طبق معمول توی اکسپلورر اینستاگرام در گردشم، از اون جایی که پستهای ریتوییت رو زیاد دنبال میکنم اکسپلوررم این پستها رو بیشتر بهم نشون میده بین همین اسکرول کردنها (حرکت پایین یا بالا کشیدن صفحه در اینستاگرام) چشمم میخوره به این پست
هر دختری به یک کوروش و هر پسری به یک میا نیاز داره!!!
اصلا نمیدونم در مورد کی صحبت میکنن تا اینکه طی چند روز آینده چندین و چند پست دیگه به همین طریق ازشون میبینم و توی چند ماه بعدش متوجه میشم که اینها یک زوج یوتیوبر هستن و از اونجایی که برخلاف خیلی از یوتیوبرهای فارسی که بدترین محتوای ممکن از نظر جنسی و اروتیک رو تولید میکنن اینها بیشتر فاز سرگرم کننده و فان دارن برای همین هم مورد احترام هستن و به شدت پرطرفدار طوری که اگر حرفی علیه اینها بزنی انگار علیه مریم مقدس حرف زدی!!!
من اصلا نمیفهمم دلیل این طرفداری بیش از حد و اندازه از آدمی که اصلا هیچ شناختی ازش ندارین چی هست؟ چرا دیدن آدمها و فیلم و کلیپهاشون باید باعث بشه ما تا این حد معتاد حضور اونها توی زندگیمون بشیم که تبدیل به بخشی از خونواده ما بشن و اگر یک روز پیج اونها رو نبینیم روزمون شب نشه!!! این اعتیاد به افراد چیه؟ کاش میتونستم جوابی براش پیدا کنم اما فقط نحوه معتاد شدن رو تا اینجا تونستم تشخیص بدم
اولش شما اونها رو به هر طریقی توی اکسپلورر یا پستهای دیگه پیدا میکنی در نتیجه پیج یا کانال فرد مورد نظرت رو دنبال میکنی و کم کم ویدیوهایی که میذاره رو تماشا میکنی، اولش برات خیلی عادی هست اصلا بود و نبودش مهم نیست اما وقتی دو ماه، سه ماه، شیش ماه ادامه پیدا میکنه کار به جایی میرسه که اگر یک روز استوری یا پست طرف رو نبینی روزت شب نمیشه اینجا همونجاست که تو معتاد اون فرد شدی، تو شدی همون کاربر وفادارش که هر چیزی هم تولید کنه براش پول تولید میکنی اون هر چیزی هم بگه هر پستی هم درست کنه چون در نظر تو تبدیل به آدم خوبی شده حاضر نیستی عیبی ازش قبول کنی اگر کسی به هر دلیلی ازش انتقاد کنه تو طوری ازش دفاع میکنی انگار عضوی از خونوادت بوده، تا امروز فقط همینقدر تونستم تشخیص بدم اما هیچ آشنایی بیشتری از این روند ندارم اینکه چرا مغز اینطوری اعتیاد پیدا میکنه؟ اینکه دلیل این اعتیاد چی هست؟ چرا ایجاد میشه؟ چه نیازی رو ارضا میکنه؟ واقعا نمیدونم
بذارین این دو تا سلبریتی رو بررسی کنیم، وقتی وارد کانال یوتیوب این دو نفر بشین متوجه میشین که سر تا سر ویدیوهای ریاکت یا لباسهای فان یا کارهای بامزه دو نفره انجام میدن همش با عشق بهم نگاه میکنن حرفای خوشگل بهم میزنن و قربون قد و بالای همدیگه میرن و با هم جوک میگن و میخندن یک رابطه رویایی و سرتاسر شیرین همین هم اتفاقا باعث شده که دختر پسرها غرق رابطه این دو نفر بشن و همش بگن وای چقدر خوبه چقدر خفنن کاش ما هم چنین فردی توی زندگیمون داشتیم اما چیزی که شما بهش دقت نمیکنین اینه که این بخش رابطشون برای جلوی دوربین هست رابطه اصلی اونها پشت دوربین هست چه بسیار میشناسم بلاگرهایی رو که از شوهرشون یا زنشون بیزارن اما چون پول توی بلاگر بودن و با هم بودنشون هست همدیگه رو تحمل میکنن و ادامه میدن در حالی که هر کدوم یه پارتنر برای خودش داره اما جلوی دوربین ادای عاشقای بیهمتا رو در میارن
حالا خیلی از دوستان طرفدار این دو نفر میگن اینها توهمات ذهن بیمار منه!! خب حتی اگر فرض رو بر این بگیریم که این رابطه واقعی میا و کوروش هست و اونا فیلم بازی نمیکنن باز هم شما هیچ رابطهای مطلقا هیچ رابطهای پیدا نمیکنی که همه چیز توش گل و بلبل باشه قطعا چالشهایی هست قطعا دغدغههایی هست قطعا تقابلهایی هست که متاسفانه اون بخش رو به شما نشون نمیدن چون دعواها و چالشها و مشکلات بخش کسل کننده رابطه هستن و به اندازه این عاشق و معشوق بازیها براشون ویو و پول به همراه نمیارن نتیجه میشه اینکه شما بشینی اینها رو تماشا کنی و ته دلت حسرت بخوری که ای کاش منم یکی مثل این آقا یا خانوم رو داشتم که عاشقم بود یا اگر توی رابطه هستی سعی کنی طرف مقابلت رو شبیه پارتنر این افراد بکنی و ازش چیزی رو بسازی که نیست چیزی که اون آدم نمیتونه اما تو دوست داری که اون شکلی باشه، نتیجه میشه اینکه تو گند میزنی توی رابطه خودت با این مقایسه نابجا و مسخره!!!
پست شماره ۹۴ / ۷۵۱ کلمه
تاریخ ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
سایت ویرگول