من کیم ؟ من کجای این دنیا هستم ؟ آیا اصلا قرار هست جایی از این دنیا قرار بگیرم ؟راه زندگیم چیه ؟ نکنه راه اشتباهی رو برم و وقتم تلف بشه ، نکنه از هم سن و سالام عقب بمونم . نکنه این تصمیم و بگیرم و پشیمون بشم و .........
اینا ۱٪ از سوالایی که روزانه توی ذهنم بالا پایین میشه گاهی حتی ترمز روزم میشه تازه به همه ی این سوالا و ترس ها و نکنه ها مشکلات زندگی یه دختر ۱۹ ساله هم از لحاظ دختر بودنش هم از نظر ۱۹ ساله بودن رو هم اضافه کن . خدایی آسون نیست باهاش کنار اومدن ولی من خودم باور دارم میتونم از پسشون بر بیام .
الان میگی مگه باور قوی بدست آوردن به این آسونیاست؟من میگم بله به همین آسونیاست حالا بزار تا برات بگم.
❊1-اعتماد بنفس چیه؟
شنیدی میگن یارو اعتماد به سقف داره یا میگن طرف اعتماد بنفسش کاذبه . اگه نظر منو بخوای اعتماد بنفس کاذب ماذب اصلا وجود نداره بنظرم اولا اگر کسی این فکر رو میکنه خودش اعتماد به نفس کافی رو نداره ، دوما هم که دیدگاه قضاوت کننده ای داره و آدمهارو با دیدگاه خودش قضاوت میکنه که این خودش بر می گرده به هزار تا باگ درونی که باید اونارو پیدا کرد و حسابشون و رسید
عکس بالا چی میگه؟؟؟؟ میگه که "من باور دارم که میتونم انجامش بدم" این تعریف اعتماد بنفس هستش همینو بس . حالا از کجا باید این باور و بدست بیاریم ؟
من اعتماد کردم ، اعتماد کردم به آدمای بزرگی که توی بدترین شرایط به بالاترین جایگاه ها رسیدن.فقط به
حرفاشون اعتماد کردم که "همه ی آدما توانایی انجام کارای بزرگ رو دارن" و بهم اعتماد کن فقط با پذیرفتن این حرف؛ این یه جمله بارها برام تکرار شد اما نه مادرم بهم این حرف زو میگفت نه پدرم و نه خواهر یا برادر اینور اونور شنیدم چون فیلم زیاد میبینم اونجا به گوشم زیاد خورد ، داستان هارو باور کردم، مستند زندگی آدمارو دیدم و باور کردم که هر آدمی میتونه بزرگترین قدمارو برداره .بعد از اینکه این حرف و باور کردی بگرد ببین یه چه چیزایی علاقه داری و اینو بدون :
اگه هنوز به چیزی علاقه داری یعنی هنوز زنده ای یعنی هنوز رویا داری هنوز هدف داری پس این بزرگ ترین ارزش توعه و اینو بدون که اگه این علاقه،این هدف و این رویا درونت قرار گرفته نیرویی که تورو به اون برسونه هم توی وجودت قرار داده شده پس فقط مونده قبول کنی و گارد ذهنیتو پایین بیاری .
❊۲-عزت نفس چیست؟
بالا چی گفتیم؟"من میتونم"!!
حالا عزت نفس چیه ؟
اینکه بدونی که تو خوبی و تا اینجای کار (کافی)هستی اونقدرا هم سخت نیست .
خودتو دوست داشته باش و برای خودت ارزش قايل باش تو تا وقتی که خودتو دوست نداشته باشی نمیتونی دیگران رو دوست داشته باشی .عیب هاتو بپذیر و دوست داشته باش ، اصلا مگه میشه آدم کامل باشه و عیب و ایرادی نداشه باشه؟ زندگی با عیباش قشنگه ، اگه نقص های انسان و جهان نباشن بعد از پیدا کردن راه حل چه چیزی میخوای خوشحالی کنی و جشن بگیری؟
دیدی میگن فلانی مهربونه ؟؟؟؟ بنظرت منظورشون چی میتونه باشه ؟؟؟
یه مهربونی داریم به معنای اینکه : آدم اول خودشو دوست داشته باشه و برای خودش ارزش قایل باشه اون موقع میتونه بدون توقع به دیگران محبت کنه (آدم مهربون واقعی)
آدم به اصطلاح مهربون:آدمی که ارزش خودشو پایین میاره تا بقیه ازش استفاده کنن و راه خودشون رو باز کنن
ولی خدایی اینکه آدم بتونه مهربون واقعی باشه خیلی سخته چون یه سری آدما هستن که همیشه میخوان ازت سو استفاده کنن انقدر به چشم خودشون بی ارزشن که فکر میکنن محبت تو بهشون مثل خودشون از روی ضعفه.!!!
من هزار بار برام پیش اومده گاهی به خودم میام میبینم ادمای واقعی زندگیم که قصد سو استفاده ازم رو ندارن انگشت شمارن، خیلی غصه میخورم خیلیی ولی تنها کاری که میشه با این آدما کرد اینه که اجازه ندی بیشتر از این ازت استفاده کنن(جلوی ضرر رو از هر جا بگیری منفعته) ، معمولا این آدما رو خیلی زود نمیشه شناخت ولی به محض اینکه دستشون پیشتون رو شد بای بای و تمام ؛ من خودم از. این جور آدما خیلی میترسم و به نظرم جز دسته ی آدمایین که ممکنه خیلی بهت ضرر بزنن (قضاوتشون نکنیم و آروم ازشون فاصله بگیریم).
شاید بد نباشه ماجرای یکیشونو براتون تعریف کنم : من توی سال آخر با یکی از همکلاسی هام صمیمی شدیم و بیرون از مدرسه هم میرفتیم بیرون بار اول عادی بود ولی بعد از چند بار بیرون رفتن یه شکایی بهش کرده بودم یه بار بعد از سفارش غذا توی رستورانی که خودش گفته بود بریم بهم گفت که کارتش رو عابر بانک اونور خیابون خورده و باید برام کارت به کارت کنه،جونم براتون بگه که پشت گوشم و دیدم و دنگ غذارو حالا نگم که گرون ترین غذارو هم سفارش داده بود که هنوز بهش فکر میکنم با خودم میگه مگه میشه آدم اینقدر چیپ آخه؟؟من که گذشتم بار اول ولی چند بار دیگه بازم تکرار شد، و اون تازه وقتی من بهش پیشنهاد میدادم بریم بیرون که نمی اومد فقط زمانی که خودش احتیاج داشت ؛در ضمن این آدما نتنها سواستفاده ی مالی بلکه از اطلاعاتت هم سو استفاده میکنن و ازت به عنوان پله برای ترقی استفاده میکنن و بعد دیگه جوابتم نمیدن خلاصه که من از دایره ی دوستام بیرون گذاشتمش هنوزم بعضی وقتا مسیج میده ولی من اصلا بهش رو نمیدم و دیگه هم نمیخوام ببینمش هیچوقت. و مهم ترین چیز از نظر من اینه که به روتون بیارین که فهمیدین مورد سو استفاده قرار گرفتین این خیلی مهمه وگرنه فکر میکنن که شما ساده هستین و به کارشون ادامه میدن.
حد محبت تو باید به اندازه ی ظرفیت طرف مقابلت باشه ،اگر بیش از ظرفیت یک فرد باشه ،دیگه محبت نیست ظلمه هم به خودت هم به دیگری!
خب اینم از این امیدوارم ذره ای به درد خورده باشه این نوشته ام اگه به یه نفر هم کمک کرده باشه من راضی ام . اگه خوندی و خوشت اومد برام با نظر دادنت انرژی بفرست 3>
