مارلیک
مارلیک
خواندن ۸ دقیقه·۹ ماه پیش

از اضطراب هژمونی تا نظم هارمونی راهبردی

از اضطراب هژمونی تا هارمونی راهبردی

یاکاموز مارلیک

خلاصه مقاله:

«تنهایی استراتژیکی ایران» باعث اضطراب مستمر هژمونی اش شده است، این اضطراب شامل دو مولفه است: تحریم های دائمی اقتصادی و تهدیدهای مداوم نظامی!

بنا به دلایل تاریخی، ایران نمی تواند با همسایگانش تنش زدایی کند؛ ایران در محاصره سه ناسیونالیسم افراطی (پانترکیسم، پان عربیسم و صهیونیسم) و در حصار گروه های تکفیری اسلام گرا است. هیچ یک از همسایگانش، حکومت های دموکراتیکی نیستند و در قرن گذشته، روند دولت سازی در خاورمیانه، در یک فرایند ارگانیکی شکل نگرفته و تحت تاثیر عوامل خارجی ( استعمار و معاهده سایکس پیکو) بوده است. ایران به خاطر فرو رفتن در لاک دفاعی، هیچوقت نمی تواند با دنیا؛ تعامل و با همسایگانش؛ تنش زدایی کند! چرا که بنا به موقعیت ژئوپلولوتیکی در چهار راه حوادث، در مرکز هارتلند و در قلب شرق و در دروازه غرب قرار گرفته است. این موقعیت سوق الجیشی حساس؛ که از دیرباز ایران را در شاهراه جهان قرار داده است، همیشه تهدیدها و فرصت هایی را برای ایران به دنبال داشته و همین عامل باعث شده که ایران همواره در موقعیت بحرانی قرار گیرد! تداوم چرخش ایران در سیکل معیوب: از اضطراب هژمونی تا زنجیره ی بحران های دائمی که با گذر زمان دچار فراز و فرود می شود، اما همیشه وجود دارد! از گذشته تا به امروز، زیست برزخی ایرانیان، معلول این علت مهم بوده است. از این رو به خاطر جبر جغرافیایی و عوامل تاریخی، ناخواسته تنهایی استراتژیکی به ایران تحمیل شده است! راه حل عبور از تنهایی استراتژیکی رسیدن به هارمونی راهبردی است. رسیدن به مرحله ی هارمونی، باعث تغییرات شگرفی در عرصه ی سیاست های داخلی و خارجی ایران خواهد شد! این موقعیت، استبداد داخلی را تضعیف و خطر سلطه ی نیروی خارجی را از بین خواهد برد!

در مقاله اخیرم که بسیار طولانی بود، به این نکته اشاره کردم که ایران؛ فارغ از اینکه چه کسی بر آن حکومت می کند، باید به بمب اتمی مسلح شود! یکی از دلایلی که برای اتمی شدن ایران، مطرح کردم، برای ایجاد هارمونی در جنوب غربی آسیا بود! آن مقاله در نقد یک جریان مشخص بود، اما از آنجا که در آن مقاله به موضوع مهمی اشاره کرده بودم، ناچار شدم که بحث را در همان چارچوب محدود نمایم! موضوع این مقاله که مکمل متن قبلی است به تشریح دو نکته مهم خواهم پرداخت:

۱)- اضطراب هژمونی ایران که به صورت نسبی با ساختن بمب اتمی حل خواهد شد!

۲)- رسیدن به نظم هارمونی که راه حلی برای خروج از تنهایی استراتژیکی ایران است!

برای درک کامل این مقاله؛ خواندن آن مقاله الزامیست. متن را اینجا مطالعه کنید.

«نظریه ی تنهایی استراتژیک ایران»؛ پیشتر توسط محی الدین مصباحی عنوان شده، این نظریه با اینکه کاملا درست است اما هیچ راه حلی برای بیرون رفتن از این مشکل تاریخی و جبر جغرافیایی در خود نداشته و بیشتر یک دیدگاه نظری و انتزاعی می باشد! اما نظریه ی هارمونی که من مطرح کردم؛ یک دیدگاهی پراگماتیستی و واقع گرایانه است! و اولین مرحله رسیدن به نظم هارمونی، ساختن بمب اتمی می باشد، در این یادداشت، به دو دلیل لازم است که این مسئله را رمزگشایی کنم

اول: چون نظریه ای جدید است و باید توسط کسی که عنوان شده، تشریح شود وگرنه در حد یک واژه پرطمطراق و هشتگ دهان پرکن و بی معنا باقی می ماند!

