ویرگول
ورودثبت نام
زهرا سلطانی
زهرا سلطانی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

ارزیابی و پایش تأثیرات اجتماعی طرح‌ها و پروژه‌ها (قسمت سوم)

این نوشتار خلاصه کوتاهی از فصول هفتم و هشتم کتاب راهنمایی بر ادبیات ارزیابی و پایش تاثیرات اجتماعی، نوشته کارلی و باستلو است که در زمستان سال 1399 با ترجمه امیر خرمی، توسط انتشارات همشهری در تهران به چاپ رسید.

در فصل هفتم کتاب راهنمایی بر ادبیات ارزیابی و پایش تأثیرات اجتماعی، بر این نکته کلیدی توجه می‌شود که گاه چندین طرح و پروژه به طور همزمان در یک منطقه در حال اجرا است و بنابراین ارزیابی تأثیرات اجتماعی که در یک زمان مشخص و یک مکان مشخص بر ارزیابی تأثیرات یک پروژه خاص متمرکز است، به هیچ عنوان نمی‌تواند ماهیت تغییرات شدید اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را منعکس کند (برای نمونه طرح توسعه سواحل مکران، طرح‌های کوهرنگ 1 و 2 و 3، طرح‌های کارون 1 تا 4، طرح شبکه‌های آبیاری و زهکشی رودخانه‌های مرزی). در چنین مواردی نیاز است که حتما ارزیابی تأثیرات انباشتی مورد توجه قرار گیرد. ارزیابی تأثیرات انباشتی به این معناست که از مدت زمان‌بندی های رایج ارزیابی تأثیرات فاصله گرفته و تلاش کنیم تا نظارت ادواری را در طول چند سال در دستور کار قرار دهیم. نیاز است که این نظارت ادواری بر شناسایی مسائل کلیدی که در هر سه سطح منطقه‌ای، زیرمنطقه‌ای و سایت پروژه وجود دارد تمرکز کرده و زمینه تحلیل و ارائه سیاست‌های جایگزین را در هر سه سطح فراهم نماید.

در ابتدای فصل هشتم، تفاوت ارزیابی و پایش در مطالعات ارزیابی تأثیرات مورد توجه قرار می‌گیرد و این تفاوت کلیدی برجسته می‌شود که ارزیابی بر اساس تجربیات به دست آمده مشابه و استفاده از داده‌های به پیش‌بینی آینده می‌پردازد، حال آنکه پایش، رویدادهای عینی را همان طور که اتفاق افتاده‌اند، سنجیده و تحلیل شده‌اند، مشاهده و گزارش می‌کند. پایش از این جهت برای ما حائز اهمیت است که ما را نسبت به جایگاه مسائل بحرانی یا در حال تغییر در فضای سیاست‌گذاری آگاه می‌نماید و در بازخوردگیری در موفقیت یا شکست دسترسی به اهداف پیشین و یا مقررات و توافقات حین انجام پروژه یا طرح نیز می‌تواند روشنگر باشد.

باید توجه داشت که پایش به عنوان یک عنصر اصلی برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری نیازمند یک چارچوب مفهومی روشن (به معنی صورت‌بندی منطقی اهداف و وسایل پایش) و یک ساختار نهادی عملی (به معنای ترتیبات دیوان‌سالارانه بری انجام پایش) است و اصولاً بر مبنای همین چارچوب مفهومی و ساختارهای نهادی عملی، انواع متفاوتی از پایش وجود دارد که برخی از مهمترین آن‌ها به شرح زیر است:
  • بازرسی که ادواری برخی فعالیت‌ها که به منظور حصول اطمینان از به درستی انجام شدن اسلوب‌های عملیاتی از پیش تعریف شده، توسط یک سازمان دولتی انجام می‌شود (مثل چک لیست بازدید طرح احیا و تعادل بخشی).
  • پایش مجوزی که به درجه همخوانی فعالیت‌ها در حین اجرای طرح یا پروژه با مجوزهای صادره را مورد بررسی قرار می‌دهد (مثل مجوزهای زیست‌محیطی مشروط نظیر گلاب 2) و نیاز است که سازمان یا نهاد مشخصی متولی آن باشد.
  • پایش کیفیت محیطی که بر تغییرات احتمالی شاخص‌های کیفی اکوسیستم به صورت کلی تمرکز دارد و می‌تواند قضاوتی در مورد تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم پروژه در یک اکوسیستم خاص و یا تأثیرگذاری اقدامت تعدیلی ما در راستای کاهش تأثیرات، در اختیار ما بگذارد.
  • پایش ارزیابی برنامه یا همان بازرسی عملکرد که معمولات توسط ارگان‌های دولتی انجام می‌شود و می‌تواند تعیین کند که تا چه اندازه اهداف اولیه در نظر گرفته شده محقق شده است.
  • پایش ارزیابی پروژه یا همان حسابرسی پروژه که معمولا توسط سازمان‌هایی که در تأمین بودجه پروژه مشارکت داشته‌اند، انجام می‌شود.
  • پایش توافقات اجتماعی-اقتصادی در خصوص تعدیل تأثیرات منفی پروژه که معمولا با نظرخواهی عمومی مورد سنجش قرار می‌گیرد.
  • پایش معطوف به مدیریت تأثیرات پروژه که در آن یک سازمان یا گروه رسمی به طور منظم به ارزیابی مجموعه گسترده‌ای از تأثیرات زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی حاصل از یک پروژه معین می‌پردازد.
  • پایش تأثیرات انباشتی که در مناطقی که توسعه سریع اتفاق افتاده است و چندین پروژه به طور همزمان در حال اجراست، به صورت بلندمدت اجرا می‌شود و به بررسی همه مسائل بحرانی یا الگوهای متغیر در یک منطقه می‌پردازد.

در خاتمه باید یادآوری کرد که پایش یکی از عناصر مهم ارزیابی در مرحله بعد از تأیید پروژه است و بلافاصله پس از تایید باید آغاز شود و علاوه بر اینکه باید منابع مالی و انسانی کافی و اختیارات و اقتدارات کافی باید به منظور پایش پروژه در نظر گرفته شود، برنامه پایشی باید بتواند به زبانی بیان شود که به آسانی با عموم مردم ارتباط برقرار کند و مشارکت عمومی در آن بالا باشد.

کتابمحیط زیستعلوم اجتماعیمدیریت
دکترای علوم اجتماعی و کارشناس اجتماعی آب هستم و تلاشی که برای پیوند زدن بین جامعه‌شناسی و مدیریت آب دارم رو در اینجا منعکس می‌کنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید