این نوشتار خلاصه کوتاهی از بخش دوم کتاب راهنمایی بر ادبیات ارزیابی و پایش تاثیرات اجتماعی، نوشته کارلی و باستلو است که در زمستان سال 1399 با ترجمه امیر خرمی، توسط انتشارات همشهری در تهران به چاپ رسید.
در بخش دوم کتاب راهنمایی بر ادبیات ارزیابی و پایش تأثیرات اجتماعی این ایده محوری شرح و بسط داده میشود که ارزیابی تأثیرات اجتماعی، تنها یکی از مطالعات موثر بر روند سیاستگذاری طرحها و پروژه هاست و نتایج ارزیابی تأثیرات اجتماعی تنها وقتی میتواند در فرآیند سیاستگذاری موثر واقع شود که بتواند با سایر مطالعات میان رشتهای موثر بر روند طراحی پروژه یا طرح (نظیر اطلاعات زیست محیطی، اطلاعات اقتصادی، اطلاعات مرتبط با ارزیابی ریسک ارزیابی فنآوری و تحلیل تصمیمگیری) ادغام شود.
اولین فصل از بخش دو با عنوان «در باب تلفیق و مطالعات میانرشتهای»، با این ایده اصلی آغاز میشود که در مسیر سیاست گذاری طرحها و پروژهها موثر باشیم راهی جز تلفیق مجموعه متنوعی از مطالعات اجتماعی، زیست محیطی، فنی، اقتصادی نداریم و به منظور تلفیق مطالعات مختلف نیاز است که هم فهم خوبی از این مجموعه متنوع حاصل شود و هم اهمیت و ارزش نتایج هر کدام از این مطالعات مشخص شود. سپس این ایده شرح داده میشود که در راستای چنین هدفی، یا باید رویکردی چند رشتهای در تهیه گزارش تلفیقی داشته باشیم که در آن ارزیابی متخصصین مختلف در ارتباط متقابل با یکدیگر قرار میگیرد و یا اینکه با رویکردی میانرشتهای یک دیدگاه مشترک به عنوان مبنایی برای ارزیابی متخصصین مختلف قرار گیرد و هر کدام از این گزارشهای تخصصی با محوریت همان دیدگاه مشترک نظری، تنظیم شود. در عین حال تلفیق موثر و کارآمد مطالعات طرح ها و پروژهها، جز با تغییرات نهادی و ساختاری به ویژه گلوگاههای ورودی و خروجی مرتبط با انجام مطالعات طرح ها و پروژهها امکانپذیر نیست.
در فصل دوم بخش دوم، به صورت گذرا توضیحاتی در مورد برخی جهتگیریهای اخیر در تلفیق مطالعات اتا با سایر مطالعات طرحها شرح داده میشود که بر استفاده از فنون تحلیل و فایده و تعمیم آن به نتایج ارزیابی تأثیرات اجتماعی استوار است. کاربرد چنین فنونی ما را قادر خواهد کرد بتوانیم برآوردی داشته باشیم که آیا ضرر متضررشدگان خالص هر طرح و پروژه در نهایت به واسطه تنوع و اثر بازتوزیعی برنامه دولت در حین اجرای طرح و پروژه جبران میشود یا نه؟ البته این فصل توضیح چندانی در مورد کمیسازی اطلاعات کیفی جمعآوری شده در ارزیابی تأثیرات اجتماعی و ضریب دهی و انبوهش زدایی اطلاعات کمی شده و مسائل خاص ارزشگذاری در به کار بردن فنون هزینه-فایده در اتا و تلفیق آن با سایر مطالعات، ارائه نمیدهد.
فصل سوم بخش دوم بر حلقه اتصال ارزیابی تأثیرات اجتماعی و تأثیرات زیست محیطی تأکید دارد و یادآوری می کند که علاوه بر ریشههای شکل گیری مشترک، حتی هماکنون نیز برخی مسائل سیاسی و دیوانسالاری نظیر برخورد بسیار سطحی با مسائل زیست محیطی و اجتماعی، در هر دو مطالعات اتا و اتز، متلابه است و از این نظر نیز خواهی نخواهی، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، پیوند ناگسستنی با ارزیابی تأثیرات زیست محیطی برقرار میکند. شاید از این نظر باشد که برخی فنون و روشهای طبقه بندی انجام و ارائه نتایج ارزیابی تأثیرات اجتماعی که به ویژه بیشتر میتواند با سیاست گذاران و عموم مردم ارتباط برقرار کند، می تواند برای انجام ارزیابی تأثیرات اجتماعی نیز الهام بخش باشد و یا اینکه به برخی اهداف مدنظر در ارزیابی تأثیرات اجتماعی نظیر استماع نظرات عمومی درباره تاثیرات برنامه های توسعه بر کیفیت زندگی شان، الهام بخش باشد.
در فصل چهارم این بخش، بر حلقه وصل درک زیست محیطی با ارزیابی تأثیرات اجتماعی، از این جنبه تأکید میشود که درک اجتماعی-سیاسی افراد از تغییرات در محیط زیست بصری چگونه است و چطور باید اولویت ها و ارزیابی مردم از مناظر پیرامونشان باید پیشبینی و ارزیابی شود و اصولاً حتی ارزیابی حفاظت از مناظر زیستی در حین اجرای طرحها و پروژهها نیز باید به صورت مشارکتی انجام پذیرد. البته اینکه در این فصل، درک زیست محیطی فقط با اولویت های بصری ارتباط داده شده است، عجیب و جای سوال است.
در فصل بعد جنبههای اجتماعی ارزیابی فنآوری اجتماعی و ارتباط آن با ارزیابی تأثیرات اجتماعی به طور گذار مورد بررسی قرار میگیرد و این تفسیر بیان میشود که ارزیابی ن آوری تا جایی که با تأثیرات غیرمستقیم و ناخواسته یک فن آوری جدید بر جامعه سر و کار دارد در جایی بین ارزیابی تأثیرات اجتماعی و آینده پژوهی می تواند قرار گیرد. چرا که ارزیایی تاثیرات اجتماعی و زیست محیطی در یک طرح و پروژه مشخص، ذاتاً کوتاه مدت، از نقطه نظر جایگاه جغرافیایی در یک سایت مشخص و از نظر تمرکز سیاست گذاری، محدود قلمداد میشود. این در حالیست که افق زمانی آینده پژوهی، بلندمدت، جایگاه جغرافیاییاش پراکنده و از نظر سیاست گذاری نیز غیر متمرکز میباشد.
در فصل ششم، ارزیابی ریسک از این جهت با ارزیابی تأثیرات اجتماعی در ارتباط قرار میگیرد که معتقد است حتما باید قضاوت اجتماعی در خصوص سطوح قابل قبول ریسک و موازنه ریسک ها با دستاوردهای اجتماعی یا برآورد شده طرح یا پروژه، در برنامه ریزی طرح یا پروژه لحاظ شود و با مشارکت عمومی در فرآیند ارزیابی ریسک، به نوعی مصالحه عمومی در مدیریت ریسک، بتوانیم دست یابیم.
در آخرین فصل از بخش دوم کتاب، تحلیل تصمیم گیری نیز از این جهت متصل با ارزیابی تأثیرات اجتماعی قلمداد میشود که اصولاً ضرورت دارد قضاوت عمومی افراد (و نه تنها کارشناسان) در مورد بدیل های هر پروژه یا طرح بر اساس اطلاعات دقیقی در مورد شرایط احتمالی، مزایا و مخاطرات هر کدام از بدیل ها، در اتخاذ تصمیم بهینه برای پروژه مدنظر قرار گیرد.