Atembraubend
در دیکشنری به انگلیسی یعنی breathtaking
اما بخواهی فارسیش کنی میشود «نفسگیر». واژه نفسگیر خیلی جذاب است اما معنای مذکور را نمیرساند به نظرم و ما خیلی آن را در شرایط سخت بیشتر به کار میبریم. مثلا میگیم صعود از دماوند نفسگیر است ولی نمیگیم: منظره دماوند نفسگیر است! شاید باید بگیم چون من از این واژه آلمانی خوشم آمده است و دلم میخواهد در فارسی هم باشد.
۴. جملات منفی هم در آلمانی و فارسی تفاوت دارند. مثلا المانی ها میگن : من میخواهم به خانه نروم! :
Ich will nach Hause nicht gehen
ولی این جمله در فارسی میشود : من نمیخواهم به خانه بروم!
۵. روبرویم فشنگ خان نشسته که دارد به بیرون خوب نگاه میکند و آماده میکند خودش را برای پریدن روی مرغ مینای ساکن روی درخت چنار خشکیده روبرو. چشم در چشم دارد و حالا گردن کج کرده و گمانم خانه محقر دو مرغ مینا را کشف کرده و دارد برنامه هایش را میچیند که چطوری میشود شکارشان کرد.. نمونه بارزی از یک پلنگ کوچک که نشسته و دعوای پرندگان را میبیند و لذت میبرد.
۶. دیروز یعنی ۲۸ اردیبهشت، دست پسرم در پارک برید و بخیه لازم شد. خیلی در به در شدیم تا بالاخره یکی پیدا شد و در کمال بی حسی بخیه ها به انگشت کوچکش قالب کرد. امروز و فردا که آب نخورد میتواند باز کند و بهتر ببیند مثل فرانکشتاین یا دست توی داستان ونزدی دوخت و دوزی شده است. این اولین مواجه اش با بیمارستان بود و حسابی ترسیده بودیم حتی من. نه از خود اتفاق بلکه از کثیفی و نامرتبی و به هم ریختگی همه چیز بیمارستان. چقدر حس کردم بیمارستانهای یک کشور نمادی از خود آن کشورند.
۷. تصویری که میبینید توسط هوش مصنوعی با چنین درخواستی ایجاد شده است:
breathtaking moments of life