بطور کلی مفهوم «میهن» و «وطن» و «کشور» در زبان مردم حدود و مصداق مشخص و معینی ندارد و بستگی کامل به طرز تلقی او از جایی را دارد که بدان انس دارد یا قبلاً آنجا را میهن خود میداند.
چنین جایی ممکن است خانه شخص باشد و یا روستا، شهر، ناحیه، کشور، سرزمینی پهناورتر از یک کشور و یا کل جهان. اما این سه واژه هر کدام دارای تعاریف متفاوت و تقریبا مشخص از یکدیگر هستند.
در این نوشتار سعی کردم این واژگان را از هم تفکیک کنم و مجددا برای خودم باز تعریفشان کنم تا ببینم هریک دقیقا چه معنا و مفهومی دارند. خوشحال میشوم بعد از خوندش حتما نظرتان را در مورد این نوشتار با من درمیان بگزارید.
کشور(country) در تقسیمات جهانی، محدودهای از کره زمین است که در آن یک ملت زندگی میکنند و نام آن نیز در سازمان ملل متحد به ثبت رسیده است. کشورها به وسیله مرزهای بینالمللی از یکدیگر تفکیک میگردند و غالباً دارای یک حکومت مرکزی هستند.
کشورها در تقسیم بندیهای کوچکتر(State) به استان یا ایالت، مرکز استان، شهرستان، مرکز شهرستان، شهر، بخش، مرکز بخش، دهستان، مرکز دهستان و روستا تقسیم میشوند.
در ادبیات فارسی به معنا و مفهوم «اقامتگاه/سکونت گاه/خانه» یا «جایی که کسی در آن متولد شده و بزرگ شده» بکار رفته است. وطن تعاریف و اقسام دیگری هم دارد.
بطور کلی منظور از وطن محلی است که انسان آن را برای اقامت و زندگی خود انتخاب کرده، خواه در آنجا متولد شده باشد یا نه و خواه وطن پدر و مادرش باشد یا خودش آنجا را انتخاب کرده است. بنابراین به دنیا آمدن در جایی یا وطن والدین یا همسر بودن یا داشتن ملک و خانه دلیل بر وطن شدن آنجا برای فرد نیست!!! مگر اینکه سالی چهار ماه در آنجا اقامت داشته باشد.
وطن بر چند گونه است:
?هیچ ملتی به پیشرفت نخواهد رسید مگر آنکه وطن پرستی جزو خصایصش باشد، دغدغه وطن نداشتن عامل بنیادین عقب ماندگی ملتهاست.
وطن در اصطلاح فقهی، به محل تولد یا محل زندگی شخص اطلاق میشود. فرد در هنگام اقامت در وطن باید نماز را به صورت کامل بخواند و در ماه رمضان روزه بگیرد. در خارج از وطن، فرد درباره نماز و روزه باید از احکام مسافر تبعیت کند. بر اساس فقه شیعه فرد میتواند از وطن خود صرف نظر کند و وطن جدید انتخاب کند و نیز هر شخص میتواند بیش از یک وطن داشته باشد.
وطن در اصطلاح فقهی محل تولد (روستا یا شهر) یا محل زندگی دائم شخص است. تعیین وطن برای شناخت وظیفه هنگام سفر مهم است. هر فرد در وطن خودش باید نمازش را تمام بخواند و روزه بگیرد حتی اگر در حال مسافرت از جای به جای دیگر از وطن خود گذری عبور کند و قصد اقامت نداشته باشد. در متون فقهی شیعه، وطن را به سه قسم تقسیم کردهاند: وطن اصلی شخص، وطن پدر و مادری و جایی است که در آن به دنیا آمده و مدتی نیز در آن زندگی کرده است.
وطن اصلی شخص(Homeland)
وطن پدری(fatherland)
وطن مادری(Motherland)
وطن زادگاه(Home): جایی است که در آن به دنیا آمده و مدتی نیز در آن زندگی کرده است.
(جمع) وطن: هموطن، هموطنان:
دو یا چند کس که یک وطن دارند
میهن کشوری که در آن شخص به دنیا آمده و تابعیت دولت آن را دارد، قبیله - وطن، زادگاه.
(جمع)میهن: هممیهن، هم میهنان:
سرزمین (Homeland): قطعه زمین، زمین پهناور، مرزوبوم، کشور؛ قطعهای از زمین مرز و بوم و ناحیه.
سرزمین دارای مفهوم محل جغرافیای فرهنگی یک گروه قومی که دارای سابقه ای طولانی و ارتباط فرهنگی عمیق که در آن با یک هویت خاص آغاز شده است، اطلاق میشود. سرزمین نیز ممکن است به عنوان یک وطن، سرزمین مادری، یا کشور مادر هم نامیده شود.
در تعریف جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل[territory] منطقه به هم پیوستهای که گروه اجتماعی یا فرد یا نهادی وظیفه سازماندهی و مدیریت آن را به منظور جلوگیری از دسترسی بیگانگان به مردم و مکانهای موجود در آن بر عهده دارد
این نوشتار ممکن است بروزرسانی شود، خوشحال میشم راهنمایی کنید تا کاملتر بشود.