از کتاب " از حال بد به حال خوب "
نوشته: دیوید برنز
ترجمه آقای مهدی قراچه داغی
موضوع: شناخت درمانی
خیلی وقت ها ما گمان ها و احساس های خودمون رو عین واقعیت میدونیم...
یعنی اینجوری فکر میکنیم که هر چی که در ذهن مون میگذره، درست همون چیزیه که در واقعیت هم قراره اتفاق بیفته...
در صورتی که اصلا اینطور نیست...
اغلب افکار منفی که حس های ناخوشایندی برای ما ایجاد میکنه،زایده خطاهای شناختی ذهن ما هستن.
یه مثال بزنیم:
وقتی یه نفر از شریک زندگیش جدا میشه،احساس بی ارزشی و کمبود میکنه و مدام تو ذهنش مونولوگ هایی مثل اینکه من مقصر بودم،من دوست داشتنی نیستم و ... رد و بدل میشه؛
بیاین باهم 5 تا از خطاهای شناختی رو بررسی کنیم:
که خودم هم متاسفانه دچارش هستم؛ دیوید برنز توی کتاب اینجوری توصیف میکنه که همه چیز رو سفید و در غیر این صورت سیاه میبینید.هر چیز کمتر از کامل،شکست بی چون و چراست. زنی رو مثال میزنه که رژیم لاغری گرفته بود و بعد خوردن فقط یک قاشق بستنی گفت: « برنامه لاغری من دود شد رفت هوا. » با این طرز تفکر به قدری ناراحت شد که یک ظرف بستنی را تا آخر نوش جان کرد.
هر حادثه منفی یا یه ناکامی تحصیلی و یا شغلی رو شکستی تمام عیار و تمام نشدنی تلقی می کنیم و اون رو با کلماتی مثل "هرگز" و "همیشه" توصیف می کنیم.فروشنده ای افسرده رو تصور کنید که حین رانندگی پرنده ای به شیشه اتومبیلش برخورد میکنه و با خودش میگه: « چه بدشانسم من،پرنده ها همیشه به شیشه من میخورن!!!
تحت تاثیر یک حادثه منفی همه واقعیت ها رو تار می بینیم.فقط به جزئی از یک حادثه منفی توجه میکنیم و بقیه رو فراموش می کنیم،درست شبیه چکیدن یک قطره جوهر که بشکه آبی رو کدر میکنه. به خاطر طرز برخورد خوبمون توی جمعی تشویق میشیم اما اون وسط یه نفر در مقام انتقاد صحبتی میکنه که خیلی خوشمون نمیاد. روزهای مدیدی رو درحالی که همه گفته های مثبت رو فراموش میکنیم،تحت تاثیر این تک انتقاد رنج می بریم.
با بی ارزش شمردن تجربه های مثبت،اصرار به مهم نبودن اونها داریم.کارهای خوب خودمون رو نادیده میگیریم و مدام میگیم هر کسی میتونه این کارها رو انجام بده.
بی توجهی به کارهای مثبت شادی زندگی رو از ما میگیره و به سمت احساس ناشایسته بودن سوق میده.
بدون اینکه زمینه محکمی داشته باشیم شتابزده برای خودمون نتیجه گیری میکنیم.
ذهن خوانی میکنیم؛ بدون اینکه اصلا بررسی کافی داشته باشیم نتیجه میگیریم که فلانی توی برخوردش باهامون واکنش منفی نشون میده.
پیشگویی میکنیم؛پیش بینی میکنیم که اوضاع برخلاف میل ما پیش خواهد رفت،بدون هیچ گونه فکری میگیم:«نکنه آبروم بره،از عهده این کار بر نمیام و...» و اگر افسرده باشیم ممکنه به خودمون بگیم هیچ وقت دیگه بهتر نمیشم.
آیا شما هم مثل من دچار و درگیر این خطاها بودین؟
با من و دوستان و به اشتراک بگذارید.