نوشتهی کنعان مالک
ترجمهی زهرا شمس
منبع: گاردین – ۳۱ ژانویه ۲۰۲۱
برای آن بخشی از ما که با اوضاع و احوال داخلی بازار سهام آشناییم، جار و جنجالی که بر سر ماجرای سهام گیماستاپ (GameStop) به راه افتاد، روشنگر و درسآموز بود. این داستان که شاید کمی پیچیده به نظر برسد، دو نکته را بهخوبی نشان داد: نخست اینکه قدرت اقتصادی و سیاسی امروز چگونه عمل میکند، و دوم اینکه غیرمنطقیبودن بازار و دامنهی دسترسی قدرت شرکتهای بزرگ به کجا رسیده.
برای آنهایی که از ماجرا بیخبرند باید بگویم که گیماستاپ یک شرکت عرضهکننده بازیهای ویدیویی در آمریکاست که بخش زیادی از سهمش در بازار را به تجارت آنلاین باخته؛ سهام این شرکت از سهمی ۵۶ دلار در سال ۲۰۱۳ به سهمی حدود ۵ دلار در سال ۲۰۱۹ سقوط کرده است. این شرکت قرار است امسال ۴۵۰ فروشگاهش را تعطیل کند. برخی صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ تصمیم گرفتند که با شورتکردن (shorting) سهام گیماستاپ، از فلاکت این شرکت پول دربیاورند. شورتکردن به این معنی است که شرط ببندید قیمت یک دارایی، مثلا سهام یک شرکت، به زودی سقوط خواهد کرد. این شگردی است که میتواند سودهای عظیمی ایجاد کند. اما اگر بزند و قیمت آن دارایی کاهش پیدا نکند، آنوقت ممکن است سرمایهگذاران پول هنگفتی از دست بدهند.
و این همان اتفاقی بود که برای گیماستاپ افتاد. یک عده گیک در انجمنی آنلاین به نام wallstreetbets ــ که یک گروه مباحثه دربارهی سرمایهگذاری است و بیش از ۶ میلیون عضو دارد ــ تصمیم گرفتند سهام گیماستاپ را بهصورت فلهای بخرند. شاید این را یک سرمایهگذاری میدیدند، شاید حوصلهشان سر رفته بود، شاید هم میخواستند حال والاستریت را بگیرند. دلیلش هرچه که بود، پیامد تصمیمشان این شد که قیمت سهام گیماستاپ بالا و بالا و بالاتر رفت. وقتی ماجرا ابعاد جهانی پیدا کرد، دیگران هم وارد بازی شدند و یکباره قیمت سهام گیماستاپ طی تنها چند روز، از حدود ۴۰ دلار به حدود ۴۰۰ دلار جهش کرد. در نتیجه، سرمایهگذاران بزرگ {که سهام گیماستاپ را شورت کرده بودند} شروع کردند به ضرر دادن. یک صندوق سرمایهگذاری به نام «مدیریت سرمایه ملوین» (Melvin Capital Management) حتی مجبور شد دنبال وام و جذب سرمایه برود تا ورشکسته نشود. ولی این ماجرا فقط مربوط به مکافاتعملِ تاجرهای والاستریت نبود، بلکه بیمعنایی و پوچی بازار سهام را هم به رخ همگان کشید.
ممکن است کسی با سادهدلی تصور کند که بازار سرمایه به وجود آمده تا مردم بتوانند در شرکتها سرمایهگذاری کنند. اما اغلب اوقات، خرید و فروش سهام سروکار چندانی با سرمایهگذاری مولّد ندارد. به گفته نویسندهای به نام داگ هنوود، در عرضههای عمومی اولیه سهام (IPO) که به افراد امکان خرید سهام شرکتهای خصوصی را میدهند، طی ۲۰ سال گذشته مجموعا ۶۵۷ میلیارد دلار پول جمع شده است. طی همین مدت، شرکتهایی که در فهرست شاخص سهام S&P-500 قرار دارند، ۳/۸ تریلیون دلار برای خرید سهام خودشان هزینه کردهاند تا قیمت سهامشان را بالا بکشند.
بازخرید سهام (stock buyback) ــ بدینمعنا که شرکتی سهام خودش را بخرد تا تعداد سهام در دسترس کاهش و لذا قیمت سهامش افزایش یابد ــ در واقع نوعی دستکاری بازار است که در آمریکا غیرقانونی بود، تا آنکه رونالد ریگان اعلام کرد ممنوعیت بازخرید سهام در واقع محدودکردن آزادی بازار است. نتیجه آنکه حالا بسیاری از شرکتها، به جای ساخت کارخانه، پولهایشان را سرازیر خرید سهام خودشان میکنند.
این کار باعث شده که بازار سهام به بالاترین سطوح خود رسیده و رکورد بزند و جیب سهامداران هم حسابی پرپول شود. اما بهجز این عده، دیگران بهرهی چندانی نبردهاند. شرکت داروسازی مرک (Merck) اصرار دارد که باید مبلغ گزافی را روی قیمت داروهایش بکشد تا بتواند هزینهی پژوهشهای جدید را تامین کند. در سال ۲۰۱۸، این شرکت ۱۰ میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه، و ۱۴ میلیارد دلار برای خرید مجدد سهام و سود سهام خودش هزینه کرد ! یک گزارش حاکی از آن است که اگر شرکت والمارت (Walmart) نیمی از پولی را که صرف بازخرید سهامش میکند، صرف حقوق و دستمزد کارکنانش کرده بود، یک میلیون نفر از کارگران دارای کمترین دستمزد در این شرکت، که بسیاریشان زیر خط فقر زندگی میکنند، میتوانستند ۵۰ درصد افزایش حقوق داشته باشند.
از آنجا که سالهاست به جای سرمایهگذاری مولّد، حدس و گمانهزنی تبدیل به سوخت بازار سرمایه شده، سرمایهگذاران بزرگ به این نتیجه رسیدهاند که بهتر است وقت بیشتری صرف بازیهایی مثل شورتکردن بکنند. هفتهی گذشته اما وقتی عدهای گیک موفق شدند غولهای والاستریت را بازی بدهند، آقایان همان کاری را کردند که همهی افراد حقبهجانب میکنند. نق زدند که: چطور این آدمها جرئت کردهاند بازار را دستکاری کنند! فقط پنتهاوسداران منهتن و کسانی که در مهمانیهای شام روسای جمهور و روسای صندوق ذخیرهی فدرال و غیره شرکت میکنند باید بتوانند چنین کاری بکنند، نه یک مشت گیک که یوزرنیمهایی مثل DeepFuckingValue دارند ! چنانکه سِوِروس اسنیپ در کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه بانگ برمیآورد: «به خودت جرئت دادی از طلسمهای من علیه خودم استفاده کنی پاتر؟ من بودم که این طلسمها را اختراع کردم».
اما اگر پارتیتان کلفت باشد، وقتی نق بزنید همه گوش میدهند. قاعدهگذاران واشنگتن حالا حواسشان حسابی جمع شده که گروههای شبکههای اجتماعی هم ممکن است بازار را دستکاری کنند. اپلیکیشن سرمایهگذاری دیجیتال رابینهود که در گشودن درهای بازار سهام به روی عموم نقش داشته، هفتهی گذشته خرید و فروش سهام گیماستاپ را محدود کرد و به سرمایهگذاران فقط اجازه میداد که سهامشان را بفروشند اما اجازهی خرید نداشتند؛ که در واقع راه مطمئنی بود برای پایینکشیدن قیمتها. رابینهود اصرار دارد که این اتفاق به دلایل فنی رخ داده، نه حفاظت از صندوقهای بزرگ سرمایهگذاری. اما سرمایهگذاران خرد گوششان بدهکار نیست و شکایت گروهیای به اتهام «دستکاری آگاهانه بازار» علیه رابینهود طرح کردهاند.
دیسکورد که یک پلتفورم آنلاین است هم گروه wallstreetbets را بهخاطر ترویج «نفرتپراکنی، تقدیس خشونت و اطلاعات کذب» از سرورهایش بلاک کرد. هرجور حساب کنیم، اعضای این گروه واقعا هم اهل نژادپرستی و همجنسگراهراسی بودند. بنیانگذار این گروه که قبلا اخراج شده، ادعا میکند که برخی گردانندگان این گروه «سراپا طرفدار برتری سفیدپوستان» هستند. بهرحال تصادف جالبی است که این گروه دقیقاً حالا باید بابت «نفرتپراکنی» پایین کشیده شود، درست در ایامی که سرمایهگذاران بزرگ والاستریت اینقدر پول از کف دادهاند. در عین حال، رابطهی میان گروههایی از این دست و سیاستهای واپسگرایانه نشان میدهد که والاستریت چقدر با لیبرالها همبستگی پیدا کرده و چه میزانی از خشم علیه شرکتهای بزرگ، از سوی دستراستهای پوپولیست بلعیده شده است.
اقدام دیسکورد یکبار دیگر نشان داد که شرکتهای فناوری (tech companies)، برای تعطیلکردن گروهها یا مباحثی که صاحبان قدرت و نفوذ مشکلساز میبینند، چه قدرتی دارند. همچنین نشان داد که مقابله با «نفرتپراکنی» یا «اطلاعات کذب» میتواند تبدیل به ابزاری شود برای سرکوب اعتراضهای گستردهتر علیه اقتدار.
شاید تماشای لت و پار شدن گرگهای والاستریت به مذاقمان خوش بیاید، اما نباید گیکهای سایت Reddit را با نگاهی رمانتیک ببینیم. برخلاف تعبیر مسخرهی آنتونی اسکاراموچی (مدیر ارتباطات کاخ سفید در دولت ترامپ) که ماجرای گیماستاپ را یک «قیام» یا «انقلاب فرانسه در عرصه فاینانس» خوانده، این ماجرا چیزی نبود جز یک نقشه برای بازیدادن سرمایهگذاران حرفهای در بازی خودشان.
بیتردید بسیاری از نقشآفرینان این بازی، چهرههایی ناخوشایند هستند با سیاستهای واپسگرایانه. اقدامات آنها هیچ چالشی در مقابل کارهای بیمعنا و پوچ بازار سهام ایجاد نمیکند یا از مصائبی که بازار سرمایه بر زندگی اینهمه انسان تحمیل کرده نمیکاهد. اتفاقا برعکس، آنچه ماجرای گیماستاپ پیش روی همگان گذاشت، ضعف و شکنندگیِ هماوردجویی معاصر علیه قدرت بود.