سلام؛
این ماه قرار بود کتابی رو بخونیم برای آرامش قلبمون، من با یکم جستجو کتاب هنر زندگی آسوده رو انتخاب کردم.
این کتاب چهار فصل داره و کلا دارای نود و نه نکته ست که درمورد هرکدوم حدود یک تا دو صفحه توضیح داره.
بخش اول درمورد روشهایی انرژی دادن به خود و بخش دوم درمورد روشهایی الهام بخش برای کسب اعتماد به نفس و شجاعت در زندگی بود.
راستش از بیشتر اموزههای این دو بخش خوشم اومد، ساده و روان بود و تنها مشکلش تکرار بعضی موضوعات بود که کلافه میکرد و این باعث شد برای بخش های بعدی انرژی لازم رو نداشته باشم.
قبل اینکه دنبال بخش سوم و چهارم بریم ی کم کلیت کتاب رو براتون بگم.
این کتاب آموزه های ذن هست و به بودایی ها برمیگرده، ی سری کارهایی هست که روحانیون معابد انجام میدن و واقعا بعضی نکته ها ساده و جالب بود.
بخش سوم درمورد راه هایی برای از بین بردن سردرگمی و نگرانی و بخش چهارم درمورد تبدیل هر روز به بهترین روز زندگی
همونطور که گفتم بخش سوم و چهارم برام کشش قبلی رو نداشت و واقعا بی حوصله خوندم، بازم نکته های جالب و قابل تامل داشت ولی واقعا کشش اولیه نبود.
درکل اگر ی کتاب که روانشناسی باشه، آموزه های دینی نامحسوس داشته باشه و کوتاه باشه دوست دارید این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم.
ترجمه این کتاب بسیار عالی بود و متن هم کاملا روان بود.
در ادامه دوست دارم چنتا تیکه از کتاب رو براتون بنویسم و بگم چرا برام جالب بوده
« در نیستی ظرفیت بی نهایت وجود دارد»
این یعنی با اینکه ما از اول هیچی نبودیم و در ظاهر هیچ استعدادی نداشتیم ولی در اصل در وجودمان ی عالمه استعداد نهفته ست.
«احتمال موفقیت از اعتماد بنفس سرچشمه میگیرد»
بنظرم اعتماد به نفس همون امید و وقتی ما امید به ی چیزی داشته باشیم و بدونیم میتونیم اون کار رو انجام بدیم به موفقیت نزدیک میشیم.
«انچه اهمیت دارد ، امروز این ساعت و این لحظه ست»
این یعنی در حال زندگی کنیم، پدرم همیشه میگفت چه عجله ای داری اینده هم میرسه در حال زندگی کن و حالت رو بساز اینده خودش ساخته میشه.
نکته ۵۲ رو خیلی دوست داشتم حتی اگر کتاب رو نخوندید بنظرم این نکته رو حتما بخونید:
۵۲. به جای نگرانی ، حرکت کنید برای آنها که بذر اضطراب را در دل خود می کارند ، این راه آسان تری برای مقابله با یک چالش است . دانشجویان دانشگاهی که در آن تدریس میکنم معمولاً از من درباره پیدا کردن شغل سؤال می کنند . این جملات دانشجویانم است : « اگر از شرکت مورد نظرم درخواست کار کنم ، ممکن است پاسخی دریافت نکنم . وقتی به آمار اشتغال این شرکت نگاه میکنم متوجه میشوم آنها به هیچ وجه نیروی کار جدید استخدام نمی کنند . » بسیاری از دانشجویان ناامید هستند . من در پاسخ به دلواپسی آنها می گویم : نگران نباشید و به اعداد و ارقام توجه نکنید . درخواستتان را ارائه دهید و سعی کنید خودتان از مراحل استخدام شرکت ها اطلاعات کسب کنید . گفته دیگران قابل اعتماد نیست . چه درباره انتخاب شغل نگران هستید چه درباره روابط شخصی ، باید بگویم تا زمانی که فقط در ذهنتان درباره آنها فکر میکنید ، هیچ گشایشی صورت نمی گیرد .
افکاری مانند « از عهده انجام این کار بر نمی آیم » و « این کار هیچ وقت موثر نخواهد بود » به ذهنتان هجوم می آورند و نگران میشوید . به جای اینکه درباره موضوع فقط در ذهنتان فکر کنید ، در عمل کاری انجام دهید . وقتی به صورت عملی کاری انجام می دهید ، خواهید دید چه قدر یافتن راه حل آسان تر می شود . درست مثل سوار شدن به ترن هوایی یا پرش از بانجی جامپینگ که ترسناک ترین قسمت شان ، انجام آنها نیست ، بلکه درست یک لحظه قبل از آن است . با خودتان روراست باشید . این خودتان نیستید که بذر اضطراب را می کارید ؟ وقتتان را در هزارتویی که خودتان ساخته اید تلف نکنید . درعوض ، انرژی خود را به سمت واقعیتی که با آن روبه رو هستید هدایت کنید و مرحله به مرحله پیش بروید .
در آخر به عنوان جمله آخر میگم به جای نگرانی حرکت کنید.