در سالهای گذشته البته نچندان دور بکار صادرات مشغول بودم، یادم است که در این کار بسیار ممارست داشتم، با تمام وجودم تلاش میکردم تا بتوانم با صادرات به موفقیتهای بزرگ برسم اما اتفاقی افتاد که باعث شد تمام دارایی را از دست بدهم.
به خاطر دارم در روزهای اول بسیار عصبانی بودم و نمیتوانستم تصمیمات درستی بگیرم، از کسی که پول مرا برده بود شکایت کردم و به شدت دچار کمبود نقدینگی شدم، برای حل این مساله به بانک مراجعه کرده و تقاضای تسهیلات کردم، بانک هم با توجه به گردش خوب حسابم با درخواستم موافقت کرد و در قبال دریافت ضمنانت این تسهیلات را در اختیار من قرار داد.
تسهیلات اول با را مطابق سررسید تسویه نمودم و برای تسهیلات دوم اقدام کردم و با توجه به خوش حسابی تسهیلات بعدی را نیز دریافت کردم.
در آن زمان وقتی محصول صادراتی را خریداری و صادر کردم در بازار مقصد قیمت این محصول افت شدیدی شد (حدود ۲۵ دلار در هر تن) همینطور خاطرم هست که دلار نیز کاهش قیمت زیادی داشت، اینجا بود که متاسفانه ضرر هنگفتی کردم و نتوانستم آن زیان را جبران کنم.
در ادامه با بانک وارد مذاکره شدم که نتیجهاش شد تمدید، تمدید و تمدید سود رو سود در سالهای بعد مجبور به اخذ تسهیلات دیگری از همان بانک شدم اما وقتی محاسبات انجام شد متوجه شدم محاسبات بانک با محاسبات خودم اختلاف فاهشی دارد، اما چاره دیگری برایم نبود بانک به من تسهیلاتی دیگری پرداخت کرد و همزمان آن مبلغ را برای تسویه تسهیلاتقبل برداشت کرد.
اینجا دیگر توان ادامه دادن نداشتم نتها مبلغی از آن تسهیلات به دستم نرسید بلکه بدهی قبلی به بدهی بزرگتری تبدیل شده بود دستم از همه جا کوتاه بود.
ادامه در وب سایت وکلای بانکی