من رفتن به فروشگاه هایی که لوازم تحریر می فروشند را خیلی دوست دارم. یکی از همین فروشگاه ها به فاصله دو تا خیابان از خانه ما قرار دارد و من هر وقت دوست داشته باشم به بیرون از خانه بروم و حالا جایی در نظر نداشته باشم، به آن جا می روم...
یک فروشگاه دو طبقه است که طبقه اولش پر از کاغد و خودکار و دفتر و هر آن چیزی که برای نوشتن، نقاشی کشیدن و درست کردن کار دستی و اینجور چیزها لازم است پیدا می شود.
من حتی اگر چیزی لازم نداشته باشم دوست دارم بروم و ماژیک های هایلایت آبی و صورتی کمرنگش را روی کاغدهایی که برای تست کردن می گذارند، امتحان کنم و یا با خودکارهای رنگی شان نام خودم را بنویسم.
طبقه بالای همین فروشگاه یک کتاب فروشی جم و جور است. یک دیوار این فروشگاه تمام شیشه است و می توان حین خرید مردم و خیابان را دید.
و من دیروز آن جا بودم، یک دفترچه، یک ماژیک هایلات، یک TO DO LIST و یک خودکارمشکی خریدم و آنقدر از این خرید هایم ذوق دارم که از دیشب چند بار بازشان کردم و نگاهشان کردم و دوباره سرجایشان گذاشتم.