1. پارسال تو همین تابستون درگیر یک پروژه برای محل کارم بودم. ترجمۀ راهکارهای آموزش سایت Reading Rockets. موقع خوندن راهکارهای نوشتن سایت حسرتی گریبانگیرم شد که چرا هیچوقت تو دوران مدرسه چنین آموزشهایی نبود. من همیشه نوشتن رو دوست داشتم ولی زنگ انشاء و زبان فارسی نتونستند ذرهای از این عطش رو کم کنند. همیشه میگفتند بنویس ولی نمیگفتند چطور.
2. توی همین دو سالی که در بردار کار میکنم کتابهای نگارش دبستان و متوسطۀ اول جدید رو دیدم، به نظرم توی محتوا خیلی نسبت به کتابهای ما رشد داشتند، با این حال سوال اصلی اینجاست چند درصد معلمهای ایران میتونند این محتوا رو به نحوی منتقل کنند که بچهها از نوشتن زده نشوند و جای این که مهندسی نوشتن رو حفظ کنند، اون رو به کار بگیرند؟
3. بعد از تموم شدن دورۀ کارشناسی کارهایی که درگیرشون شدم، نوشتن رو از من میطلبیدند. هر وقت قلم خشک میشد جوهری از آن نمیتراوید، حسرت نیاموختن نوشتن توی مدرسه مهمان ناخواندۀ ذهنم میشد. برنامههای نانوشتهای در سر داشتم؛ مثل تمرین همون راهکارهای نوشتنی که ترجمشون کرده بودم یا استفاده از دو تا کتاب پاراگرافنویسی و مقالهنویسی که داشتم که متأسفانه به زبان انگلیسی بودند و رفتن سراغ چالش نگارش متمم. این که چرا این کارها رو انجام ندادم، نوشتۀ دیگری لازم دارد با موضوع تنبلی! حتی دوست ندارم اسم شیکش یعنی اهمالکاری رو استفاده کنم. همون تنبلی منظور رو به شیواترین شکل میرساند.
4. چند هفتۀ پیش همکارم این لینک رو فرستاد که مجموعه این کارگاه رو برای من در نظر گرفته که اگر مایل هستم و فرصتش رو دارم شرکت کنم. مؤسسۀ ویراستاران رو میشناختم. سپاسگزار فرهنگ واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی بودم که از کانال تلگرامشون پیدا کرده بودم. چند سالی میشد که توی فضای مجازی پیگیرشون نبودم و خبری از کارگاههایی که برگزار میکنند نداشتم. با کلی شک و تردید، چون یک جلسه رو هم از دست داده بودم، ثبتنام کردم.
5. چند ساعت دیگه، جلسۀ پایانی کارگاه نگارش و زیبانویسی است. من از دو هفتۀ پیش نگران این روز بودم. توی این ربع قرن زندگی که داشتم کارگاه و کلاسهایی بوده که شرکت کردم. بدون اقرار میتونم بگم این بهترین کارگاهی بوده که تا الان شرکت کردم. همین اقرارم میتونه نشون بده که چه قدر بدرود گفتن با کلاس برام سخته.
6. شاید الان بگید، الان کلاس رفتی و این طوری مینویسی؟ مهم نیست به هر حال، در هر مهارتی قبل از این که خوب باشی، بدی. این یک قانون نانوشته است. استاد شدن تو هر مهارتی نیاز به ساعتها تکرار و تمرین دارد. و من هنوز دوره ویرایش رو شرکت نکردم!