من از بچگی شنا می کنم. یعنی اینطوری بگم که 7 سالم بود و با چندتا از دوستای دوره مهدکودکم برای ثبت نام کلاس شنا رفتیم.
جلسه اول مادرای دوستام از ترسشون بالای پله های کنار استخر ایستاده بودن، مادر من نه، اون میدونست من از پسش برمیام. همین هم شد. مربی اومد که همه رو بگیره و بندازه توی آب، همه دوستام فرار کردن رفتن توی بغل مادراشون، مربی منو گرفت انداخت توی عمیق. من شروع کردم به دست و پا زدن و یهو روی آب موندم.
تجربه خیلی باحالی بود، جوری بود که هنوز که هنوزه اون روز رو یادم هست. خلاصه که به تیم فولاد مبارکه وارد شدم. مسابقات زیادی رفتم، اما متاسفانه بخاطر درس و دانشگاه توی دوران راهنمایی، شنا رو رها کردم. سال 95 (22 سالگیم) مجدد شنا کردن رو شروع کردم و مربیگری شنا درجه 3 را گرفتم.
یک وقفه کوتاهی بینش بود اما توی این سال ها شاگرد داشتم. الان هم دو سال است که مجدد توی تیم هستم، مسابقات شنا رو بردم و در کنار بقیه کارها هفته ای 3 الی 4 بار شنا میرم و به صورت حرفه ای تمرین می کنم.
روز یکشنبه 4 آذر، ساعت 7 صبح امتحان نجات غریقی درجه 2 و ساعت 10 آزمون مربیگری شنا درجه 2 رو داشتم. قبلش خیلی استرس داشتم. یکشنبه رفتم، با اینکه میدونستم من رکورد سینه و قورباغه رو دارم، اما باز حس کردم شاید آزمونمو خوب نداده باشم.
همچنین مربیگری شنا هم خیلی شنیده بودم که مربی ها، کسایی رو که میشناسن قبول می کنند اما تمام تلاشم رو کردم که شنا ها را به بهترین شکل به مدرس نشون بدم و بگم که چقدر تبحر دارم. خلاصه که الان چند روزی هست که نتایج آمد. بعد از استرس زیاد، من تونستم دوتا آزمون رو قبول شم.
میدونید من همش حس میکنم که چون الان 30 سالمه شاید برای خیلی کارا خیلی دیر هست. اما متوجه شدم که واقعا واقعا سن یه عدده و شاید این مدارک رو من در سن 40 سالگی هم میتونستم بگیرم.
میدونید اینکه میگم قبول شدم، قشنگه اما میخوام بدونید که پشتش خیلی خیلی تلاش بوده. هفته ای سه بار تمرین توی استخر، کلی آبای استخرا رو خوردن. اما میدونم که ارتقا درجم از 3 به 2 قراره خیلی چیزا رو عوض کنه، دید من به شناها، به آموزش 4 شنا و بیشتر حرفه ای شدن من در رشته شنا.
شنا یکی از قشنگ ترین رشته های ورزشیه. نمیدونم دقت کردید یا نه، اون تایمی که توی آب هستید، ذهنتون خالی تر از همیشه هست. شنا فقط ورزش نیست، شنا یه توانایی هست که به نظرم اگر کسی اونو بلد نباشه نصف بیشتر عمرش رو هدر داده.
شنا بهترین حسی که شما می تونید توی دنیا تجربه کنید رو بهتون میده، باید شنا کنید تا متوجه حرف و حس من بشید.
شغل اصلی من شنا نیست اما اگر شنا نباشه، زندگی من هم روی روالش نیست. شنا مثل بودن توی بهشته. مخصوصا برای ما که هنوز تجربش نکردیم، با شنا می تونیم تجربش کنیم که چه حس و حالی داره. مخصوصا وقتی که 4 شنا را به خوبی بتونی شنا کنی!