این یک تمرین روزانه نویسی است.
به خاطر سپردن یعنی هنوز بوی اسپری دیور من رو از توی اتاقم به پنج سال قبل، داخل کافهی چوبی نزدیک هتل پرت میکنه. پشت میز چسبیده به بار، ترجیحا روی صندلی جلویی چون از بسته شدن فضام میترسم مگر اینکه شخص خاصی اون فضا رو پر کنه، طوری که دیگه حس نکنم بسته شده؛ چون اصلا چیز دیگهای برای دیدن و جای دیگهای برای رفتن وجود نداره.