نفت وگازی هم ندارند اما درآمد مردم ومعیشت وزندگی آنها ونیز ثروت ودرآمد ملی وقدرت اقتصادی آنها اعجازبرانگیز است چون از هوش واستعداد ودانش علمی وسازنده بهره گرفته اندومردم ایران حتی بدون نفت وگاز هم با مدیریت درست وعلمی میتوانند درجایگاه بالایی قرار بگیرند وزندگی ومعیشت شایسته خودراداشته باشنداماباوجود ثروت بادآورده ای چون نفت وگاز که دلارهای آن صرف انباشت ثروت برای حاکمان ومدیران وعوامل درهم تنیده دراین مافیای ثروت وقدرت میشودلذا همه مسئولین وقت وانرژی خودراصرف پرداختن به حفظ جایگاه وثروت ومنافع شخصی خویش میکنند وتنها به لقمه ای در حد زنده ماندن مردم با هزار منت وتملق بسنده میکنند.ومردم ایران امروز در یک بحران روانی وسکوتی مرگبار امید ازهمه چیز بریده اند وتنها به فکر نجات خویش با درآمدی ناچیز وبی تفاوت نسبت به هرمقوله دیگر سر در لاک خویش فروبرده ند
وگویا فراموش کرده اندوکه حق گرفتنی است ونه دادنی وچرا آب درکوزه و ما تشنه لبان میگردیم؟