مصطفی زارع بیدکی
مصطفی زارع بیدکی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

تحریم ظریف؛ حربه ای از سر استیصال یا قطعه ای از یک پازل؟

بسیاری از کارشناسان سیاسی، تحریم ظریف را فاقد اهمیت راهبردی و بدون تاثیر و مهم ترین دلیل آن را فشار حداکثری به ایران و به عنوان یکی از آخرین گلوله های رگبار ترامپ به سمت ایران می دانند؛ آنها معتقدند، تحریم اقتصادیِ یک شخصیت سیاسی که رسانه ها به راحتی اخبار او را حتی درصورت عدم اجازه مصاحبه با او، منتشر خواهند کرد و نیز ممانعت از خرید و فروش امریکایی ها با شخصی که نهایتا چندسوغات از آنها می خریده، نباید اقدامی مهم قلمداد شود. پس از این خبر عده ای ظریف را به خاطر نوع استراتژی او در این چند سال مذمت و عده ای دیگر، حمایت کردند.

حال بیایید فرضیه دیگری را مطرح کنیم. تحریم رییس دستگاه دیپلماسی ایران از سوی امریکا، به نوعی تیر خلاصی "عمدی" از سوی ترامپ به فکر رابطه با ایران چه برای سران امریکایی و چه برای موافقان تفکر حاکم بر دولت غربگرای ایران خواهد بود. به نظر می رسد دولت امریکا با این کار، با تقویت وجهه ی مخالفان رابطه با امریکا در ایران، "خروج ایران از برجام" را سرعت خواهد بخشید. چندی پیش نیز سران اروپایی اذعان کرده بودند که کانال مالی اروپا(اینستکس) بدون اجازه ی امریکا، قابلیت اجرایی نخواهد داشت.

با توجه به این فرضیه باید دید چرا دولت ترامپ قصد خروج هرچه سریعتر ایران از توافق هسته ای را دارد؟ شاید مهمترین اهداف ترامپ را بتوان در این موارد خلاصه کرد؛

1. با توجه به نزدیکی انتخابات 2020، و محوریت ایران به عنوان یکی از مهمترین موضوعات سیاست خارجی امریکا، درصورت خروج ایران از برجام، یکی از اصلی ترین وعده های دموکرات ها مبنی بر بازگشت به توافق دیگر بی معنی خواهد بود و ترامپ با این کار دست دموکراتها را خالی تر از قبل خواهد کرد.

2. در صورت پاره شدنِ اندک تارهای طناب پوسیده برجام که اروپایی ها با وصله های بی ثمر، تاکنون مانع از آن شده اند، ترامپ شانس بیشتری برای افزایش مشروعیت وجهه خود با کمک اروپایی ها و کار رسانه ای خواهد داشت. احتمالا پس از افزایش سطح و حجم غنی سازی از سوی ایران، شانس او برای تشکیل ائتلافی مجدد اما هرچند نمایشی علیه ایران قوّت خواهد یافت.

3. به نظر می رسد خروج ایران از برجام، زمینه را برای افزایش تنش(هدف امریکایی ها) در منطقه ی ملتهب خاورمیانه مهیاتر نموده و حکومتهای عربی مقابل ایران را هرچه بیشتر به دام دامان امریکا، خواهد انداخت. این گرایش می تواند، سود زیادی برای آنها با توسل اعراب به قراردادهای جدید نظامی و حتی هسته ای داشته باشد.

با گذشت زمان مشخص شد که توافق هسته ای چاهی بود که ما را تشنه و به هوس آب تا لب آن بردند و در آن انداختند؛ چاهی که راه خلاصی جز تحمل جراحت های عمیق حاصل از آن بر پیکره جمهوری اسلامی نباید متصور شد. برجام سرابی بی پایان برای دولت ایران و امثال ظریف بود که هرچه بیشتر با نقشه ی اشتباهی کدخدا، به سمت آن قدم برداشتند، کمتر رسیدند و بیشتر از آب حیات " اعتماد به خدا" دور شدند. اکنون در بیابانی بی انتها، سرگشته نشسته اند و نه توان پیمودن مسیر دارند و نه نفسی برای بازگشت.

حال بگذارید، بنشینند و آنقدر "صبر راهبردی" کنند تا نکند، چشمه ی آبی از زیر پایشان جاری شود!

ظریفسیاسیتحریمبرجامتحریم ظریف
یه دانشجوی داروسازی...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید