کلمه مسمومیت را عموما درباره جسم به کار می بریم اما زمان هایی هست که روح ما همچون جسم ما دچار مسمومیت می شود.
مسمومیت بدنی زمانی اتفاق میافتد که جسم شما در معرض یک ماده سمی و خطرناک قرار می گیرد و سپس بد شروع به بروز علائمی میکند که ما را از این خطر آگاه کند. بدن این علائم را همچون اسهال، سرگیجه، سردرد، تهوع، دوبینی و مانند آن را از خود نشان میدهد تا شما برایش کاری بکنید.
روح و روان ما هم در جوار چیزهایی همچون نفرت، بدخواهی، حسد، کینه، خشم و افسردگی دچار مسمومیت روحی میشود و با حال بدی نشان میدهد که احتیاج به پاکسازی دارد.
آدمهای سمی، آدمهایی هستند که نمیتوانند در فرکانسهای بالا که بیشترین اوج آن در وضعیت شادی است، دوام بیاورند و یا حتی آن را تجربه کنند. هم نشینی با ادمهای سمی که با عنوان «دزدان انرژی» هم شناخته می شوند، دقیقا همان کاری را با روان ما می کند که سموم فیزیکی با جسم ما، ما را به لحاظ روحی در هم میریزد و در نتیجه تهوع روحی، دردهای روحی و آشفتگیهای روحی در پی می آورد.
اگر این گونه همنشینی ها با این افراد زیاد باشد، روح ما به تدریج به این گونه فرکانس های معیوب و سطح پایین عادت میکند و خود ما هم به جرگه این گونه افراد خواهیم پیوست و متوجه این تنزل رتبه نخواهیم شد. پس ما باید در جریان ارتباطات با ادمهای سمی بسیار با احتیاط برخورد کنیم تا از مسمومیت روحی و تنزل فرکانسی در امان بمانیم.
یکی از بهترین روشها برای مقابله با مسمومیت روحی، پرهیز از نشست و برخاست با آدم های سمی است. آدمهاس سمی، دوست دارند در فضای نفرت، خشم، افسردگی زندگی کنند و در کل با روند رشد و پیشرفت، فراخی، شادکامی و صلح در هستی در تعارض هستند. این افراد از هر گونه شادی، موفقیت، زیبایی در جهان هستی ابزار انزجار می کنند و بهترین فضا برای آن ها تعارض، دعوا، خشونت، جنگ و از بین رفتن است.
اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که بی خود و بی جهت و در هر حالتی برای دیگران دلسوزی می کنید، ممکن است به دام آدمهای سمی گرفتار آیید زیرا این ادمها به خوبی می دانند که چگونه از محبت دیگران سو استفاده کنند. اگر شما بیش از حد برای دیگران دلسوزی می کنید باید متوجه این خطر باشید که ممکن است روح شما در اثر دلسوزی با افراد سمی، سمی شود و خودتان هم به شکل همان آدم هایی درآیید که برایشان زمانی دلسوزی میکردید! خطر مسمومیت همیشه در جوار ادم های سمی وجود دارد زیرا ارتعاش سمی، میتواند شما را نیز ضعیف و سمی کند و عقل حکم می کند که خودتان را تا جای ممکن در شرایط مسمومیت قرار ندهید.
همان طور که ما هنگام مسمومیت جسمی شروع به استفاده از روشهای درمانی می کنیم، خوب است که در شرایط مسمومیت روحی هم آمادگی پاکسازی و درمان را داشته باشیم.
شما از دوستی پذیرایی می کنید که از همسرش جدا شده و اکنون به خانه شما میاید تا زندگی زناشویی شما را مورد بررسی قرار دهد و به شما بابت روابط خوبی که با همسرتان دارید، عذاب وجدان دهد. او حتما از زمین و زمان ناله سر خواهد داد و از بدی شرایط و اوضاع و احوال، انسانهای بد، بی عدالتی و ناخرسندی اش از همه چیز با شما سخن خواهد گفت. طبیعتا اگر شما با او هم فاز نشوید، نوعی جنگ فرکانسی بین شما شکل می گیرد او می خواهد شما را مثل خودش زخمی و خسته ببیند و توان تحمل رضایت و خوشی را ندارد. بنابراین دائم سر ناسازگاری با شما خواهد داشت تا جایی که ممکن است یک دعوا راه بیندازد و شما را به خوشبخت بودن متهم کند! در انتهای کار و با رفتن دوستتان، شما ادمی هستید که روحتان مسموم شده است و حالا باید سریعا فکری به حال خودتان بکنید.
طبیعتا یکی از روشهای ساده و سریع رهایی از شر سموم روحی، پناه بردن به خالق جهان هستی و طلب امن و امان از سوی اوست. اما روشهایی دیگری همچون گرفتن دوش نمک، پیادهروی، سرو کار داشتن با آب و خاک هم در زمینه می تواند مفید باشد.
نوشتن هم یکی از روش های بسیار مفید برای خلاصی از سموم روحی است. تمام آسیبهایی را که فرد سمی به شما زده است روی کاغذ بیاورید، احساسات ناخشایندتان را روی کاغذ بنویسید و سپس یا آن را بسوزانید یا به آب روان بسپارید.
اگر فرد امنی پیرامون خود سراغ دارید، میتوانید در این باره با هم صحبت کنید اما باید حواستان باشد که او در این مسیر آلوده نشود و ظرفیت شنیدن این فضای مسموم را داشته باشد.
قدم بزنید و انرژی های منفی خود را به طبیعت بسپارید زیرا انرژی مثبت طبیعت آن قدر زیاد است که قادر به هضم همه این آسیب ها است.
در نهایت این که زندگی در فضایی که خشم و نفرت بر زندگی ما غلبه دارد، بسیار سخت و سمی نشدن بسیار دشوار است. از همین رو ما به طور دائم باید مشغول پاکسازی خود و فضای خود باشیم و امیدوار باشیم که از طریق اتصال داشتن با منبع جهان هستی که هوادار خیر است، ترویج کننده خیر در جهان هستی باشیم و فضایی فراهم کنیم که در آن سمی بودن به مراتب سخت تر از غیر سمی بودن و سالم بودن باشد.