از وقتی وارد کار نویسندگی و تولید محتوا شده ام با واژه استراتژی محتوایی یا استراتژی بازاریابی محتوایی که بعضی جاها هم به اشتباه محتوا نوشته میشه آشنا شدم و فکر میکنم تا به حال به دهها مدل تعریف از این واژه رسیده ام. خود استراتژی واژه ثقیلی است و محتوا هم به آن اضافه شده است.
يک قصه بيش نيست غم عشق وين عجب. کز هر زبان که مي شنوم نامکرر است.
به نظر من استراتژی محتوایی مجموعه ای از تعاریف مختلفی است که هر کدام وجهه ای از آن را پوشش می دهند.
به این ترتیب، استراتژی محتوایی از نظر من چنین ترکیبی است:
نقشه راهی برای ایجاد، نشر و اداره محتوای مفید
راهنمایی برای ارائه محتوای مناسب، به افراد مناسب، در مکان مناسب و در زمان مناسب
حالا اینکه در این نقشه راه چه چیزی را به مشتری ارائه می دهیم دغدغه بعدی است. در وهله اول باید خودمان بدانیم که استراتژی محتوایی چیست و این تعریف را در تیم خود جا انداخته و به کسب و کارها هم منتقل کنیم. این حس که محتوای تولید شده به قول دوستی از روی باد معده تولید شده یا با تفکر بر روی اهداف و چشم اندازهای یک سازمان بوده است تفاوتش از زمین تا آسمان است.
مقاله بعدی یا درباره خود استراتژی باید باشد یا آنچه به عنوان سند استراتژی محتوایی ارائه می دهیم یا استراتژی بازاریابی محتوایی