ویرگول
ورودثبت نام
زهرا زرین‌فر
زهرا زرین‌فرآوردن القاب و عناوین همیشه دشوار است. چطور است بگویم باشندۀ زمین؟
زهرا زرین‌فر
زهرا زرین‌فر
خواندن ۲ دقیقه·۱۰ ماه پیش

هر از گاهی نوشتن

دفتری دارم که هر از گاهی سراغش می‌روم و برای خودم می‌نویسم. هدفش این بود که هر شب نوشته‌ای سراغش برود اما متأسفانه این افتخار نصیبش نشده که هر روز مزین به قلم من شود!

از این‌ها بگذریم دفتر جانم تا قبل امشب از ۱۴۰۳ فقط چند روز را داشت: ۲ فروردین، ۱۸ فروردین، ۲۰ فروردین، ۲۸ خرداد، ۱ تیر؛ تا بالاخره ۲۹ بهمن به آن اضافه شد. خلاصه همان چند روز چه بود؟ ذوق خرید قلم‌مو (نتیجه‌اش فقط یک بار نقاشی کردن بود)، چند فکر وسواسی (خوش‌حالم که ازشان گذر کردم)، حجمی ناله و ناسزا!

حقیقتاً از مزایای هر روز نوشتن افکار و احساسات و اتفاقات آن روز زیاد گفته‌اند اما مرور همان چند روزی که نوشتم، مرا به این فکر واداشت که هر از گاهی نوشتن هم ثمراتی دارد. شاید این ثمرات برای هر روز نوشتن هم باشد؛ اما چون تجربه‌اش نکردم صادقانه می‌گویم، نمی‌دانم.

برای من ثمره‌اش این بود با وجود اینکه آن زهرا آشنا بود اما غریبه هم بود. چه چیزهایی آزارم می‌داد و رنجورم کرده بود. حالا که به آن روزها نگاه می‌کنم که فاصله‌اش کمتر از یک سال است، می‌بینم بعضی از آن مشکلات هنوز هستند؛ اما صبر و تحملم برای آن‌ها بیشتر شده است. رصد تغییر در خواندن نوشته‌های چند سال پیش عجیب نیست اما در نوشته‌های چند ماه قبل امیدبخش است.

شاید اگر هر روز می‌نوشتم، تغییر این چنین بارز به چشمم نمی‌آمد. اینکه نوشته ۲۹ بهمن از جنس ناله و ناسزا نیست، شاد هم نیست، با این حال آرام‌تر است. لبه‌های تیزی ندارد و فقط خودش را نمی‌بیند.

پس شما هم اگر مثل من هر روز نمی‌نویسید یا شاید بهتر باشد بگویم اصلاً نمی‌نویسید. هر از گاهی بنویسید، بهتر از هیچی است و خالی از بینش نیست.

پ ن: در یکی از یادداشت همین ویرگول ابتدای سال، نوشته بودم دوست دارم بیشتر بنویسم؛ اما شواهد این‌گونه نشان نمی‌داد. اما واقعاً دلم می‌خواهد سال دیگر همین جا از تجربیات بیشتر نوشتن بنویسم.



نوشتنژورنالروزمره نویسی
۸
۰
زهرا زرین‌فر
زهرا زرین‌فر
آوردن القاب و عناوین همیشه دشوار است. چطور است بگویم باشندۀ زمین؟
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید