آیا این فقط هنرمندان هستند که می توانند تصمیم بگیرند چه نوع هنری را خلق کنند؟ چه کسی یا چه کسانی تعیین کننده ی خلق آثار هنری در رشته های گوناگون هستند؟! چه افرادی می گویند فلان کتاب نوشته شود؟ یا فلان فیلم ساخته نشود؟ آن مجسمه یا آهنگ خوب است و آن نقاشی نباید نمایش داده شود؟!
قرن های بسیاری از تاریخ، مذهب ها و حکومت ها بودند که برای هنرمندان تعیین تکلیف می کردند. آن ها با داشتن قدرت و ثروت، می توانستند سفارشات بسیاری را به هنرمندان بدهند. و از آثار خلق شده توسط آن ها در جهت تبلیغ منافع خود استفاده کنند. این مذاهب و حکومت ها بودند که نیازهای روحی و اجتماعی مردم را تشخیص می دادند و هدف شان هدایت کردن مردم به سمت مفاهیمی همچون از خودگذشتگی، قناعت، پرهیز از مال اندوزی و رستگاری بود.
اما به مرور زمان به واسطه ی فساد برخی رهبران مذهبی و اعمال قدرت و نفوذ حاکمان مستبد و دیکتاتور بر آثار خلق شده، کم کم بی اعتمادی وسیعی نسبت به این نوع سفارش کارها و تعیین تکلیف ها برای هنرمندان به وجود آمد. حالا دیگر آثار هنری خلق شده، همچون گذشته خواهانی نداشت. چرا که هدف از تبلیغ مفاهیم والا به نمایش تمایلات شخصی قدرتمندان بدل شده بود.
در چنین شرایطی چه کسی باید تصمیم می گرفت که چه نوع اثری خلق شود؟! اگر یک اثر هنری با مخالفت عده ای مواجه می شد آیا این هنرمند یا صاحب اثر نبود که به حبس محکوم می گردید؟! آیا اثر هنری می بایست در چهارچوب قوانین اجباری آفریده می شد؟!
با گذشت زمان و در جوامع آزاد، از آنجایی که ملاک هر حرکتی جلب رضایت عمومی بود، حتی قدرتمندترین احزاب و سیاستمداران نیز برای کسب رای و اعتماد مردم، ناچار بودند از هنر در مقاصد تبلیغی خود به گونه ای استفاده کنند که نمایانگر نیازهای جامعه و مردم باشد. هر چند این مسئله هنوز هم در جوامع دیکتاتوری با اعمال زور و سانسور همچون گذشته جریان دارد. آیا این امر باعث درجا زدن و عدم رشد هنر در این جوامع شده است؟ آیا هنر در جوامع آزاد به رشد و بالندگی مطلوب خود دست یافته است؟!