سطح توقعم از زندگی اومده پایین
دنبال یه سفر باحال تو یه جای جدید با بالکن رو به دریا و آفتاب و غذاهای خوشمزه می گشتم...
بعد از ده روز حصر خانگی
رفتیم تو یه بیابون بی آب و علف که نه درختی باشه نه آبی و نه رد پای انسانی که ویروس با خودش آورده باشه.
همون غذایی که تو خونه میخوردیم، اونجا خوشمزه تر شده بود.
یه چایی کیسه ای بو گندو هم داشتیم که تو کابینت داشت کپک میزد.
اونو هم با آبی که رو خاکستر جوش اومده بود با نبات خوردیم.
چاییه مزه بهشت میداد....