هوالحق
شاید اگر بخواهیم ریشه ی بسیاری از مشکلات جامعه را بیابیم ، از جمله مباحثی که می توانیم به آن بپردازیم، اولویت بندی و مقایسه تقوا با تخصص خواهد بود.
این موضوع از جمله مواردیست که بارها درگذشته و حتی در زمان های اخیر از جمله در مناظرات ریاست جمهوری به آن پرداخته شده است ، ولی درهمه این پرداخت ها، گویا تمایل کافی برای به ثمر رساندن کامل بحث نبوده است و حال ما تلاش داریم در حد وسعمان آن را به ثمر برسانیم .
لازم به ذکر است هرگونه نگاه تک بعدی و صفر و صدی در این قیاس، مردود است و این مقایسه جهت تعیین اولویت ها بین دو معیار ارزشمند است و کسانی که بخواهند با دید تک بعدی به این بحث بنگرند، در واقع جنگ آن ها، نبرد بی دینی با بی دینی است و هر دو طرف باطلند.
خداوند متعال حین آفرینش بشر، تقوا و تعهد را به او الهام کرد:«فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» و بعد از آفرینش بشر به او تخصص و علم را یاد داد: «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»
پس از این استدلال هم می توان به تقدم و تاخر بین این دو شاخصه پی برد.
از طرفی دیگر، آیه ی معروف «انّ اکرمکم عنداللّه اتقیکم»، به خوبی بیانگر اولویت تقوا و تعهد ، نزد خداوند متعال می باشد.
هم چنین خداوند متعال در بخش هایی از آیه ی شریفه ی 282 سوره مبارکه ی بقره ، این چنین فرموده است که «اتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّه»، که مفهوم کاملا قابل برداشتی دارد که تقوا دارای تقدم است و خداوند متعال به فرد با تقوا ، تخصص و علم را نیزعطا خواهد نمود.
علاوه بر این می توان از این جمله شهید مطهری که فرموده است؛ علم سرعت می دهد و ایمان جهت، متوجه این قضیه شد که ابتدا باید تقوا و تعهدی باشد که جهت حرکت را تعیین کند، تا بعد در زیر سایه تخصص این مسیر با سرعت و نهایت موفقیت طی شود.
نکته ی دیگری که قابل ذکر است، کلام شهید بهشتی می باشد ، که ملاک ما برای اعطای مسوولیت ها ، جمله مومن با تقوای کاردان است ، تحت این عنوان که سوال اول و ملاک اول ما تقوا و ملاک و سوال دوم ما ، تخصص و کاردانی فرد خواهد بود.
پیامبر اکرم (ص)، خودشان مصداق فردی بودند که به واسطه تقوایشان ، علم و تخصص یافتند ، که می تواند مهر تاییدی برعرایض ما باشد.
از امام خمینی (ره) هم ذکر این جملات لازم است که افراد باید اول مسلمان باشند و ثانیا متعهد ، که این بیانگر این است که تقوا و تعهد از اولویت بیشتری برخوردارند و هم چنین این جمله که هرچه علم بیشتر شود ، فسادش هم بیشتر می شود، که متوجه می شویم علم و تخصص بدون تقوا فاسد است و مصادیق بسیاری برای این مورد داریم ، از جمله بمب های اتمی ، سلاح های شیمیایی و سرقت های برنامه ریزی شده و بسیاری از جاسوسی ها و خیانت ها .
آری، مختلسان ملعون، عمروعاص و صدام و ترامپ پلید، قاتلان و متجاوزان خبیث، همه این ها مصداق تخصص بدون تعهد انسانی هستند ، چرا که همگی در زیر پا گذاشتن شرافتشان متخصص بودند ولی بویی از تعهد و تقوا نبرده بودند.
حال ممکن است که این سوال پیش بیاید که تکلیف تعهد بدون تخصص چه می شود و چه مصادیقی برای این مورد داریم؟
پاسخ ما این است که تعهد بدون تخصص ناقص است و ما اصلا فرد متعهد بدون تخصص نداریم ، چرا که اگر فرد واقعا متعهد و با تقوا باشد ، به سراغ کسب علم و تخصص می رود و بدون تخصص هیچ مسوولیتی را نمی پذیرد و اگر چنین نکند، تقوا ندارد.
باید به این اشاره کرد که کسانی که تخصص را بر تقوا مقدم می دانستند و مسئول بهشت و جهنم مردم نبودند، کارنامه و شخصیتشان مشخص است ، که بخاطر ارزشمندی وقت، نمی ارزد به جزییات این مورد بپردازیم .
در پایان باید عرض کرد که ما از ابتدا باید به دنبال افراد با تقوایی باشیم ، که به آن ها تخصص و علم انجام امور را بیاموزیم ، تا انجام امور به دست نا محرمان و نانجیبان نیفتد که خون مردم را در شیشه کنند ، پس تاکید ما این است که تقوا و تخصص هردو لازمند و مکمل یکدیگر، ولی اولویت و تقدم با تقواست و اتفاقا تفاوت جامعه اسلامی و غربی ، همین تقواست و باید به یاد داشت بدون در نظر گرفتن اولویت تقوا ، جامعه اسلامی تشکیل نخواهد شد و هرهزینه ای که لازم است باید پرداخته شود، تا این تفکر هم در کلام وهم در عمل حاکم باشد .
بی انصافیست اگر این را عرض نکنم که شهید شیرودی به فردی که قرار بود نزد امام خمینی (ره) برود ، فرمود که در جبهه ها تعهد می جنگد و نه تخصص و تخصص اگر در خدمت مکتب نباشد، به هیچ دردی نمی خورد.
به امید عاقبت به خیری...والسلام
اگر علم بی تقوا باشد؛
اگر هنر بی معنویت بشود؛
کماندار برای نمایش هنرش گلوی
شیرخواری را نشانه میگیرد:
تا هنرش در چشم عمرسعد جلوه کند.
منابع:
- قران کریم
- مجموعه آثار شهید مطهری، جلد ۲
- دانشگاه و دانشگاهیان از دید امام خمینی
- امام خمینی (ره) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی
- غرر الحکم و درر الکلم