دفعه بعد که احساس کردید در چالشی گیر کرده اید، از شما دعوت می کنم که چشمان خود را ببندید و یک فرد دانا را تصور کنید.
در افکار خود به آن فرد نزدیک شوید و مشکل خود را برای او شرح دهید.
پاسخ او و کل مکالمه مفصل را تصور کنید. او چگونه مشکل را درک می کنند؟ پاسخ و توصیه او چیست؟ بعد از آن چه احساسی دارید؟
این فرضیه و فلسفه کوچینگ که ما میتوانیم مشکلات خود را بهتر از آنچه فکر میکنیم حل کنیم، با شواهدی از مطالعات تحقیقاتی برای سالها پشتیبانی شده است (مبتنی برتحقیقات Biswas-Diener & Dean, 2007).
این شامل اثربخشی مداخلات خرد مانند گفتگوی خیالی با یک فرد عاقل است (مبتنی بر تحقیقات گلوک و بالتز، 2006).
یادگیری و هدایت خود از طریق فرآیندهای مبتنی بر راه حل های شناختی مانند این نمونه ای از تمرینی است به نام خود کوچینگ- مهارتی که ارزش پرورش دارد.