‹ ??????? ›
‹ ??????? ›
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

‹ مرا دریاب ›

You can play music to give you a better mood!

- و من از شب پر شد؛ و غم از شب پر شد...

واژه ها چه بیگانه برایم خالی و سردند و من چه بی
هدف به هر لحظه می‌نگرم!

- حالا به من نگاه کن؛ تقلای وجودم برای تقلا کردن
کافی نیست! و خسته از خسته نبودن، از بی‌دلیلی، از
بی‌رنگی... واژه‌ها معنا نمی‌بخشند؛ شاید خسته
نیستم، من تنها کلماتی بهتر از کلافگی و خستگی و
حرص برای احوال پریشانم درنمیابم؛

- اما؛ تو مرا دریاب! مرا با اندوهم، مرا با تاریکی ام
دریاب! مرا در ظلمت، در خفا دریاب...

این حس نامأنوس تلخی لحظات را تاب نمی‌آورم، مرا
دریاب... این درد حاصل از برش کاغذ بر روی قلبم را
تاب نمی‌آورم؛ پس مرا دریاب!

به شیرینی تلخند پس از گریه های بی علت مرا
دریاب.

- مرا سکونت مرداب است! نه آرامش رود زلال... مرا
پریشانی گرداب است؛ نه طنین شفا بخش موج
اقیانوس.

- بی هیچ پرسشی مرا دریاب، بی هیچ توقعی، هیچ
تصنعی مرا دریاب. من به نوازش دستان زمهریری‌ات
گرمای جانم را می‌فروشم؛ تو فقط مرا دریاب.

- مرا از نهان پستوهای جهان بی‌عدالتی‌ها، به بن بست
های خنک احساس در قلبت بنشان. مرا نحیف‌تر از
استواری‌ات ببین، مرا لطیف‌تر از عقلانیت، سبک‌تر از
عرفانیت ببین! مرا دریاب...

- مرا در چشمانم بیاب و مرا در قلب خود دریاب که این
از رنج من هر لحظه می‌کاهد...

۱۴۰۱/۴/۴ - یگانه

دلنوشتهمرداباقیانوسبیگانه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید