zahrashams
zahrashams
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

تلاش پوتین برای بازنویسی تاریخ جنگ جهانی دوم، زمینه‌ساز حمله به اوکراین

نویسنده: فرانسین هرش (استاد تاریخ دانشگاه ویسکانسین-مدیسون و نویسندهٔ کتاب «قضاوت شوروی در نورنبرگ: تاریخی جدید از دادگاه نظامی بین‌المللی پس از جنگ جهانی دوم» (انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۲۰۲۰)

مترجم: زهرا شمس

دوما (پارلمان روسیه) در ۲۵ مه ۲۰۲۱ قانونی را تصویب کرد که به موجب آن «هرگونه تلاش عمومی برای برابر جلوه‌دادن اهداف و اقدامات اتحاد جماهیر شوروی و آلمان نازی در جنگ جهانی دوم، و همچنین هرگونه تلاش عمومی برای انکار نقش تعیین‌کنندهٔ مردم شوروی در پیروزی بر فاشیسم» در روسیه ممنوع شد. دقیقاً دو روز پیش از حملهٔ روسیه به اوکراین، دوما از طرحی رونمایی کرد که مجازات جریمه و حبس را به قانون مذکور اضافه می‌کرد. اما این طرح را با حملهٔ روسیه به اوکراین چه کار است؟ پاسخ کوتاه این است که همه‌کار. بازنویسیِ تاریخ جنگ جهانی دوم به دست ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، صحنه را برای جنگ‌افروزی او در اوکراین مهیّا کرده است.

(Kremlin photo, https://tinyurl.com/56f5jf4m; CC BY 3.0, https://creativecommons.org/licenses/by/3.0/)
(Kremlin photo, https://tinyurl.com/56f5jf4m; CC BY 3.0, https://creativecommons.org/licenses/by/3.0/)


طی هفتهٔ گذشته، پوتین در چارچوب پروپاگاندای عظیمی که برای جمع‌کردن مردم روسیه پشت جنگ با اوکراین به راه افتاده، بی‌محابا از عبارت «نازی‌زدایی» استفاده کرده است. او می‌کوشد حملهٔ ناروا به اوکراین را یک مداخلهٔ بشردوستانه جلوه بدهد و «رژیم کی‌یف» را به‌غلط متهم به ارتکاب «جنایت علیه مردم مسالمت‌جو» و «نسل‌کشی» روس‌ها کند. او دارد از زبانی استفاده می‌کند که پس از جنگ جهانی دوم در دادگاه‌های بین‌المللی و دادگاه‌های شوروی برای رسیدگی به جنایات جنگی به کار می‌رفت.

وقتی پوتین ادعا می‌کند که قصد نجات «قربانیان» روس در اوکراین را دارد، در واقع دارد آجر روی آجر استراتژیِ سیاست خارجی این کشور از دههٔ ۱۹۹۰ می‌گذارد. سرگی کاراگانوف، متخصص علوم سیاسی که مشاور بوریس یلتسین و ولادیمیر پوتین بوده، مدت‌هاست که می‌گوید روسیه باید خود را «مدافع حقوق بشرِ روس‌تبارهای ساکن در کشورهای خارجی نزدیک» جلوه بدهد تا تاثیرگذاری و نفوذ سیاسی روسیه در این مناطق گسترش یابد. در داخل روسیه، این سیاست در میان روس‌هایی که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را به مثابهٔ یک تراژدی تجربه کرده‌اند با اقبال روبرو شده است.

اما پوتین با تصویرسازی غلط از رهبران اوکراین، از جمله رئیس‌جمهور یهودی این کشور یعنی ولودیمیر زلنسکی، و نازی جلوه‌دادن آنها، و با متهم‌کردن غرب به «چشم‌بستن» بر روی قتل زنان و کودکان، این استراتژی را به سطح جدیدی رسانده است.

قصد پوتین، سوارشدن بر موجِ عواطفِ عمیقی است که پیرامون خاطرهٔ جنگ جهانی دوم وجود دارد. اتحاد جماهیر شوروی در آن جنگ ۲۷ میلیون نفر را از دست داد. «روز پیروزی» که ۹ مه هر سال جشن گرفته می‌شود، همچنان مهم‌ترین تعطیلی ملّی روسیه است. بسیاری از روس‌ها اعتقاد دارند که جهان هرگز قدر فداکاری و ایثار آنها در جنگ جهانی دوم را ندانست. طی سال گذشته، سیاست رسانه‌های دولتی روسیه بر این بوده که این گلایه را هرچه‌بیشتر تغذیه کنند و روی هزاران سند منتشرشده درخصوص جنایات جنگیِ نازی‌ها در جنگ جهانی دوم مانور بدهند و در کنار آن، روایت غلط حکمرانیِ نئونازی‌ها بر اوکراینِ امروز را جا بیندازند.

این تلاش برای وصل‌کردن جنگ با آلمان نازی و حملهٔ روسیه به اوکراین، در برخی مجامع توفیق یافته است. دوستی قدیمی در مسکو، با لحنی آکنده از بیزاری خطاب به من می‌گفت که تو هرگز نمی‌توانی اقدامات روسیه در اوکراین را بفهمی چون پدربزرگ‌های تو نبودند که برای نبرد راهی برلین شدند و عموهای تو نبودند که در دفاع از لنینگراد جان باختند.

پوتین خاطرهٔ جنگ جهانی دوم را به عنوان سنگِ بنای ایدئولوژی دولت روسیه جا انداخته است. افزودن جریمه و مجازات حبس به «قانون خاطره» روسیه، نقطهٔ اوج تلاشی به طول یک دهه است برای تحمیل کنترل تمام‌عیار بر نحوهٔ سخن‌گفتن دربارهٔ جنگ و به‌خاطرسپردن آن. الکسی پوشکوف، یکی از نویسندگان طرح دوما، این قانون را یک «ضرورتِ اخلاقی» توصیف کرده است. یکی از اهداف ذکرشده در این طرح، جلوگیری از «توهین به خاطرهٔ مدافعان سرزمین پدری» است. البته روسیه در این زمینه تنها نیست. لهستان هم قانون مشابهی را تصویب کرده که به‌موجب آن «سخنرانی عمومی با این ادعا که دولت لهستان در جنایات نازیِ رایش سوم مسئول یا همدست بوده» جرم‌انگاری شده است.

اما «قانون خاطره» روسیه یک تفاوت ظریف دارد. پوشکوف و همکاران او ادعا کرده‌اند که «مبنای حقوقی» این قانون را می‌توان در «حکم دادگاه نورنبرگ» یافت. اما چرا نویسندگان این قانون به دادگاه‌های نورنبرگ نظر دارند؟

پوتین و پوشکوف، به یک دلیل ساده، حکم دادگاه نورنبرگ را می‌پسندند: این حکم، تنها و تنها آلمان نازی را بابت جنایات علیه صلح که به‌دست شوروی و آلمان انجام شده، مقصر دانسته است. شوروی، در مقام یکی از فاتحان جنگ جهانی دوم و یکی از چهار کشور دادستان در دادگاه‌های نورنبرگ، بابت جنایاتی که در جنگ مرتکب شده بود مسئول شناخته نشد: بابت پروتکل‌های پنهانی بر پیمان عدم تجاوز بین شوروی و آلمان (اوت ۱۹۳۹) و نقشهٔ هیتلر و استالین برای تصرّف و تقسیم لهستان و کشورهای حوزهٔ بالتیک؛ بابت حملهٔ شوروی به لهستان در ۱۷ سپتامبر ۱۹۳۹، دو هفته پس از حملهٔ آلمان نازی به غرب لهستان؛ بابت حملهٔ شوروی به لاتویا، لیتوانی و استونی کمتر از یک سال بعد از حمله به لهستان و الحاق این کشورها به خاک شوروی؛ بابت جنایات جنگی که شوروی در پی این رخدادها مرتکب شد از جمله کشتار افسران نظامی لهستان در جنگل کاتین (که اسناد منتشرشده در سال ۱۹۹۲ به‌روشنی نشان می‌دهد شوروی مرتکب این جنایت شده است). شوروی بابت هیچ‌یک از این جنایات مسئول شناخته نشد.

در سپتامبر ۲۰۲۱، وزارت خارجهٔ روسیه یکبار دیگر تاکید کرد که حملهٔ شوروی به لهستان در سال ۱۹۳۹، یک «کارزار آزادسازی»‌ (campaign of liberation) برای حفاظت از بلاروسی‌ها و اوکراینی‌ها پس از حملهٔ آلمان به لهستان بوده است. این وزارتخانه، محققانی را که از همدستی شوروی و آلمان سخن می‌گفتند، به لکه‌دار کردن خاطرهٔ جنگ متهم کرد. تهدید به حبس یا جریمه، حقیقت امر دربارهٔ حملهٔ شوروی به لهستان ـــ و دستگیری‌ها، دیپورت‌ها، محاکمه‌های نمایشی و اعدام‌هایی که در پی آن رخ داد ـــ را بیش از پیش سرکوب خواهد کرد.

اما این موضوع اکنون چه اهمیتی دارد؟ حملهٔ روسیه به اوکراین، تناظر مهمی با حملهٔ شوروی به لهستان و کشورهای حوزهٔ بالتیک دارد. صاحب‌نظران و خبرنگاران، حرکات پوتین را بی‌درنگ با حرکات هیتلر مقایسه کرده‌اند، اما مقایسهٔ حرکات او با اقدامات استالین در سال ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰ می‌تواند به‌مراتب روشنگرتر باشد.

پوتین در ۲۰۲۲، مانند استالین در ۱۹۳۹، در تلاش است تا تعادل قدرت ژئوپولیتیک را بازسازی کند. پوتین، مثل استالین، می‌کوشد با ادعای «پس‌گرفتن خاکِ» سرزمین‌هایی که زمانی بخشی از یک امپراتوری بزرگ بوده‌اند، دست به کشورگشایی زده و حوزهٔ نفوذ روسیه را گسترش بدهد. پوتین، مثل استالین، جنگی تجاوزکارانه به راه انداخته و آن را عملیات ویژه با هدف کمک به غیرنظامیان و «احیای صلح» می‌نامد.

جنگ پوتین علیه اوکراین، به پشتوانهٔ یک جنگ اطلاعاتی ــ دربارهٔ اکنون و دربارهٔ گذشته ــ انجام می‌شود. شاید بحث بر سر تاریخ در بحبوحهٔ این بحران شدید، در حالی که ارتش روسیه در حال بمباران شهرهای اوکراین است، نامربوط و بی‌اهمیت به نظر برسد. اما «روایت‌ها» مهم‌اند. پوتین این را می‌فهمد، و ما هم باید بفهمیم. پوتین ازین‌پس در تلاش برای توضیح حمله به اوکراین برای مردم روسیه برخواهد آمد و در این میان، بازنویسی او از تاریخ جنگ جهانی دوم، نقشی مهم و حیاتی خواهد داشت.

اوکراینروسیهپوتینجنگ اوکراینجنگ جهانی دوم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید