روزمره نویس
روزمره نویس
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

ناامیدی؟ایز دت یو؟

ایا تو ناامیدی؟
ایا تو ناامیدی؟

سلام من ۳۰ شهریور قراردادم تموم شد و تا یک هفته پیش (اوایل آبان)حتی حوصله نداشتم که خودمو جمع و جور کنم و رزومه بفرستم جایی الان یک هفته است حس میکنم حالم بهتره و آمادگیشو دارم که دوباره برگردم سرکار

راستش خیلی ترسیدم و ناامیدم. من تو این یک ماه سه بار پیشنهاد شرکت قبلی رو رد کردم چون دیگه دوست نداشتم اونجا کار کنم‌. من از دوروز پیش رزومه فرستادم ولی مثل همیشه چون عجله دارم فکر میکردم تو این دوروزه(?) باید کار پیدا میشد?ولی پیدا نشده.حتی دارم به خودم فحش میدم که خاک برسرت چرا راحت تر با آدما کنار نمیای و چرا پیشنهادشونو رد کردی و خلاصه همش با خودم درگیرم:)

راستش به همه چی دارم شک میکنم حتی خودم نکنه اصا به درد برنامه نویسی نمیخورم؟خودم میدونم مهارتام خیلی باید پیشرفت کنه ولی به این فکر میکنم که اگه تو دو هفته آینده کاری پیدا نکرده باشم بهم استرس میده و نمیدونم قراره چی پیش بیاد

من ادمی هستم که پارسال و سال قبل هرکی نگاه میکرد به مسیر رفت و برگشت ۶ ساعتم میگفت دمت گرم چه پشتکاری ولی آیا ...؟

خیلی حرفا دارم از قدیم براتون خیلی داستانا هست و احتمالا از امروز به بعد که تازه روز دوم رزومه فرستادن رو سپری کردم، داستانها تازه شروع میشه. یواش یواش میام از همشون مینویسم قول میدم مثل قبل(نوشته‌هایی که پاک کردم تو ویرگول) پرانرژی باشم‌ و حس خوب منتقل کنم.

باما همراه باشید?☹️و انرژی مثبتم بفرستید باتشکر

و اینکه اگه نوشتمو دیدین بیاین باهام حرف بزنین خوشحال میشم❤️

برنامه نویسیانگولارناامیدیرزومهکار پیدا کردن
فرانت دولوپر ناشی:)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید