چرا بازی برای بچه ها مهمه؟ تا حالا جمله ی معروف «کارِ کودک بازی کردنه» رو شنیدین؟ انسان ذاتا کنجکاوه و کنجکاوی آدم رو به کشف ناشناختهها سوق میده. کنجکاوی محرک بازیه، و بازی هم کنجکاوی رو ارضا میکنه. از اونجا که بچه ها به سرشت انسان نزدیکترن، برای بازی کردن سر و دست میشکونن، تو بازی غرق میشن و گذر زمان نمیفهمن. خودمون هم که بچه بودیم عاشق این بودیم که بگردیم و ناشناخته ها رو پیدا کنیم و محیط اطرافمون رو بهتر بشناسیم و بعد میرفتیم سر وقت ناشناخته های بعدی. یکی از راههای تعامل انسان با محیطش اینه که سعی می کنه اون رو تغییر بده و این شروع مسیر نوآوریه. پیشرفت و نوآوری به هم گره خوردن و از طرف دیگه بازی و نوآوری رابطه ی تنگاتنگی با هم دارن.
چرا میگیم دست بچه ها برای بازی باید باز باشه؟ که بتونن انتخاب کنن، خطا کنن و سعی کنن خطاشون رو جبران کنن. اگه همیشه یکی باشه که راه و چاه رو بهشون نشون بده، ذهنشون رشد نمیکنه، به کمک گرفتن عادت میکنن و وابسته میمونن. جدای از اون اگه آزادی عمل داشته باشن، میتونن احساسات مختلفی رو تجربه کنن که برای رشدشون ضروریه، احساساتی مثل غم، شادی، دلتنگی، حتی عصبانیت و ترس. این همون کاریه که آدم بزرگها هر روز دارن انجام میدن، توی رابطه با همکاران، خانواده، دوست، همسایه ... سر تصمیمها و دغدغههای بزرگ و کوچیک مثل اینکه چجوری با رئیسم صحبت کنم، با همکار بدخلقم چجوری تا کنم، چه جوری به خواهرم بفهمونم که اونم توی کارای خونه باید کمک کنه؟ و...