با یکی ازدوستان توی خیابان ملاقاتی داشتم البته بطورتصادفی ،سرصحبت روباجمله چه خبربازکردومن هم عادت دارم بگم خبرهای خوب امادوستم توحرفام پرید گفت مثل اینکه ازاوضاع واحوال خبرنداری بهش گفتم کدوم اوضاع واحوال رومیگی گفت کسادی بازاربی پولی مردم دزدی جنایت و....من هم گفتم اخبارزیاد نگاه میکنی واون گفت خب دیگه همه میدونن گفتم خودتو چقدراین گفته هاروصدرصد قبول داری واون گفت خب میدونی هرجامیری میگن گفتم مستند میگن گفت کافیه به تلوزیون نگاه کنی توی سایت ها بگردی وببینی منم گفتم من یک چیزرومی دونم اونم اینه که وقتم خیلی ارزشمنده وسعی میکنم اونو به مهارت وتجربه تبدیل کنم تا واسم پس اندازبشه ویک چیزدیگه هم اینه که اینوفهمیدم که بهترین دوستم تصویرهای ذهنی خوب خودم ازخودم ورسیدن به اهدافم هست وبه خودم وخواسته هام احترام میزارم واین میتونه منو توی هروضعیتی کمک کنه واینه که همیشه میگم خبرهای خوبی روکه چون بهش فکرمیکنم دربارش تحقیق میکنم وسعی میکنم تجربش کنم، بعددوستم گفت: پس چرامن نمی تونم حالمو خوب کنم هرجا میرم هرچی میبینم حالم بد میشه بهش گفتم زدست دیده ودل هردو فریاد هر آنچه دیده بیند دل کند یاد ،گفتم تامی تونی اخبارنگاه نکن سایتهای خبری نبین به جاش ببین به چی علاقه داری استعدادت چیه برودنبالش درباره اش مطالعه کن درباره اش آموزش ببین برای خود ت یک هدفی یا برنامه ای تعریف کن وقدم به قدم به سمتش برو تابهش برسی برای این کارزمان نیازداری اگه زمانی روکه صرف تلوزیون وشبکه های اجتمایی که دوسه ساعت داره تورومشغول میکنه وجز هزینه وقتت وپولت عایددیگه ای برات نداره ووقتی متوجه میشی یک سالت همینجوری گذشت وتوهنوزهمونی که هستی مطمئنا گرونی یقه تو میگیره پیشرفت تکنولوژی هم رفته جلو وتوکاسبیت هم بلد نیستی ازش استفاده کنی توی انجام دادن کارت میمونی بعد میگی کاسبی کساده اماهمکارات باآموزش دیدن خودشونوبه روزکردن کاسبی شون سکه شده توهنوزاندرخم تلوزیون ووقت کشی همیشگی وازاین دست برنامه های بی برنامه هستی دوستم گفت واقعا زدست دیده ودل هردوفریاد من هم بهش گفتم حالا دیگه گله وشکایت روولش کن به فکراین باش که بهترین کاری که درهمین لحظه میتونی انجام بدی چیه، واون روبه من کردوگفت نظرتوچیه چه پیشنهادی واسم داری ومن هم بهش گفتم ببین ازهمین لحظه شروع کن به فکرکردن روی نقاط قوت خودت ازهرنظررفتاری احساسی کاری ببین توکدوم قسمت نقطه قوتی داری اماشایدبه خودت بگی نه من چیزخاصی ندارم اما من مطمئنم تویه مورد خاص مهارت خاصی داری ،اینم صددرصد یقین دارم فقط کافیه به گذشته ات نگاه کنی واسه خودت تابلوتبلیغات درست کن دیدی وقتی تبلیغ یک کالا میشه نقاط قوت ومزیت یک کالا روروی
اون تابلو مینویسن تو هم بهش فکرکن ولین کارت همینه همین حالا برو واسه خودت یک دفترتهیه کن ومواردی روکه به یادت میاد روبنویس وشروع کن به تحقیق درهمین زمینه بعدنگاه کن اون هارو توکارهات وزندگیت چقدر ازش استفاده میکنی یا نه ،یاشغل وکاری که داری باحال واحساست جورهستند اگه هستند که چه بهتر وبه دنبال این باش که جدیدترین روش روتومدل شغل خودت پیداکنی وازش الگوبگیری تا به روزباشی واگه ازشغلت خوشت نمیاد البته ازروی تنبلی نباشه ها, منظورم اینه که کلاباذات ودرونت اگرهم خانی نداشته باشه ببین خودت قلبا وذهنا چه علاقه خاص یاشغل خاصی هست که احساس راحتی باهاش داری انگارداری یک جورتفریح میکنی ودیگه اینکه بادوستایی که همش غرمی زنند، و هم چی محیطی فاصله بگیرازهمین لحظه شروع کن تاچندساعت بعدنتیجه اونو میبنی خب من هم باید برم چون تقریبا پنج دقیقه ازبرنامه ام عقب افتادم البته اگه این موردپیش نیومده بود واحساس میکردم به این مکالمه نیازی نیست یک وقت دیگه بهت میدادم باهم توی وقت آزادم بشینیم صحبت کنیم امااحساس کردم این پنج دقیقه وقت گذاشتن برای دوستم به نسبت کارم ارزش بیشتری برام داره، وبادوستم خداحافظی کردم وبه دنبال کارم رفتم.