تا به حال وقتتون رو برای موضوعاتی صرف کردید که اولویت های زندگی تان نبوده اند؟
برای شما پیش آمده که مشغول به انجام کاری شوید، صرفاً به این خاطر که خودتان را مشغول جلوه بدهید؟ تا از کار مهمی که وظیفه اش با شماست دور شوید؟ و وقتی برای انجام وظیفه اصلی تان نداشته باشید؟
برای خود من زیاد پیش آمده، مثلاً در یک برهه زمانی که باید به مساله اضافه وزنم رسیدگی می کردم، خودم را به قدری با درس و کار مشغول کرده بودم که نه تنها دیگران، بلکه خودم هم به خودم حق می دادم که وقتی برای باشگاه رفتن نداشته باشم.
به قول آقای سهیل رضایی: حاضر بودم هزار بار در کلاس اول درس بخوانم و نمره بیست بگیرم، اما حتی یکبار هم به کلاس دوم نروم، و به قدری خودم را مشغول کرده باشم که فکر کلاس دوم رفتن را هم از ذهنم خارج کنم.
خیلی اوقات در زندگی نتوانسته ام اولویت هایم را مشخص کنم و سعی کردم خودم را وقف کارهای مثبتی کنم که اولویت زندگی من نیستند...!
با این برنامه ریزی ای که برای خودم تدارک دیده بودم در نگاه دیگران اتفاقاً خیلی هم موجه به نظر می رسیدم!
امـــــــا در درونم صدایی بود که هیچ زمانی نمی گذاشت از کارهایی که انجام می دهم راضی باشم ...
همیشه می دانستم که این کارها خوب هستند اما رسالت من در این بخش از زندگی، این ها نیستند.!
مثلاً کتاب خوندن خیلی خوبه، امــا زمانی که اولویت زندگی من باشگاه رفتن است،
کتاب خواندن خوب نیـــــست!
یا ادامه تحصیل ممکنه خیلی امر مهمی به نظر برسه اما نه زمانی که اولویت زندگی من این است که باید دست به اقدام عملی بزنم و کار مورد علاقه ام را شروع کنم .
حتی در روابط هم این موضوع صدق می کند؛ دیدو بازدید ممکنه حسن های زیادی داشته باشد اما نه با کسانی که روحیه و استعداد تو را تخریب می کنند.
ارزش های زندگی ات را مشخص کن
بر اساس ارزش های زندگیت اولیت هایی را برای خودت در نظر بگیر و قدم به قدم شروع کن!
اصلاً مهم نیست که در گام اول مورد قبول واقع نشوی؛ مهم این است که تو قصد کردی کارهای تکراری ات را که در آن ها استاد شده ای، رها کنی ..
و این بار حاضر شده ای سرکلاسی بنشینی که هیچ چیزی از آن نمی دانی !
"شروع کن
یک قدم با تو
تمام گام های بعدی اش با من "