ویرگول
ورودثبت نام
نشریه دانشجویی ضحی
نشریه دانشجویی ضحی
خواندن ۹ دقیقه·۳ سال پیش

ادبیات معاصر ایتالیا


هنر را استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که می توان با دیگران تقسیم شود، توصیف کرده اند. و این فرآیند آفرینش اثر خود به هفت گستره وسیع(هنر موسیقی،حرکات نمایشی،ترسیمی،تجسمی،ادبیات، نمایشی،سینما) انشعاب پیدا می کند که البته در سده اخیر با اضافه شدن هنر بازی سازی شامل طراحی و ساخت بازی های ویدیوئی و رایانه ای وغیره بیش از پیش وسعت پیدا کرده است.

حال برای ارزیابی و قضاوت درباره هنر یک سرزمین باید هر هفت مولفه آن را زیر ذره بین ببریم و در صورتی که فرهنگ و هنر ملتی در چندین زمینه سرآمد بوده و در بقیه مولفه ها، توسعه چشمگیر و قابل قبولی نداشته باشد و به اصطلاح حالت کاریکاتوری داشته باشد، در دید خردمندان و اهالی فرهنگ و هنر ناقص قلمداد می شود.پس برای داشتن یک پیشینه هنری غنی و سرشار، جامعیت ترقی در تمامی حوزه ها امری انکارنشدنی است. هنر در سرزمین ایتالیای امروزی( زیرا تا چند قرن پیش، هنوز کشور ایتالیا شکل نگرفته بود و تنها یک اصطلاح جغرافیایی بود. در واقع در شبه جزیره دراز و باریک آپنین حدود ۲۰ دولت با تشکیلات سیاسی مختلف و حاکمیت سنتی_فرهنگی وجود داشت) از امتیاز پیشرفت همه جانبه در تمامی عرصه های هنر برخوردار بوده و است و در تاریخ خود در هر زمینه دارای شخصیت های شناخته شده در اروپا و جهان است به گونه ای که کم تر کسی ممکن است، داوینچی، میکل آنژ، دانته، کارلو گولدونی و هنرمندان بی نظیر ایتالیایی در ساحت موسیقی را نشناسد و آثار آن ها را تحسین نکند، چرا که هرکدام در حیطه خود سرشناس بوده اند و آثار خارق العاده ای به جا گذاشته اند.

با شرح مختصری که در باب هنر و ادبیات ایتالیا ذکر شد سعی بر انتقال این نکته بود که ترقی ادبیات نیز به مثابه هنر و به عنوان زیر مجموعه ای از آن، نیازمند رشد گام به گام و اصولی است و لازمه داشتن ادبیات قوی و پویا که پیشتاز در کشف و ارائه مفاهیم نوین و بکر است و حرفی برای گفتن دارد، این است که در دهه ها و قرون قبلی، پی ریزی پایه های آن، مستحکم باشد. شالوده ادبیات ایتالیا از پیش از مسیح تاکنون وام دار بزرگانی چون دانته آلیگیری بوده و در کنار آن از اندیشه های توماس آکویناس، ماکیاولی و... بهره برده است.



از مقدمه چینی و ادبیات کلاسیک که بگذریم می رسیم به قرن بیستم و نقطه عطف این دوران یعنی جنگ های جهانی و سی سال مابین این دو فاجعه تاریخی که هر اندازه مایه افول و انحطاط بشریت شد، به همان اندازه و چه بسا بیش تر از همه آن خسارات و جنایاتی که از سوی عاملان آن و هرکدام از طرفین جنگ بر دیگری و بر ملل ضعیف تحمیل گردید، باعث باروری و جهش تصاعدی ادبیات شد. بخش تاریکی از تاریخ که سیاست، قدت و علم، اسیر بن بست تعامل شده بودند و در آن دم ادبیات و هنر با شتابی سریع تر از هر جریانی در پی کشف افق های جدید کمال بود.

حکایت فرانسه و ایتالیا در بین کشورهای اروپایی پیچیده تر از آن بود که بتوان به شناخت بی نقص و کاملی از نقش و تاثیر نویسندگان در وضعیت رستاخیزگونه جامعه درگیر جنگ و بحران برسیم، چرا که تمامیت ارضی و سیاسی این دو کشور بارها تحت اشغال نیروهای متحدین و متفقین بود و دستخوش تغیرات اساسی شده بود و به تبع در چنین وضع آشفته ای، احزاب، گروه ها، ایده ها و آثار بسیار گوناگون و متفاوت پدید می آید که در اکثر مواضع کمترین وجه اشتراکی ندارند‌. وضعیتی که بعید است در جامعه ای که آرامش در آن حکمفرماست رخ دهد.

بله و بی شک ایتالیا گرفتار چنین گرداب هولناکی و بی سابقه ای بود، گویی که کل دنیا و همه ی تئوری های سیاسی، اخلاقی، فرهنگی و ادبی اش را به زور در چکمه ای فرسوده جا داده اند.


برای درک بهتر موضوع، کلی گویی را کنار می گذارم و به تحلیل مشی سیاسی و آثار برخی نویسندگان آن دوره ایتالیا می پردازم. وقتی موسولینی به اریکه قدرت نشست و فاشیسم نظام غالب ایتالیا شد، احزاب، جنبش های سری و گروه های پارتیزانی متعددی که بیش از هر چیزی در مخالفت علیه فاشیسم متفق القول بودند، تکوین یافتند. کسانی مثل اینیاتسیو سیلونه با تاثیر پذیری از نظریات آنتونیو گرامشی( از بنیان گذاران و تئوری پردازان و رهبران کمونیسم ایتالیایی) به کمونیسم روی آوردند و آثارش از قبیل؛ فونتامارا، نان و شراب، دانه زیر برف، مکتب دیکتاتور ها که از قضا اکثرا در سال های خفقان و بحرانی منتشر شدند، پر است از مبارزه طلبی، حمایت از کشاورزان و طبقه کارگر و روح ضد فاشیستی در سراسر آن ها دمیده شده است، هرچند خود سیلونه انتقادات تندی نیز نسبت به کمونیسم داشت‌. چزاره پاوزه و کورتزیو مالاپارته نیز از نویسندگانی بودند که هم در جنبش های ضدفاشیستی و گروه های پارتیزانی بودند هم اینکه با نوشتن آثار جسورانه نقش بسزایی در پیشبرد نهضت مقاومت داشتند.


زنده یاد فرهاد غبرایی، مترجم چیره دستی که در معرفی آثار ارزشمند متعدد خارجی در کشورمان نقش شایسته ای داشته، مالاپارته را این گونه توصیف می کند:«مالاپارته آنارشیستی بود دست راستی در آغاز راه سنتی نوین، مردی علیه خودکامگی و متعلق به آینده با کنشی منفی و کورکورانه، بی ریشه همچون آخرین بازمانده اشراف و گرچه تا سال ۱۹۳۱ از موسولینی جانبداری می کرد، نخستین کتاب ضدفاشیستی را هم او نوشت.»


مالاپارته نویسنده ای بود که نامش وارد لیست سیاه شد و



علاوه بر این، براو به لحاظ ممنوع القلم بودن سیاسی سابقه چشمگیری دارد، چون سه چاپ کتاب نخستش را پلیس ایتالیا از بین برد و کتاب ضد فاشیستی فن کودتا که در پاریس انتشار یافت در ایتالیا و آلمان ممنوع شد. او از حیث برخورد های ضد و نقیض و سرکوب شدن تاریخ مشترکی با سلین و کامیلو خوزه سلا دارد. مالاپارته رابط متفقین و پارتیزان های ایتالیایی بود.

در این اوضاع افرادی نیز بودند که علیرغم انتقادات و فشارها، حتی الامکان از هرگونه جانبداری امتناع کردند. دینو بوتزاتی، نویسنده رمان«بیابان تاتارها»از آن جمله بود، هرچند در آثار او نیز ماهیت جنگ گریزی و تقبیح آرزوهای پوچ شهرت طلبی احساس می شود.


از حوادث جنگ جهانی دوم هم بگذریم، می رسیم به نیمه دوم قرن بیستم. در سال های پس از جنگ، وقتی کشور ها شدیدا مشغول بازسازی صنعت، کشاورزی و ترمیم اقتصاد شدند، حکایت ادبیات نیز از این قرار بود. مکاتبی که برای تکامل خود و دستیابی به توانایی کنش موثر در رویارویی با حوادث ناگزیر بودند اصلاحاتی در خود پدید آورند. نئورئالیسم از شاخص ترین این دسته بود. مکتب تکامل یافته از رئالیسم کلاسیک با پایه های یکسان با آن اما با با تفاوت هایی در دیدگاه نسبت به ریشه معضلات اجتماعی و بین المللی. در ایتالیا، چزاره پاوزه، ناتالیا گینزبورگ و جمعی از نویسندگان و فیلم سازان برجسته از دهه۱۹۴۰ در اشاعه این مکتب تاثیر داشتند که تا یک دهه بعد باعث شکوفایی آن، علی الخصوص در حیطه سینما با ساخت فیلم هایی مثل رم شهر بی دفاع شد، اما پس از مدت کوتاهی رو به افول گذاشت.

ایتالو کالوینو، یکی دیگر از نویسندگان مطرح پساجنگ به شمار می رود و کارنامه ادبی اش، پر از داستان های متنوع و عجیب و غریب و با موضوعات و اسلوب های خاص است.گزینش موضوعات شگفت انگیز و نادر برای نوشتن، جزو اصلی ترین دغدغه هایش تا واپسین ثانیه های عمرش بود. هدف دائمی او به چالش کشیدن ادبیات برای توصیف وصف ناشدنی ها از سوژه های جزئی تا کلان بود. کالوینو سبک ادبی مخصوص خود را داشت که تا حدودی می توان آن را سورئال یا پست مدرن توصیف کرد، همانگونه که در رمان ویکنت دو نیم شده(جلد اول سه گانه نیاکان ما) دوشقه شدن مداردو دی ترالبا را در جنگ های صلیبی و تبدیل شدن به دو نیمه نیک و بد و جدال آن ها را با ظرافت ویژه ای شرح داده است.


نوشته های او طیف وسیعی از موضوعات را از داستان های نئورئالیستی حول محور جنگ جهانی دوم و دوران پس از جنگ، افسانه ها، داستان های تمثیلی سیاسی تاریخی گرفته تا داستان های مبتنی برنظریات علمی و به روز و مفاهیم فانتزی و تخیلی را در برمی گیرد.


شش یادداشت برای هزاره بعدی، شهرهای ناپیدا، کمدی های کیهانی در کنار سه گانه نیاکان ما(ویکنت دونیم شده، بارون درخت نشین، شوالیه ناموجود) تنها بخشی از آثار تمجید شده اوست.


تئاتر ایتالیا در نیمه دوم قرن بیستم مرهون تلاش های چهره ی مشهور دیگری به نام داریو فو است. داریو فو فارغ از تفکرات سیاسی و اجتماعی اش سهم بی نظیری در احیا کمدیا دلارته( کمدی هنرمندان) داشت، گونه ای از کمدی که از اواسط قرن شانزدهم شروع شد و موفقیتش در اروپا تا قرن هجدهم ادامه داشت ولی پس از ظهور نمایشنامه نویسانی مثل کارلو گولدونی و تحول عظیم در این دوران، کم کم به حاشیه رانده شد و تا دوران معاصر در احتضار بود.


فو علاوه بر نویسندگی و کارگردانی، با آهنگسازی، بازیگری، طراحی صحنه و لباس آشنایی کامل داشت و همین امر در تسلطش در تولید و اجرای هرچه بهتر آثار نمایشی و تلویزیونی و شهرت و محبوبیتش در نزد مخاطبین تاثیر زیادی داشت.

از ویژگی های آثار فو، ماهیت کمیک و طنز تلخ آن ها نسبت به مسائل سیاسی_اجتماعی و نمایش کمدی و درعین حال انتقادی نسبت به رویداد های تراژدیک دورانش بود.آثار او به دلیل مخالفت هایش از دولت غالبا با سانسور مواجه می شد.


برای شناخت فو، مطالعه آثارش آسان ترین و قابل اعتماد ترین روش است.فو در خانواده ای مخالف فاشیسم رشد کرد و با تاثیر پذیری از گرامشی رو به سوسیالیسم آورد، کما اینکه در نمایشنامه معروفش، «برای خرید نباید پول داد»، گرایشات سوسیالیستی در کنار رگه هایی از عوام گرایی به وضوح دیده می شود. همچنین داریو فو در نمایشنامه مرگ تصادفی یک آنارشیست که شناخته شده ترین کار اوست و منشا آن از جدال میان آزادی و خفقان که جوهر داستان های اوست پدید آمده است، در پوشش یک دیوانه نما ظاهر شده و جنایت های پلیس و دولت ایتالیا را فاش کرده و تصویر تمسخرآمیزی از آن ها را به نمایش در می آورد. اگر بخواهیم ساده تر به قضیه نگاه کنیم، سه چهار صفحه آخر داستان تا حد زیادی آینه تمام نمای تفکرات داریو است، جایی که مردم را در جایگاه قضاوت قرار می دهد.

از نظر خود داریو فو، دلیل موفقیت این داستان چندان به دلیل به تمسخر کشیدن ریاکاری و دروغ هایی نبود که توسط سازمان های حکومتی و خدمه های آن ها، با آن وسعت و وقاحت ابراز می شد، بلکه بالاتر از همه به شیوه برخورد آن ها با دموکراسی اجتماعی و اشک های تمساحی شان مربوط می شد.


اگرچه غالب کارهای او با محوریت واکنش های چپی علیه حکومت است اما برخی از داستان هایش از جمله؛ مرده فروشی، مارکولفا خدمتکار خوشبخت و... با بقیه تفاوت های زیادی دارند.




و اما در آخر، با سپاس از خوانندگان و دوستان عزیزم، نهایت تلاش اینجانب در این بود که همانند شماره قبلی نشریه، کمی بیشتر با سبک های ادبی و ادبیات ملل آشنا شویم، هرچند نهایت سطحی نگری و ساده لوحی است که بخواهیم در قالب چند پاراگراف و با شتاب به بحث در پیرامون ادبیات یک سرزمین، حتی شده در یک بازه تاریخی محدود بپردازیم، با این حال امیدوارم از کوتاهی ها و نقایص محتوای ارائه شده چشم بپوشید و مورد رضایتتان باشد.


به عنوان سخن پایانی در وصف ادبیات ایتالیا، قصد کلی از نوشته بر این بود که در کنار صنعت مد، معماری، جاذبه های توریستی و حتی فوتبال که معرف ایتالیا هستند و تا اندازه ای اکثریت با آن ها آشنا هستند، به جریان بی وقفه ادبیات و فراز و نشیب آن در طول حوادث و طبع پرحرارت و سرشار از طنز ادبیات ایتالیایی که تا مغز استخوان مردم این سرزمین نفوذ کرده پرداخته شود‌.

برای دریافت فایل کامل نشریه، کلیک کنید.

امیرمحمد ستوده| پزشکی ورودی 97
امیرمحمد ستوده| پزشکی ورودی 97





ایتالیاادبیاتداریو فومالاپارتهایتالو کالوینو
فصلنامه سیاسی مذهبی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید