خردهفروشی در دنیای ما بهعنوان یک صنعت مهم شناخته میشود، اما وقتی به نوآوری و تغییر فکر میکنیم اغلب این صنعت نادیده گرفته میشود.
در این مقاله قرار است به این سوال پاسخ دهیم که چرا باید به خردهفروشی اهمیت دهیم و چهره جدید این صنعت چگونه است؟
پس از بررسی موفقترین برندهایی که بهصورت مستقیم با مشتری در ارتباط هستند، متوجه نکات مشترکی در روند راهاندازی و استانداردهای آنان شدم که در اینجا به چند مورد اشاره میکنم:
سادگی در محصول
کسپر (Casper)، هریز (Harry's)، بونوبوس (Bonobos) و آل بردز (Allbirds)، چهار برند موفقی هستند که با سادهسازی محصول، تجربه خرید را آسان کردهاند.
در دنیای محصولات، انتخابها بسیار زیاد است و هر نسخه جدیدی «بهترین» نامیده میشود. بههمین دلیل فرصتهای زیادی برای برندها وجود دارد که به پیشگامان این صنعت تبدیل شوند.
برای مثال: وقتی موسسان کسپر میخواستند درباره ویژگیهای یک تشک پرفروش مطالعه کنند، بهجای اینکه روی ویژگیهای ضروری تحقیق کنند به این فکر کردند که چه تشکی برای همه مناسب است. این تفکر باعث شد کسپر در سال اول فروش خود ۱۰۰ میلیون دلار به دست بیاورد.
سادگی در محصول باعث کاهش اضطراب مشتری در هنگام انتخاب شده و تجربه خرید دلپذیری را برای او به همراه میآورد.
بینش اطلاعات محور
یکی دیگر از ویژگیهای مشترک برندهای موفق، استفاده از اطلاعات شخصی افراد و ترسیم چشم اندازی از نحوه عملکرد شرکت در نگاه مشتریان است.
این اطلاعات میتواند در کل زنجیره تامین جمعآوری شود و در نهایت منجر به بهبود تولیدات و بهبود تجربه کاربری مشتری شود.
لایو تینتد (Live Tinted) یک برند زیبایی است که کارش را از اینستاگرام آغاز کرد و حالا ۱۰۱ هزار دنبالکننده دارد. سیاست این برند مکالمه با کاربران، شناسایی خواستهها و تولید محصول براساس نیاز آنان است.
شرکتهای دیگری مثل واربی پارکر (Warby Parker) و استیچ فیکس (Stitch Fix) که چندین خط تولید دارند نیز از اطلاعات مشتریان برای تولید محصولات چندکاربری و متنوع استفاده میکنند. به این ترتیب برای رسیدن به یک محصول خاص نیازی به جستجو در اینترنت نیست، فقط کافی است به سراغ چنین برندهایی بروید.
هدف اصلی تولیدکنندگان این است که با استفاده از بازخورد مشتریان، محصولات خود را توسعه دهند و محصولاتی متناسب با نیاز بازار ارائه کنند.
ساختن فرهنگ
توجه و مراقبت از مشکلات قبلی و ایجاد تجربه کاربری مورد پسند مشتری، بسیار ارزشمند است. وقتی این ارزشها در مرکز توجه قرار بگیرد، تشخیص ماموریت و چشمانداز آسانتر میشود.
برندهایی از جمله گلاسیر (Glossier) به دنبال ایجاد جامعهای از کاربران هستند که نسبت به محصولات و اخلاق برند شور و اشتیاق داشته باشند.
جامعه کاربران گلاسیر در اینستاگرام به ۲.۵ میلیون کاربر میرسد. گلاسیر بر اساس آنچه مخاطب میخواهد دست به تولید محصول میزند. در حال حاضر ۷۰ درصد از فروش این برند براساس توصیههای کاربران و کسانی است که در صفحات اجتماعی محصولات را امتحان کرده و به بقیه خرید آن را توصیه میکنند.
هیچ فرمول جادویی در این میان وجود ندارد فقط اینکه برندها قدرت خود را از ارتباط با مشتری و دریافت نظرات او به دست میآورند.
بهبود تجربه کاربری
در جهانی که همه به دنبال خرید محصولاتی برای راحتی بیشتر هستند، برندها با چالشی جدی برای بهبود تجربه کاربری مواجه هستند.
برندهایی مانند جنزی (GenZ) به بهینهسازی محصول، وبسایت، تجربه خرید آفلاین و آنلاین در رسانههای اجتماعی توجه زیادی میکنند.
ما امروزه شرکتهای زیادی را میبینیم که در تولید محصولات یا بستهبندی آنها از رنگهای خنثی، خطوط صاف یا فونت مدرن استفاده میکنند. این ایده از علاقه مردم به طرحهای مینیمال و از پستهای اینستاگرامی آغاز شده و طرفداران زیادی دارد.
علاوه بر این ایجاد تجربه خرید آنلاین خوب برای مشتریانی که از کانالهای تبلیغاتی مختلف به سراغ شما میآیند، بسیار مهم است. شما باید به بازه زمانی که مخاطب از طریق تبلیغات جذب شده، تا زمانی که خرید را نهایی میکند توجه کنید. مشتری باید در این بازه زمانی دقیقا بداند چه میخواهد و مدت محدودی را روی خرید آن صرف کند، با توجه به این دو فاکتور و بهبود آن میتوان از میزان فروش اطمینان یافت.
هرچند که تقریبا مردم همهچیز را بهصورت آنلاین خریداری میکنند، اما بعضی از برندها معتقدند هنوز هم فروش آفلاین طرفداران بیشتری دارد.
مدیرعامل برند (Fifth Wall) در تایید این دیدگاه میگوید: ۸۵ درصد از تجارت ما هنوز هم در بخش آفلاین است. هرچند که فروش آنلاین برای راحتی کاربران و تجربه خرید آسانتر و بیشتر ایجاد شد، اما همچنان فروش آفلاین به دلیل ایجاد ارتباط عمیق و راحتتر میان مشتری و فروشنده هنوز هم پرطرفدار است.
در نهایت، وسواس توجه به مشتری و ساختن برندی که بتواند هم از راه آفلاین و هم آنلاین با کاربران ارتباطی انسانی برقرار کند، دو نقطه قوت اصلی صاحبان برندهای موفق است.
برندهای موفق به جای اینکه صرفا روی فروش محصول تمرکز کنند، سعی میکنند از طریق ارتباط با مشتری به آنان سبک زندگی بفروشند و حس تعلق به یکدیگر را در دل آنان زنده کنند.
ترجمه آزاد: lessons learnt from studying most successful brands