زهره ترقوئی | Zohreh Targhoei
زهره ترقوئی | Zohreh Targhoei
خواندن ۷ دقیقه·۱ سال پیش

پارت ۱: تحلیل سریال ترکی "تردید" / "هرجایی"

پوستر سریال ترکی تردید/هرجایی
پوستر سریال ترکی تردید/هرجایی
  • مقدمه

من منتقد سینما و تلویزیون نیستم، دانشی از ساختار سینمایی و کارگردانی و فیلمبرداری یا حتی بازیگری ندارم در نتیجه اینجا نیومدم تا یک تفسیر همه جانبه از نقد کارگردانی تا بازیگری در مورد این سریال ارائه بدم، چیزی که من بهش دقت می‌کنم محتوا و داستان فیلم هست که بر اساس تجربیاتم اون رو مورد ارزشیابی قرار می‌دم، بنابراین در اینجا ما صرفا با تجربه و نظر شخصی بنده طرف هستیم و من هیچ نظر تخصصی در خصوص کارگردانی یا نحوه بازیگری نخواهم داد پس اگر دوست داشتین نظر شخصی من رو بدونین خوشحال می‌شم با من همراه باشین چرا که من امیدوارم حرف‌های من چراغ راهی برای عده‌ای باشه و اونها بعد از این با آگاهی بیشتری محتوایی که تماشا می‌کنن رو انتخاب کنن.

آدمی رو میشه از کتاب‌هایی که می‌خونه و فیلم‌هایی که می‌بینه شناخت پس امروز انکار اثراتی که سینما بر مغز و فکر آدمی می‌ذاره یک حرکت ناشیانه محسوب میشه و البته نمی‌شه مردم رو به زور به چیزی مجبور کرد اما میشه با آگاهی رسانی صحیح از اونها خواست تا خودشون تصمیم بگیرن که چی درسته؟!!

من حدود ۱۲ یا ۱۳ سال هست که بیننده سینمای ترکیه هستم، اوایل به شدت برام لذت‌بخش و مفرح بود مخصوصا دیدن سریال "عشق ممنوع" و ثروت و شکوهی که از دریچه اون سریال نشون داده می‌شد من رو به وجد میاورد، دخترکی که توی یه ویلای لب دریا زندگی می‌کرد و یه اتاق شیک و مجلل داشت و پیانو یاد می‌گرفت تبدیل به جهتی از زندگی من شد که آرزوهای محال من رو شکل دادن و بعد از اون سریال‌های ترکی تبدیل به بخشی جدا نشدنی از زندگی من شدن و هرجا مقاله‌ای در رابطه با اثرات سینمای ترکیه بر زندگی و بنیان خانواده می‌خوندم با یه گارد عجیبی به اون افراد می‌توپیدم و ته دلم شروع به فحش‌کشی می‌کردم و اونها رو افرادی افراطی و عقب مونده از مدرنیته و روشن فکری عنوان می‌کردم اما در طی سالهای اخیر چیزهایی دیدم که واقعا دید من رو تغییر دادن و من رو به فکر فرو بردن که آیا واقعا حق با من بود یا حق با اونها بود؟؟ این مبحث یعنی "اثرات سینمای ترکیه" جای بحث زیادی داره و من نمی‌خوام توی این مقاله بهش بپردازم پس اون رو به زمان دیگه‌ای موکول می‌کنم و فعلا به داستان این فیلم می‌رسم

میران و ریحان در سریال ترکی هرجایی
میران و ریحان در سریال ترکی هرجایی
  • شروع داستان

