ویرگول
ورودثبت نام
زهرا اکبریان
زهرا اکبریان
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

درباره‌ی موسیقی | احمد کایا

[به ریحان قول داده بودم که روزی از احمد کایا هم بنویسم]




هر از چند گاهی در پوشه‌های موسیقی‌ام که چرخ می‌زنم از آهنگ‌هایش رد می‌شوم، اما هر از چند گاهی هم روی صدایش قفل می‌شوم. سعید با خنده می‌گوید: به تو اصلا نمیاد احمدکایا گوش بدی. راست می‌گوید. به من نه، اما به زهرای درونم خیلی احمد کایا گوش دادن می‌آید. در واقع احمد کایای درونم است که احمد‌کایا گوش می‌دهد. چه شد؟! خودم هم نفهمیدم چه گفتم!

برای من هر بار شنیدن صدای قوی و در عین حال بغض آلود این مرد مساوی است با فریاد زدن هر آنچه در اعماق وجودم زخمی خونین است. از روزی که او و موسیقی‌اش (به گفته‌ی خودش سلاحش) را پیدا کردم، عمیق‌تر شدم، آرام‌تر شدم. در عین حال که غم‌هایم و فریادهایم وزنی دوچندان پیدا کردند، سبک‌تر شدم.

قلبم، غصه‌هایم و حرف‌هایم سنگین شد، چون هیچ‌گاه تا به حال با هیچ موسیقی‌ای آن‌ها را تماما احساس نکرده بودم. تا به حال نگفته بودم: خودش است! من همین را می‌گویم، همین شکلی غمگینم، همین شکلی معترضم، این‌طور خشمگینم. خودم سبک‌تر شدم، چون پرنده‌ی سرکش درونم راهی برای پرواز پیدا کرد.

من با شنیدن صدای احمد کایا زنجیرها را از هم می‌درم! درست همان‌گونه که می‌گوید:

Demirleri söküp geldim...


به صفحه‌ی پر شده‌ی دفترم نگاه می‌کنم، باور نمی کنم که بالاخره وقتش رسید، منتظر بودم آنقدر عمیق شوم تا نوبت نوشتن از احمد کایا برسد. خودکار را رها می‌کنم، بین موسیقی‌های اخیراً پخش شده می گردم و دوباره آن را پلی می‌کنم. می خواند:


Üstüm başım toz içinde...

اگر دوست دارید قطعه‌ای از او بشنوید، لینک زیر بهترین گزینه است:

https://www.instagram.com/tv/CM9UUWElfqL/?igshid=1nck1u9ib7m1e

شما هم برایم از موسیقی‌هایی بگویید که از اعماق وجودتان حرف می‌زند.

احمد کایاموسیقیموسیقی اعتراضینوشتنترکیه
دانش آموخته‌ی کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی، مترجم فریلنس ، دست‌به‌قلم✍️/ اینستاگرام:https://www.instagram.com/_zahraakbarian_?r=nametag
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید