zahrashams
zahrashams
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

معلم اویغور از عقیم‌سازی اجباری زنان مسلمان توسط دولت چین می‌گوید

نویسندگان: اما گراهام-هریسون و لی‌لی کو

مترجم: زهرا شمس

منبع: گاردین، ۴ سپتامبر ۲۰۲۰

معلمی که وادار به تدریس در کمپ‌های بازداشت سین‌کیانگ شده بود، تصمیم گرفته از عقیم‌سازی اجباری خود در سن ۵۰ سالگی سخن بگوید. عقیم‌سازی اجباری زنان در چارچوب کارزار دولت چین برای سرکوب نرخ زاد و ولد زنان متعلق به اقلیت مسلمان این کشور انجام می‌شود.

https://youtu.be/qc4hwH0TmSo

قلب‌نور صدیق می‌گوید این سرکوب شدید تنها مختص به زنانی که احتمال باردارشدنشان می‌رود نبوده، بلکه زنانی را که از سن طبیعی فرزندآوری عبور کرده‌اند نیز هدف می‌گیرد. پیغام‌هایی که او از مقامات محلی دریافت کرده می‌گویند که زنان ۱۹ تا ۵۹ سال باید در رحم خود آی.یو.دی کار بگذارند یا عمل جراحی عقیم‌سازی انجام بدهند.

در سال ۲۰۱۷، قلب‌نور صدیق ۴۷ سال داشت و تنها دخترش در دانشگاه درس می‌خواند که مقامات محلی به سراغش آمدند و اصرار کردند که باید آی.یو.دی بگذارد تا از احتمال بعید بارداری‌اش پیشگیری شود. دو سال بعد، در ۵۰ سالگی، او را وادار کردند عمل جراحی عقیم‌سازی انجام بدهد. وقتی اولین دستور از راه رسید، قلب‌نور مشغول تدریس زبان چینی در یکی از کمپ‌های بازداشت معروفی بود که در سرتاسر استان غربی سین‌کیانگ برپا شده‌اند.

او می‌دانست بر سر اقلیت‌های مسلمانی که در مقابل دولت مقاومت کرده‌اند چه بلایی آمده است، و یک اس‌ام‌اس به زبان اویغوری که به گفته‌ی او از طرف مقامات دولتی برایش ارسال شده {و در اختیار گاردین قرار گرفته} صریحاً او را تهدید کرده است: «اگر اتفاقی بیفتد، چه کسی مسئولیت تو را قبول می‌کند؟ سر جانت قمار نکن، بیخود هم تلاش نکن. این چیزها فقط مربوط به تو نیستند. باید به فکر اعضای خانواده و اقوام دور و برت هم باشی... اگر دم در خانه‌ات با ما بجنگی و حاضر به همکاری با ما نشوی، می‌روی پاسگاه پلیس و روی صندلی فلزی می‌نشینی!».

قلب‌نور می‌گوید روزی که برای معاینه به مجتمع دولتی مراجعه کرد، در میان زنانی که بالاجبار منتظر دریافت داروی پیشگیری از بارداری بودند حتی یک زن چینی از نژاد هان (نژاد اکثریت چین) هم مشاهده نکرد.

اخبار و جزئیات کارزار فراگیر دولت چین در سرکوب اویغورها و دیگر اقلیت‌های مسلمان سین‌کیانگ، آرام‌آرام از این منطقه‌ی به‌شدت تحت‌کنترل به بیرون درز کرده، اما شواهد روزافزونی از تلاش دولت چین برای پایین‌آوردن نرخ زاد و ولد اویغورها در دست است که برخی کارشناسان آن را «نسل‌کشی دموگرافیک» خوانده‌اند. طبق تحقیقات جدید اسوشیتدپرس، این کارزار دولتی شامل کنترل موالید، عقیم‌سازی، جریمه و حتی محکومیت زندان برای کسانی بوده که از نظر دولت بیش از حد بچه دارند.

طبق یافته‌های اسوشیتدپرس، میزان زاد و ولد در مناطق اویغورنشین خُتن و کاشغر، طی سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸، بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته است. این در حالی است که در کل کشور چین و طی همین دوره، میزان زاد و ولد تنها ۲/۴ درصد افت کرده است.

این دقیقاً همان دوره‌ای است که صدیق، علیرغم سن و سالش و اصرار بر اینکه دیگر قصد بچه‌دار شدن ندارد، مجبور شد در رحم خود آی.یو.دی کار بگذارد. آی‌.یو.دی باعث خون‌ریزی شدید صدیق شد و او مجبور شد از جیب خود پول بدهد تا آی‌.یو.دی را به‌صورت غیرقانونی خارج کنند. اما در سال ۲۰۱۸، مقامات محلی در جریان یک معاینه‌ی روتین متوجه شدند که آی.یو.دی خارج شده و او را مجبور کردند که دوباره آی.یو.دی بگذارد و یکسال بعد هم وادارش کردند عمل جراحی عقیم‌سازی انجام بدهد.

صدیق می‌گوید: «در سال ۲۰۱۷، فقط به این دلیل که کارگر رسمی مدرسه بودم، به من حق انتخاب دادند که آی.یو.دی بگذارم یا عمل عقیم‌سازی انجام بدهم. اما در سال ۲۰۱۹ گفتند دستوری از طرف دولت آمده که هر زن بین ۱۸ تا ۵۹ سال باید عقیم شود. برای همین گفتند تو هم حالا باید جراحی کنی». صدیق تلاش کرد به سن و سالش و اثر مخرّب آی.یو.دی روی سلامتی‌اش متوسل شود: «گفتم بدن من تحملش را ندارد، اما گفتند تو که دیگر بچه نمی‌خواهی، پس هیچ بهانه‌ای نداری که عمل عقیم‌سازی را انجام ندهی».

صحت‌سنجی سرگذشت او، که اولین بار برای بنیاد حقوق بشر اویغورها در هلند روایت شده، کار ساده‌ای نیست. عکس‌گرفتن در داخل مراکز بازداشت اویغورها کار دشواری است و اسناد بسیار کمی در دست است. اما جزئیات نقل‌شده توسط این زن، با روایت سایر بازداشتی‌های این کمپ‌ها و تحقیقاتی که درباره‌ی کنترل بارداری اجباری انجام شده، همخوانی دارد.

صدیق پیش از این، روایت‌های بدون نامی از تجربه‌اش در کمپ‌ها و کارگذاشتن آی.یو.دی ارائه کرده بود، اما از عقیم‌سازی خود صحبت نکرده بود. او می‌ترسید که شناسایی‌شدنش اثر بدی بر خانواده‌اش که هنوز در چین زندگی می‌کنند داشته باشد، به خصوص شوهرش. اما شوهرش مدتی‌ است که طلاقش داده و حالا با جداشدن آن رشته‌ی اتصال، صدیق تصمیم گرفته که با نام واقعی خود جلو بیاید و سخن بگوید: «اتفاقاتی که در کمپ‌های تجمیع و در کل آن منطقه رخ می‌دهد واقعا، واقعا هولناک است. نمی‌توانستم ساکت بمانم. برایم سوال است که چرا کشورهای غربی هنوز نمی‌توانند باور کنند که چه اتفاقی درون این کمپ‌ها می‌افتد. برایم سوال است که چرا ساکت مانده‌اند».

صدیق می‌گوید طی این سال‌ها، در چارچوب برنامه‌ی نظارتی خاصی که در کل سین‌کیانگ به اجرا گذاشته می‌شد، یک مرد چینی از نژاد هان را فرستاده بودند تا به‌عنوان یکی از «اقوام» در آپارتمان صدیق زندگی کند و این مرد او را آزار جنسی داده است. این مرد ابتدا هر سه ماه یک‌بار، یک هفته را در خانه‌ی صدیق می‌گذراند اما بعداً این زمان به ماهی یک هفته افزایش یافت. گزارش‌های دیگری هم در دست است که نشان می‌دهد این «اقوام» هان در خانه‌های اویغورها، زنان میزبان خود را مجبور به هم‌بستری و به آنها تعرض جنسی کرده‌اند، به‌خصوص وقتی مردهای اویغور در کمپ بوده‌اند.

صدیق شاهد جنبه‌ی دیگری از سرکوب اویغورها هم بوده. او به عنوان یکی از معدود معلمان کمپ که علناً دست به افشاگری زده، می‌گوید که در این کمپ‌ها شاهد جیره‌بندی غذا، گرسنگی‌دادن به زندانیان و شرایط غیربهداشتی و تحقیرآمیز از جمله دسترسی محدود به دستشویی و آب بوده است. او صدای فریاد زندانیان شکنجه‌شده را شنیده و شاهد بوده که دست‌کم جسد یک زندانی را بیرون برده‌اند.

صدیق در یک کمپ دیگر هم تدریس می‌کرده که اغلب زندانیانش زنان جوان اویغور بوده‌اند و یک همکار مورداعتماد به او گفته که تجاوز ماموران چینی هان به زندانیان زن، پدیده‌ی رایجی است. او اشک‌ریزان می‌گوید: «هربار این زن‌ها را می‌دیدم فقط یاد دختر خودم می‌افتادم و فکر می‌کردم: تو را به خدا، دختر من نه».به گفته‌ی صدیق، اغلب این زنان زندانی در دهه‌ی دوم و سوم زندگیشان بوده‌اند.

صدیق از خانواده‌ای می‌آید که زمانی از سوی مقامات محلی، الگو و نمونه‌ی همگون‌سازی موفق قلمداد می‌شد. اعضای خانواده‌ی او زبان چینی را روان صحبت می‌کردند، در یک مدرسه‌ی دولتی شاغل بودند و از توصیه‌ی حکومت مبنی بر تک‌فرزندی هم اطاعت کرده بودند. او در ابتدا گزارش‌های عقیم‌سازی اجباری و بازداشت‌های فلّه‌ای در سایر بخش‌های سین‌کیانگ را باور نمی‌کرد: «دلمان می‌سوخت اما قصه دور و درازی به نظرمان می‌آمد، نه چیزی که بخواهد سر خودمان بیاید».

این روزها، اجازه‌ی خروج از چین فقط به تعداد بسیار نادری از اقلیت مسلمان سین‌کیانگ داده می‌شود، و تقریباً به هیچ‌یک از اویغورها اجازه‌ی خروج نمی‌دهند. صدیق، چین را در اواخر سال ۲۰۱۹ ترک کرد و امیدی هم به بازگشت ندارد. شوهرش که اویغور است، برای دریافت مجوز سفر با همسرش اقدام کرد اما مقامات چینی به او گفتند «حتی فکرش را هم نکن».

اویغورچیننسل‌کشیاویغورهاعقیم‌سازی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید