ویرگول
ورودثبت نام
زهره ترقوئی | Zohreh Targhoei
زهره ترقوئی | Zohreh Targhoei
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

برای بابالنگ دراز عزیزم

هدیه بابا‌لنگ درازم
هدیه بابا‌لنگ درازم

بابالنگ دراز عزیز ...

جای خالیت بعد از ۱ سال همچنان توی قلب من داره می‌سوزه، هنوزم امیدوارم که یه روزی برگردی و بهم بگی همه این سختی‌ها تموم میشه و یه روزی به هم می‌رسیم

بابالنگ دراز عزیزم ...

از وقتی رفتی خیلی تنهام، همش حضورت رو احساس می‌کنم اما انگار مثل یه سایه‌ای، پشت سرم، نیستی، خنثی!

بابالنگ دراز عزیز ...

این جعبه یادگاری هدیه‌ای هست که تو با زحمت و عرق جبین برام خریدی اما من شروع کردم به غرغر کردن سرت چون اون زمان تحت تاثیر پست‌های احمقانه اکسپلورر اینستاگرام بودم که بقیه برای پارتنرشون گوشی می‌خرن و منم گوشی می‌خواستم، می‌خواستم از دنیا آسمون رو بخوام تا بهم زمین رو بده پس یه جعبه شکلات خیلی مسخره بود به نظرم!! می‌بینی چقدر جاهل بودم؟؟ می‌بینی چقدر اذیتت کردم؟؟ کاش می‌زدی تو گوشم، کاش می‌زدی استخونامو می‌شکستی اما عوضش سرتو انداختی پایین و شرمنده شدی، الهی من بمیرم برای بار روی دوشت، الهی من بمیرم برای غمی که تو می‌کشی

بابالنگ دراز عزیزم ...

من اینجا می‌میرم و تو هرگز نخواهی فهمید، اما این سایت و این حرف‌ها تا ابد باقی می‌مونه تا گواهی بر تغییر من باشه که چقدر پشیمونم از کرده‌ام، که چقدر دلم لک زده بیای تا تو رو تاج سرم کنم که دستات رو ببوسم و بگم آقای من از ۶ صبح میره زحمت می‌کشه تا ۸ شب با کارگری با عرق پیشونی‌اش و منم بهش افتخار می‌کنم

بابالنگ دراز میشه برگردی؟؟🙃

پست شماره ۴۰ / ۲۳۹ کلمه

تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۲

سایت ویرگول

بابالنگ درازنامه‌های جودی ابوت به بابا لنگ درازعشقشکست عشقیدراز عزیزم
هیچ مطلبی بی‌هدف نوشته نشده، با خوندن هر مقاله به اعماق ذهن و مغز من سفر می‌کنی و در مسیر شکافت و بررسی احساسات و دغدغه‌هام سهیم می‌شی پس با دقت بخون!!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید