ویرگول
ورودثبت نام
آفتابگردون
آفتابگردونیه نسل زدی (z) که عاشق ماجراست!
آفتابگردون
آفتابگردون
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

چای، این قهرمان خستگی‌درکن ایرانی

چای فقط یه نوشیدنی نیست. توی فرهنگ ما، چای یعنی آرامش، یعنی مهمونی، یعنی خستگی‌درکن، یعنی یه بهونه کوچیک برای معاشرت.

ما ایرانی‌ها بلدیم با یه استکان چای، زندگی کنیم.

یادمه وقتی مهمون می‌اومد، مامانم بدون اینکه بپرسه، مستقیم می‌رفت سراغ سماور. حتی اگه وسط تابستون بود، باز هم چای باید دم می‌شد. انگار چای، رسم خوش‌آمدگویی بود.

تو خوابگاه دانشجویی، چایی‌سازمون از یخچال هم بیشتر کار می‌کرد. هر بحثی، هر دورهمی، هر دل‌تنگی‌ای با جمله‌ی "بیا چایی بخوریم" شروع می‌شد. چایی می‌شد روان‌درمان‌گر جمعی.

ولی این روزها، چای یه همراه دیگه هم پیدا کرده: انتخابی سالم‌تر برای کنار چای. راستش رو بخواین، از وقتی سعی کردم مصرف قند رو کم کنم، هی دنبال یه چیز خوشمزه بودم که جای خالیش رو پر کنه. خرما؟ بعضی وقتا. توت خشک؟ نه همیشه.

اما یه‌روزی یه بسته پولکی گرفتم که طعمش فرق داشت. نازک، براق، با یه شیرینی طبیعی که ته مزه‌اش حس زنجبیل ملایمی می‌داد. نه خیلی تند، نه خیلی شیرین. درست همون چیزی که باید کنار چای باشه: ساده، بی‌ادعا، خوش‌ذوق.

از اون به بعد، هروقت چای می‌خورم، به جای قند، یه تکه از اون پولکی کوچیکو می‌ذارم گوشه لپم. یه‌جور ادای احترام به گذشته‌ست، با کمی چاشنی امروزی.

پ.ن: بعضی برندها پولکی‌هایی تولید می‌کنن که با زنجبیل درست می‌شن. اگه اهل چای واقعی هستی، یه‌بار امتحان کن. شاید برات تجربه‌ی جدیدی باشه.

چایخوابگاهمهمونی
۶
۴
آفتابگردون
آفتابگردون
یه نسل زدی (z) که عاشق ماجراست!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید