در آبان ماه سال ۱۳۹۸ به عنوان جایگزین معلم به مدرسه میرفتم. در کلاس سوم دبستان با دانشآموزی مواجه شدم که مشکل خواندن داشت و از روی متن کتاب فارسی نمیتوانست به درستی بخواند.
در زنگ نقاشی متوجه شدم که این دانشآموز به جای کشیدن نقاشی، در حال نوشتن است. به او گفتم: «چی مینویسی؟ مگه زنگ نقاشی نیست؟» گفت: «من نقاشی بلد نیستم اما انشاء نوشتم.» و برگه اش را به دستم داد. یک برگه A4 را کاملا پر کرده بود. شروع به خواندن کردم و بعد هر جمله از نوع نگارش متن و انتخاب کلمات شگفتزده میشدم چرا که انشاء او به اندازه یک دانشآموز سوم دبستانی نبود و چیزی بیشتر از جهانبینی یک دختربچه ۹ ساله میان آن سطور پنهان شده بود. دانشآموز را تشویق کردم و به او برای داشتن چنین استعدادی تبریک گفتم و پیشنهاد دادم که بهتر است برای انشاءاش یک نقاشی بکشد و اینچنین تمایل پیدا کرد که نقاشی کند. درواقع اگر نسبت به مسئله و مشکل دانشآموز آگاهی نداریم؛ میتوانیم با فضا دادن به دانشآموز و ایجاد حس امنیت و اعتماد در او، محیطی امن را ایجاد کنیم که دانش آموز بتوانند خودش را ابراز کند و از بیان مشکلش نترسد.
اختلالات مربوط به خواندن و نوشتن با هم در ارتباط هستند و خیلی عجیب است که دانشآموزی با ضعف خواندن، قدرت نوشتن داشته باشد اما انگار در جهان آن دختربچه این کار غیرممکن نبود چون خودش خبر نداشت که در حال رقم زدن چه رخدادی است و همین که نمیداند دقیقا چه میکند به او این اعتمادبهنفس را میدهد که کاری را انجام دهد که دوست دارد پس اگر نمیتواند بخواند، بهتر است بنویسد.
اگر به دانشآموزان بگوییم که هوش حفظی و هوش ریاضی ملاک سنجش آنان نیست و هر کودکی میتواند نابغه باشد؛ آنوقت شاهد آن هستیم که چطور نقاط ضعفششان را با خلاقیت تبدیل به ویژگی مثبت و سازنده میکنند. همچنین باید به کودکان آموزش دهیم که هیچکس کامل نیست و پذیرفتن ضعفها و تلاش برای حل آن نشانه تسلیم شدن نیست بلکه از شجاعت خبر میدهد.
اختلالات یادگیری ناشی از عدم غلبه طرفگی مغز هستند و چیزی که میتواند از نظر جامعه منجر به عقبماندگی دانشآموز شود، زمینه رشدی او را فراهم کند. همچنین باید توجه کنیم که در هنگام رفع اختلال به کودک احساس ناکافی بودن و یا بد بودن را القا نکنیم و به جایی اینکه بگوییم تو فلان مشکل را داری، بگوییم تو با چنین مسئلهایی رو به رو هستی که می توانیم با همدیگر آن را حل کنیم. در فرایند رفع اختلال بسیار ضروری است که با کودک همراه باشیم و اعتماد به نفسش را تضعیف نکنیم.
فرایند نوشتن برای عاشقان نوشتن نیز باید مثل آن دانشآموز کلاس سوم باشد که مینویسد چون تنها کاری که خوب بلد است انجام دهد نوشتن است. باید مدتی فارغ از نتیجه، تنها نوشت تا از دل زیاد نوشتن آن خلق متفاوت را کشف کرد.