صنعت سرمایه گذاری جسورانه (خطرپذیر) یا Venture Capital از سرمایه گذاری بر شکار نهنگ در دریا و کشف سرزمین های جدید شروع شد ولی در نیمه دوم قرن بیستم نقطه شروع سیاستهای نوین آن است و بعد از این تاریخ، هم راهبردها و هم ترندهای مختلفی را دنبال کرده است.
با توجه به مطالعه و تجربه ام سعی میکنم چند سیاست رایج در این صنعت را برای شما شرح دهم تا با نگاه به سبد سرمایه گذاری شرکتها و صندوقهای سرمایه گذاری جسورانه، آنچه در جریان است را بهتر متوجه شوید یا بدانید که برای تقاضای سرمایه به کدام یک از آنها مراجعه کنید؟*
۱ تور ماهیگیری (spray): در این مدل شما تقریبا بدون تمرکز بر حوزه خاصی، هر مورد مناسبی را برای سرمایه گذاری انتخاب میکنید. البته مورد مناسب ممکن است تعاریف مختلفی داشته باشد ولی عموما سه پارامتر: تیم خوب و یکپارچه، محصول وارد بازار شده (اعتبار سنجی شده) و بازار به اندازه کافی بزرگ از اصول اولیه برای توجه به یک استارتاپ است. یکی از مهترین دلائل استفاده از این مدل، کاهش ریسک تاثیر تغییر سیاستهای کلان کشور است چون باعث میشود شما در هر حوزه ایی یک استارتاپ داشته باشید.
۲ شوت به دروازه: تعداد زیاد سرمایه گذاری در یک حوزه مشخص انجام میشود تا یکی به نتیجه برسد. به عنوان مثال شما باور دارید که بخش هایی در فینتک یا تجارت الکترونیک بواسطه ترند جهانی یا شرایط خاص پیرامونی رشد مضاعفی خواهند کرد، پس تمرکز خود را بر ایجاد و یا سرمایه گذاری بر یک استارتاپ با ظرفیت ستاره شدن در آن حوزه میکنید.
۳ ضغیف ها را بکش: وقتی شما دارای یک یا دو استارتاپ هستید که از تک شاخ شدن آن اطمینان دارید و همچنین دارای منابع محدود مالی، زمانی، نیروی انسانی و ... هستید، (و یا به دلايل دیگر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی انگیزه ندارید) تلاشی برای بقا، افزایش سرمایه و یا ارائه خدمات جانبی به استارتاپ های دیگر سبد سرمایه گذاری خود نمیباشید و تمرکز خود را بر بزرگ کردن تک ستاره (طبق ماتریس BCG) خود کنید.
۴ ایجاد زنجیره ارزش: فرض میکنیم که شما در یک صنعت دارای اعتبار و تخصص و یا شبکه ارتباط قوی هستید و یا کارخانه تولیدی محصولات آن را دارید، پس منطق حکم میکنید که در استارتاپ های تامین مواد اولیه و یا لجستیک و یا حتی تجارت الکترونیک مرتبط با آن صنعت سرمایه گذاری کنید.
حتی ممکن است که شما چند استارتاپ داشته باشید و خود استارتاپهای شما، زنجیره ارزش یکدیگر باشند و بتوانید در آن حوزه جریان ساز شوید.
۵ سرمایه گذاری بر آدمها: برخی از افراد دارای ویژگیهای شخصیتی یا دانش فنی خاصی و ارزشمند هستند و یا بنا به تجربه های قبلی خود یک کارآفرین سریالی موفق میباشند، مهم نیست که پروژه بعدی آن فرد یا تیم چه میباشد، مهم این است که شما میخواهید قسمتی از آن باشید.
در شرایط فعلی جهان و ایران بنیانگذار خوب و بالطبع تیم های خوب قابل سرمایه گذاری و توجه هستند.
۶ ماندن در سهام: به صورت معمول عنوان میشود که vc ها بعد از اینکه استارتاپ IPO شد، سهام خود را نقد کرده و از استارتاپ خارج میشوند ولی در سالهای اخیر با توجه به سود دهی خوب برخی استارتاپها پس از عرضه عمومی سهام (IPO شدن) شرکت ها و صندوق های سرمایه گذاری جسورانه سرمایه خود را خارج نکرده و از سود عملیاتی شرکت هم بهره میبرند.
۷ سرمایه گذاری بر توفنده ها (برهم زننده ها distruptives): در برخی از بازارها و بعضی از مساله و بحران ها، شما یک فرصت بالقوه را به وضوح میبینید و تمام تلاش و منابع خود را برای ارائه راه حل آن هزینه میکنید. فقط کافی است که به شکل خلاقانه ایی (ارزان، دسترس پذیر و ...) آنرا راه حل را به محصول مورد نیاز مشتری تبدیل کنند. این راهبرد عموما توسط استارتاپ استودیو ها دنبال میشود.
۸ روش Copy-paste: منظور سرمایه گذاریهایی است که در جای دیگری از دنیا جواب داده و رشد پیدا کرده است و شما با توجه به شباهت های جامعه شناختی، اندازه بازار و ... اطمینان دارید که در کشور دیگری هم نیاز به آن وجود دارد و به صورت قوی و تهاجمی وارد آن منطقه جغرافیایی میشوید. مانند سرمایه گذاری راکت اینترنت در ایران و تاسیس اسنپ.
۹ سرمایه گذاری بر غیر منتظره ها (break trough): شاید بهترین نمونه آن را بتوان ساختن واکسن کرونا دانست. سرمایه گذاری فلگ شیپ بر واکسن mRNA کرونا از ده سال قبل شروع شده بود. با اینکه هزینه و زمان و احتمال شکست بالایی وجود دارد ولی به دلیل تلاش در حوزه بسیار تخصصی میتوان تعداد بالایی از حق اختراع را ثبت کرد و همچنین یک دانش و فناوری کاملا جدید و کلیدی را برای روز مناسب توسعه داد.
* این موارد و نامگذاریها نظرات شخصی من، برای گشایش صحبت و تبادل نظر بیشتر میباشد و همواره پنجره گفتگو باز و خوشحال میشوم از نظرات تکمیلی و نقدهای اهل فن استفاده کنم.
- در برخی موارد از پادکستهای فارکست و کارکست به عنوان منبع استفاده کرده ام.