دوم: تفسیر این نظریه از لحاظ راهبردی خیلی مهم می باشد، از لحاظ نظری و عملی می تواند موقعیت ویژه ای به ایران بدهد! استبداد داخلی را تضعیف کرده و خطر تهاجم خارجی را از تسلط بر ایران؛ از بین برده و مردم ایران را از موقعیت برزخی که در آن زیست می کنند، خارج نماید!

در نظریه تنهایی استراتژیک عنوان شده: ایران بنا به موقعیت جغرافیایی و شرایط تاریخی اش تنهاست! سوالی که مطرح می شود این است که برای خارج شدن از این تنهایی چه کار باید کرد؟!

پاسخی که به این پرسش می توانم بدهم؛ در یک جمله خلاصه می شود: خارج شدن از هژمون اضطراب و رسیدن به موقعیت هارمونی.

حال دو پرسش جدید مطرح می شود: هژمون اضطراب چیست و موقعیت هارمونی چه معنایی دارد؟

هژمون اضطراب همین موقعیت فعلی ایران است که به خاطر تنهایی استراتژیکی ناخواسته به ایران تحمیل شده است! تحریم های اقتصادی و تهدیدهای نظامی را که در سالهای اخیر تجربه می کنیم، نه تنها مصداق های حقیقی، بلکه تعریف واقعی هژمون اضطراب می باشد که هر دو به نوعی بقای ایرانیان را به مخاطره و استقلال و تمامیت ارضی ایران را با خطر جدی مواجه کرده است. ایران هر وقت از لحاظ نظامی؛ در موقعیت ضعیف و یا با یک بحران امنیتی مواجه شده، هژمون اضطراب در مرزهای جغرافیایی اش تشدید شده و رویدادهای داخلی اش، تحت تاثیر اتفاقات منطقه ای قرار گرفته است! تحولات سالهای اخیر؛ فقط انعکاس بخشی از واقعیت هایی است که در کل تاریخ ایران، بارها تجربه شده است! حتی از لحاظ تاریخی، ریشه ی استبداد داخلی و سلطه ی خارجی در متن همین موضوع خلاصه می شود! مردم ایران از گذشته تا امروز، همواره مجبور شدند که بین استبداد داخلی ( آزادی) و سلطه خارجی (استقلال)، یکی را انتخاب کنند و کل تاریخ ایران تقابل آزادی و استقلال بوده، و هر وقت که طاقت مردم؛ از تحمل استبداد داخلی به پایان رسیده و کاسه ی صبرشان از تحمل ظلم لبریز شده، ناخواسته بدون هیچ مقاومتی راه را برای سلطه ی خارجی هموار کردند، چرخه ی شکستی از: استبداد داخلی، تهاجم خارجی، مبارزه برای آزادی و تلاش برای استقلال و حاکمیت ملی در کل تاریخ ایران، تکرار شده است این موضوع بارها در تاریخ ایران تکرار و احتمالا در آینده هم تکرار خواهد شد و اگر بخواهم کل تاریخ ایران را در یک جمله بازتعریف کنم، من آن را در تداوم هژمون اضطراب و تداوم بحران های زنجیره ای محدود می کنم! اولی ریشه در عوامل خارجی داشته و دومی تحت تاثیر سیاست های داخلی بوده است!

موقعیت هارمونی چیست؟

موقعیت هارمونی، به معنای رسیدن ایران به نقطه ی تعادل در سیاست داخلی و تعامل با جهان خارج است! یعنی قرار گرفتن ایران، در موقعیتی که بدون ترس از تهدیدهای خارجی، بتواند به توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داخلی پرداخته و بدون هراس از اضطراب هژمونی، توان این را داشته باشد که از همه ظرفیت های داخلی خود برای پیش بردن اهداف منطقه ای و بین المللی اش، در جهت حفظ منافع ملی استفاده کند! این بالانس زمانی شکل خواهد گرفت که به صورت نسبی، خطر تهدیدهای خارجی، از مرزهای ایران، دور شده و ایران در موقعیتی قرار بگیرد که به جای اینکه با پرداخت هزینه های بسیار: - از تهدیدها برای خویش فرصت هایی برای بقا بسازد -، برخلاف گذشته، از فرصت ها برای خود اهداف راهبردی برای پیشرفت و شکوفایی تعیین نماید یا به زبان ساده تر: بدون تهدید بتواند از فرصت ها در جهت اهداف راهبردی خویش، استفاده مطلوب کند!

