زیبا
زیبا
خواندن ۲ دقیقه·۵ ماه پیش

صلاح کار کجا و من و خراب کجا

سلام از سه شنبه ی وسط تابستون

سه شنبه ی گرمِ سال شایدم گرمترین سه شنبه ی سال

دیشب اون سفارش قدیمی و شروع کردم . یه ظرف چوبی سه طبقه است

و میخواد یه جوری رنگ کنم که شبیه ظرف سیلور بشه .دیشب دختر ویس خانومه رو شنیده ، میگه خب چه کاریه مامان میرفت ظرف سیلور میخرید.این قشنگیش به چوبی بودنشه

خدایی هم راست میگه دیگه بچه .

یه ظرف چوبی عین همین هم داده که طرح چوب بشه.باز اون خوب میشه.

نصف کاراش و کردم و امشب ورق نقره میزنم و تامام .

هنوز البالوها لای شکر موندن و هنوز وقت نکردم بزارم مربا بشن.

هر وقت در یخچال و باز میکنم یه دونه ازش برمیدارم .واقعا خوشمزه س

امروز مدیرعاملمون اومده با دوتا هندونه ی خیلیییییی بزرگ.خیلی بزرگاااا

و یه خربزه ی بزرگ

معمولا اول هفته ها از باغشون سیب و زردالو و.... میارن حالا نمیدونم اینو از کجا اوردن .

خیلی هم خوب و شیرین بود.این چهارمین هندونه ی شیرینی هست که امسال میخورم.و حدود 10-12 تا هندونه بدمزه خریدم و به سطل زباله منتقل کردم.

امروز وقت گرفته بودم برم برای بوتاکس ، چون خیلی گرمه و خسته م زنگ زدم و کنسل کردم.

امروز معرفی نامه دادن که برم برای طب کار .باید ناشتا باشم و برم .ببینم اگه بشه فردا برم خوبه.

اینقدر خوابم میاد یعنی فقط منتظرم ساعت 5 بشه و برم خونه.

کم کم داه روزها برام کوتاه تر میشه اوایل این 8 ساعت برام 18 ساعت میکذشت ولی الان یهو میبینم ساعت 4 شده.

رو غزل دوم حافظ موندم .همش بیتها رو بالا و پایین میگم.

زهرا زنگ زد و گفت که فردا شب احتمالا میاد خونه ی من .باید بهش بگم اخر هفته ها برنامه ریزی کنه و بیاد .

من وسط هفته میخوام زود بخوابم لامصب

خوابم میادددد

زندگی کارمندیآلبالوبوتاکسحافظ
کارآفرینی که به تازگی کارمند شده سینگل مام
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید