من شاید..
اندکی ولی خوب شاید بیشتر از اندکی اهل دنیایی خیال هستم.
دختری را تصور کن که درون دنیایی واقعی گاهی نیست، من به جهان های زیادی سفر کرده ام.
من گریه ها و خنده های زیاد را با شخصیت خیالی کتاب هایم سهیم شدم.
من درون دنیایی کتاب هایم زندگی می کنم با انان عاشق می شوم، شکست عشقی می خورم، گاهی حتی میمرم.
میدانی جالبش کجاست این دنیا را از دنیایی واقعی بیشتر دوست میدارم، من خیال پرداز خوبی هستم می توانمف در ذهن داستانی بسازم که شخصیت اولش خودم هستم، جوری که انگار انجا زندگی می کنم.
گاهی انچنان درگیر زندگی واقعی می شوم که دنیایی خیال را برای مدتی ترک می کنم و خوب دنیایی واقعی واسه من که توی کتاب های زیادی زندگی کردم کمی بی هیجان و خسته کنندس ولی امان از دنیایی کتاب هایم که درونش من صمیمیی ترین دوست کارکترا هستم.
یلدای عحیب غریب با تفکرات عجیب