سوالی که مطرح می شود این است که ایران چه زمانی می تواند در این موقعیت قرار بگیرد؟ پیشتر پاسخ این پرسش را در مقاله ی قبلی نوشته ام. اما جواب کوتاه این سوال یک جمله است: زمانی که بتواند به بمب اتمی دسترسی پیدا کند! بدون دستیابی به سلاح اتمی، رسیدن به این مرحله رویایی بیش نیست! با گذشت زمان، موقعیت ایران به خاطر تحریم های جهانی ضعیف تر شده و تداوم و انباشت بحران ها، ایران را در موقعیت شکننده تری نسبت به رقبای منطقه ای و دشمنانش قرار داده است مشکل مهم بعدی، تغییرات زیست محیطی، گرمایش جهانی و کم آبی ایران می باشد که ریشه ی تحولات بعدی خاورمیانه در چشم انداز آینده تحت تاثیر عوامل طبیعی است! نکته ی مهم اینجاست، تا زمانی که ایران به بمب اتمی دسترسی پیدا نکند، نه تنها در موقعیت اضطراب هژمونی، دچار فرسایش و نابودی تدریجی قرار خواهد گرفت و به نوعی ماندن در وضعیت هژمون اضطراب، یک مرگ تدریجی برای ایران محسوب می شود، بلکه در جنگ های آینده خاورمیانه که ریشه ی آن در بحران آب و مشکلات محیط زیستی خلاصه می شود، ایران دچار فروپاشی تمدنی قرار خواهد گرفت! بدون تعارف باید نوشت که بدون دست یابی ایران به سلاح های اتمی: بقای تمدنی ایران با مخاطرات جدی روبرو خواهد شد! این خطر از دو جنبه است: ۱)- تهدیدهای منطقه ای از سوی همسایگانی که از دیرباز با آنها مشکل داشته و در آینده هم خواهیم داشت! ۲)- تجزیه ی کشور توسط عوامل خارجی!.

نکته ی مهم تر اینجاست که ساخت سلاح های اتمی شرط لازم است ولی شرط کافی نیست. ساخت بمب اتمی برای خروج ایران از موقعیت هژمون اضطراب می باشد که مقدمه ی رسیدن به نظم هارمونی محسوب می گردد! برای رسیدن به موقعیت هارمونی باید اصلاحات اساسی در شیوه حکمرانی صورت گیرد از اصلاح آموزش و پروش تا اصلاح قانون اساسی و تجدید نظر در سیاست های داخلی و پالایش سیاست های خارجی. - موضوعی که در مقالات بعدی به تشریح آن خواهم پرداخت - ساخت بمب اتمی برای این است که دنیا با زبان منطق، بدون تهدید و تحریم با ایران سخن بگوید تا ایران بتواند با قرار گرفتن در موقعیت نسبتا برابر با دنیا، اختلافاتش را به شکل دیپلماتیک حل نماید! قدرت خویش را در منطقه تثبیت نموده و با تنش زدایی با همسایگان و مذاکره با قدرت های فرا منطقه ای، با دادن و گرفتن امتیاز؛ مشکلات خویش را حل کند! بدون ساخت سلاح اتمی، حتی با امضای پنج برجام، این مسائل هیچ گاه حل نخواهد شد!

در مقالات بعدی جزئیات را خواهم نوشت! طرح این کلیات برای فهم صورت مسئله بود!

یاکاموز مارلیک

تاریخ ایرانجنگ و صلحبمب اتمی
با انسانهای میانمایه هیچ دوستی ندارم، خصم فرومایگان ام. اگر کل جهان نابود شود، اگر تنهای تنها شوم، اگر هزار بار بمیرم و زنده شوم، باز هم لحظه ای به ابتذال باج نخواهم داد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید