((قدیمی ها میگفتند باد پاییز دزد است، آهسته میآید و ریزریز میان موهایت میچرخد و گوش هایت را قلقلک میدهد و پیشانیات را بوسه میزند.))
کتابی که باید این ماه برای چالش طاقچه انتخاب میکردیم از بین کتاب های پر فروش پارسال بود، وقتی داشتم بین کتاب های پرفروش داخل اپلیکیشن میگشتم به اسم کتاب دختر موشرابی نوشته محمد حسین زاده برخورد کردم، اولش اسمش برام جالب بود و باعث شد به سراغ خوندن موضوع کتاب و نظر کاربرای طاقچه برم و در نهایت انتخابش کنم.
کتاب دختر موشرابی برخلاف اسمش (آخه بنظرم اسمش به کتاب تاریخی نمیخوره) موضوع کتاب تاریخی هست.
کتاب از هشت فصل تشکیل شده و هر فصل به اسم یک دختر هست: دختر قجری، دختر گرجی، دختر میرزا، دختر مشروطه، دختر نوغان، دختر شهرنو، دختر کرد و دختر موشرابی
به گفته قسمت معرفی کتاب روایت های زن های این سرزمین در تاریخ های مختلف هست( راستش دلیل اصلی شروع این کتاب دقیقا همین بود ) ولی اصلا موضوع اینطوری نبود، راوی هر فصل یک مرد هست و اشاره کوتاه به یک زن در هر فصل داره و بنظرم اصلا زندگی زنان سرزمینم نبود.
هر فصل موضوع جداگونه داره و کاملا با فصل بعد در تاریخ و زمان متفاوتی اتفاق میفته.
نقش اصلی کتاب یک خبرنگار هست که داستان ها به تحقیق آقای خبرنگار گردآوری شده و ابتدای هر داستان در این مورد یک صحبت هایی شده که خیلی هم مبهمه، من اصلا اون قسمت ها رو دوست نداشتم بنظرم نبود هم مهم نبود :)
هر داستان کوتاه هست و یک واقعه سیاسی از دوران قاجار تا الان رو توضیح میده ، من داستان های اول رو نسبت به داستان های آخر بیشتر دوست داشتم.
کتاب رو به اشخاصی معرفی میکنم که عاشق تاریخ هستن و البته به کتاب با موضوع دین هم یک کمی علاقه دارن.
و فرمود: پسرم! درست است که من به اندازه پیشینیان عمر نکردهام؛ اما در کردار آنها نظر افکندم و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا آنجا که گویا یکی از آنها شدهام، بلکه با مطالعه تاریخ آنان، گویا از اول تا پایان عمرشان با آنان بودهام.
نهجالبلاغه نامه ۳۱
در کل بنظرم کتاب خوبی بود، متن روان و پر کششی داشت و داستان پردازی خوب بود.
ادبیات کتاب باعث میشد حس کنی دقیقا در همون زمان داری زندگی میکنی و این یکی از نقات قوت کتاب بود.
((همه ما انسان ها یک قصه داریم، مهم این است که این قصه را خودمان بنویسیم نه اینکه برایمان بنویسند! شاید شروعش با ما نباشد، ولی باید سعی کنیم پایان بندی قصه ی زندگیمان با خودمان باشد!))
یکی از نکات منفی کتاب فقط گفتن نقات منفی شاه های دوره های مختلفی بود ولی همونطوری که در مطالعه کتاب ها و مقالات تاریخی دیگه خوندیم دست آورد هایی هم داشتن و فقط ظلم حاکم نبوده.
((خون است که مرد را از نامرد جدا میکند و ظالم را از مظلوم. خون مظلوم آتش در نیستان است! فغانش که بلند شود دل های خواب را هم نهیب می زند.))
((در مقابل متکبر باید متکبر بود. در مقابل گردنکش، گردنکش باش. گردن کج کنی، گردنت را خواهد زد.))