بالاخره بعد از مدت‌ها سریال ترکی "هرجایی" که در ایران بیشتر با نام "تردید" شناخته و از شبکه‌های ماهواره‌ای جم‌تی‌وی پخش می‌شه با ۲۵۰ قسمت یکم مرداد ۴۰۲ به پایان رسید، پیش از شروع حرف‌های دلم در مورد نقد این سریال تو مطالب فارسی جستجو کردم و هیچ نقد منطقی در این باره پیدا نشد به جز یک مطلب در سایت "سلام سینما" که سر تا پا پر از تمجید از این سریال بود که واقعا باعث شگفتی منه!!! از پرطرفدار بودن و جوایز بی‌شمار این سریال در ترکیه گرفته تا محبوبیت اون در سینمای آمریکای لاتین و آرژانتین که هرچند فرهنگ متفاوتی دارن ولی گویا وجود دیکتاتوری در حکومتشون باعث شده با دیکتاتوری‌هایی که در خانواده‌ها و سریال‌های ترکی به تصویر کشیده می‌شه همذات پنداری کنن وگرنه نمی‌تونم توجیه منطقی برای علاقه اونها به این سبک سینمای هندی‌وار پیدا کنم!!

متاسفانه یکی از بدترین کارهایی که شبکه جم تی‌وی انجام میده تغییر نام سریال‌ها به دلخواه خودش هست در حالی که سریال باید با نام اصلی خودش منتشر بشه اما این شبکه به هر شکلی که دلش می‌خواد اون رو تغییر میده بنابراین من از این پس سریال "تردید" رو با نام اصلی‌اش یعنی سریال "هرجایی" نام می‌برم، داستان این سریال با یک خان‌زاده به اسم میران شروع میشه، مردی سی ساله که تا این سن طعم عشق و محبتی رو نچشیده و تموم عمرش رو با خشم و نفرت زندگی کرده و انتقام تنها ریسمانی بوده که اون رو به زندگی متصل نگه می‌داشته، حالا بعد از سی سال تعلیم و تربیت مادربزرگش و نقشه کشیدن برای انتقام این مرد آماده عملی کردن نقشه‌هاش شده، میران در تمام عمرش با این فکر بزرگ شده که "هازار شاداوقلو" به مادرش تجاوز کرده و اون رو به همراه پدرش به قتل رسونده و حالا برای انتقام می‌خواد به خواستگاری دختر هازار شاداوقلو یعنی "ریحان" بره و اون رو با یک عقد سوری و غیرواقعی به عقد خودش در بیاره و وقتی بکارتش رو ازش گرفت اون رو وسط میدون شهر رها کنه تا رسوای عالم بشه و از اونها انتقام بگیره، نقشه نهایی "عزیزه اصلان بی" یعنی مادربزرگ "میران اصلان بی" این هست که میران، با تفنگ خودش هازار رو به قتل برسونه، این وسط میران از قبل با دختر عموش عقد کرده اما به خواستگاری ریحان میره و دختر عموش که همسر قانونیش هست اینجا نقش خواهرش رو بازی میکنه و اونها خواستگاری رو انجام میدن و عقد سوری خونده میشه و میران ریحان رو با خودش می‌بره!!!

چارت روابط خانوادگی
چارت روابط خانوادگی
  • بابای من کیه؟

میران با وجود داشتن همسر و تعهد به همسرش اما عاشق ریحان میشه، اون به دستور مادربزرگش بکارت ریحان رو می‌گیره و اونو وسط شهر رها می‌کنه اما عذاب وجدان و بیشتر از همه عشقی که به ریحان داره اون رو دیوونه می‌کنه پس برمی‌گرده تا ریحان رو ببره و از ننگ بی‌آبرویی نجاتش بده!!! ریحان بعد از رها شدن تو میدون شهر یه فصل کتک مفصل از پدربزرگش می‌خوره و زندانی میشه، میران برمی‌گرده و پس از کلی کشمکش با هم آشتی می‌کنن و از همسر قانونیش یعنی "گونول" جدا میشه تا با "ریحان" ازدواج کنه و بعد از اونم همون داستان‌های همیشگی که عموما برای کش‌دار کردن سریال وسط کشیده میشه، یکی از این داستان‌های مخصوص کش‌دار کردن سریال‌های ترکی مبحث "کی بچه کیه؟" یا "کی بابای کیه؟" هست، گویا توی ترکیه هر بچه‌ای توی هر خونواده‌ای حاصل یک ننه یا بابای دیگه هست!!

منبع عکس از توییتر https://images.app.goo.gl/R6FPirvkkmrZEBya9
منبع عکس از توییتر https://images.app.goo.gl/R6FPirvkkmrZEBya9

توی این سریال هم روابط خانوادگی بین دو خاندان یک شهر به قدری پیچیده و در هم تنیده هست که باید براشون چارت روابط خانوادگی کشید، در شروع داستان فیلم دو خاندان "شاداوقلو" و "اصلان‌بی" وجود دارن و "میران" از خاندان اصلان‌بی و "ریحان" از خاندان شاداوقلو هست، "هازار" بابای ریحان و پسر "ناصوح" هست و میران هم حاصل پسر عزیزه و همسرش هست، در ادامه مشخص میشه میران حاصل عشق نامشروع مادر میران با هازار هست و ریحان از همسر قبلی مادرش (زهرا) هست و هازار پدر واقعی‌اش نیست با این وجود از نظر تئوریک میران و ریحان خواهر و برادر محسوب میشن یعنی اگر میران کنار پدرش زندگی می‌کرد و پدرش (هازار) با مادر ریحان (زهرا) ازدواج می‌کرد به این ترتیب میران و ریحان خواهر و برادر می‌شدن!!! خدای من باورم نمی‌شه چرا هیچکس به این مسائل اهمیت نمیده!!! به هرحال بعد از اون مشخص میشه که هازار پسر عزیزه اصلان‌بی و ناصو شاداوقلو هست گویا عزیزه و پسرش توی آتش‌سوزی گرفتار می‌شن و بعد از اون پسرش از آتش‌سوزی نجات پیدا می‌کنه و به ناصوح تحویل داده می‌شه و به عزیزه هم می‌گن پسرت مرده و به ناصوح هم می‌گن عشقت (عزیزه) مرده در نتیجه ناصوح برای بزرگ کردن پسرش اجبارا با زن مورد انتخاب مادرش ازدواج می‌کنه و همین بذر کینه رو در دل عزیزه می‌کاره تا چهل پنجاه سال بعد برای انتقام برگرده!!!

منبع عکس فیسبوک فن های برزیلی سریال هرجایی https://images.app.goo.gl/WrKVdnVowekVcpH89
منبع عکس فیسبوک فن های برزیلی سریال هرجایی https://images.app.goo.gl/WrKVdnVowekVcpH89

باور کردنی نیست توی قرن ۲۱ هستیم و هنوز داستان‌هایی چنین بی پایه و اساس بستر یک فیلم یا سریال رو شکل میدن،وقتی با کسی مشکل دارین باید رو در رو باهاش حرف بزنین به همین سادگی!!! حتی اگر عزیزه واقعا فکر می‌کرد بهش خیانت شده کافی بود مستقیم بره و با ناصوح حرف بزنه تا جریان رو بفهمه ولی نه این اتفاق نمیوفته تا بشه یک فیلم تماما هندی‌وار و خاله‌زنک مناسب خانوم‌هایی که هنوز با کلیشه‌های گذشته زندگی می‌کنن ساخت.

با اینکه سعی کردم به خلاصه ترین شکل ممکن این سریال رو نقد و بررسی کنم ولی چنین مسائلی تا وقتی باز نشن اثراتشون مشخص نمی‌شه برای همین هم مجبورم در چند پارت مختلف اونها رو موشکافی و باز کنم پس اگر تا اینجا رو مطالعه کردی و خوشت اومد خوشحال میشم پارت بعدی این تحلیل رو از اینجا مطالعه کنی❤️

پست شماره ۷ / ۱۳۹۳ کلمه
تاریخ ۴ مرداد ۱۴۰۲
سایت ویرگول

سریالروابط خانوادگیتردیدسریال ترکیترکیه
هیچ مطلبی بی‌هدف نوشته نشده، با خوندن هر مقاله به اعماق ذهن و مغز من سفر می‌کنی و در مسیر شکافت و بررسی احساسات و دغدغه‌هام سهیم می‌شی پس با دقت بخون!!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید