همه افراد کمابیش کارهایشان را به تعویق میاندازند اما گاه این رفتار به حالتی فلجکننده در محیط کار و زندگی شخصی تبدیل میشود. بیشتر اوقات، تنها چیزی که مانع از حرکت و پیشرفت ماست، الگوهای ذهنی و باورهای ماست. باورها و الگوهای ذهنی درواقع افکاری هستند که ذهن خود ما ایجاد کرده است. برخورد افراد با وظایف، پروژهها و چالشهای مختلف، براساس افکار، درک و آگاهیهای آنها شکل میگیرد. موضوع مهم در مورد باورها این است که باورها میتوانند جنبه منفی داشته باشند و در این حالت، افکار منفی، تصویر ذهنی منفی و احساسات منفی را نیز بهطور همزمان به همراه خواهند داشت. برای غلبه بر باورهای منفی، تنها تغییر افکار از حالت منفی به افکار مثبت کافی نیست زیرا در کنار افکار مثبت باید به تصویر ذهنی مثبت و احساسات مثبت نیز رسید. زمانی که انجام دادن کارها را به تعویق میاندازیم، باید به دلایل اصلی و ریشه آن توجه کنیم. اگر باورهای منفی در مورد انجام کاری داشته باشیم، بهصورت خودبهخود حداقل یکی از بهانههای فوق آن را بیان خواهیم کرد. پس برای غلبه بر به تعویق انداختن کارها، ابتدا باید این موضوع را ریشهیابی کنیم و سپس به دنبال به دست آوردن ذهنیت و باور مثبت در آن موضوع باشیم. به همین منظور این گامها را در نظر بگیرید و پیاده کنید:
دلیل اصلی به تعویق انداختن کار را پیدا کنید.
از ابزار ۵ سوال استفاده کنید تا جوانب مختلف موضوع برای شما شفاف شود: چه کسی؟ چه چیزی؟ چه زمانی؟ کجا؟ چرا؟
1. نقشه راه را رسم کنید تا بدانید الآن کجا هستید و میخواهید به کجا برسید.
2. کارهای مختلف را باهم ترکیب و یک پروژه واحد ایجاد کنید. با این کار مسائل حاشیهای را حذف میکنید.
3. مسیر را برای خود شرح دهید و گامهایی که باید برداشته شود را بهصورت شفاف و قابلدرک بنویسید.
4. کل پروژه را بهصورت یک بسته سازمانیافته درآورید. بهصورت یک فایل کامپیوتری یا نسخه پرینت شده تا زمانی که نیاز به آن داشتید، در سریعترین زمان در دسترس باشد.
5. حال آنچه در دست خواهید داشت، یک پل گذر به موفقیت است. پلی که شما و/ یا تیم شما را از ذهنیت و باورهای منفی به ذهنیت و باورهای مثبت میرساند و با تاثیری که دارد، حس اشتیاق برای انجام کارها را شکوفا میکند.
وقتی یک نقشه راه شفاف و قدمبهقدم دارد، احساسات، باورها و مقاومتهایی که مانع از حرکت شما میشدند، از بین رفته و حرکت با گامهای کوچک اما پیوسته آغاز میشود.