کسب مهارت های مدیریتی
کسب مهارت های مدیریتی
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

شرلوک هولمز و یک پند مدیریتی

شرلوک هولمز و یک پند مدیریتی
شرلوک هولمز و یک پند مدیریتی

شرلوک هولمز و دکتر واتسون در سفر بودند و شب را باید در خارج از شهر می‌گذراندند. آنان پس از خوردن شام به چادرشان رفتند و خوابیدند. چند ساعت بعد هولمز بیدار شد و با زدن آرنج به پهلوی دوست وفادارش او را بیدار کرد و گفت: واتسون به آسمان نگاه کن و بگو چه می‌بینی؟

واتسون خواب‌آلود گفت: میلیون‌ها ستاره، اینکه بیدار کردن نداشت.

هولمز پرسید: دیدن این همه ستاره به تو چه می‌گوید؟

واتسون پس از کمی فکر کردن گفت: از جنبه ستاره‌شناسی به من می‌گوید میلیون‌ها کهکشان و میلیاردها ستاره در جهان وجود دارد. از نظر طالع‌بینی به من می‌گوید که زحل در برج اسد است. از نظر زمان‌سنجی می‌گوید ساعت تقریبا 3 و ربع است. از نظر هواشناسی هم حدس می‌زنم که فردا روز قشنگی خواهد بود، حالا اجازه هست بخوابم؟ راستی حالا خودت بگو به نظر تو ستاره‌ها چه می‌گویند؟

هولمز پاسخ داد: واتسون کم‌عقل! دزدها چادرمان را دزدیده‌اند.

حکایت، حکایت ماست

برخی مدیران ما هم میلیون‌ها ستاره را می‌بینند، میلیون‌ها کهکشان را می‌بینند، از طالع‌بینی سررشته دارند، کارسنجی و زمان‌سنجی را می‌شناسند و حتی آب و هوای یک ماه آینده را نیز پیش‌بینی می‌کنند. اما کارخانه آنها ورشکسته است! اکنون پرسش این است که مدیران برتر دنیا به چه نکاتی توجه دارند و چه می‌کنند؟

شاید بتوان این‌گونه نتیجه‌گیری کرد که برای تصمیم‌گیری خردمندانه، فهم و خرد اینکه چه چیز هم‌اکنون باید مورد توجه قرار گیرد، شایسته توجه است.

از خوب به عالی

جی‌.ام. کالینز کتابی نوشته با نام «از خوب به عالی» که دو ناشر، این کتاب را به فارسی برگردانده‌اند. کالینز در این کتاب به این پرسش زیبا پاسخ می‌دهد که چرا برخی شرکت‌ها جهش می‌کنند و برخی خیر و نمونه مورد بررسی‌، شرکت‌های ممتازی هستند که حداقل 15 سال این وضعیت برتر را حفظ کرده بودند. او تمام مطالب این شرکت‌ها را طی 50 سال گذشته جمع‌آوری کرد و به نکات خواندنی و البته پیاده‌کردنی دست یافت. جالب است که این پژوهش پنج سال به طول انجامید. او می‌نویسد: در این بررسی همیشه پرسش ما این بود: تفاوت در چیست؟

و این گونه نتیجه‌گیری می‌کند که وقتی چراغ‌ها روشن شد و درون این گونه کسب‌وکارها به روشنی پیدا شد، از آنچه یافتیم شگفت‌زده شدیم. برای نمونه دریافتیم که:

1) در حقیقت مدیران نامداری که از بیرون شرکت آمده و به اداره امور می‌پرداختند، نقشی در رساندن شرکت از مرحله خوب به عالی نداشتند و در میان شرکت‌های رهسپار تعالی (10 شرکت از هر 11 شرکت) از درون خود شرکت به مدیریت رسیده بودند.

2) او می‌نویسد ما با هیچ روش سازمان‌یافته‌ای مواجه نشدیم که نشان دهد بین مزایای دریافتی مدیران و عملکرد آنها در جهت رساندن شرکت از مرحله خوب به عالی ارتباطی وجود داشته باشد. یافته‌های ما این مطلب را که ساختار پاداش مدیریت، محرک اصلی عملکرد شرکت‌ها است، رد می‌کند.

3) جالب است که بسیاری از شرکت‌های پیشرو در میان صنایع موفق نبودند و برخی از آنان حتی در صنایع بسیار ضعیفی قرار داشتند. در هیچ‌یک از موارد با شرکتی مواجه نشدیم که به‌طور ناگهانی و برق‌آسا جهش کرده باشد. عالی بودن، محصول شرایط و موقعیت نیست.

4) فهمیدیم که برنامه‌ها به خودی خود شرکت‌های عالی را از کسب‌وکارهای هم‌تراز آنها مجزا نمی‌کرد. هر دو گروه از این شرکت‌ها استراتژی‌های خوبی داشتند و هیچ دلیلی وجود ندارد که بگوییم کسب‌وکارهای عالی به نسبت کسب‌وکارهای هم‌تراز زمان بیشتری را صرف تصمیم‌گیری استراتژیک و بلندمدت می‌کنند.

5) شرکت‌های برتر تنها در فکر این نبودند که برای رسیدن به مرحله عالی چه کارهایی را باید انجام دهند، بلکه به این نکته نیز توجه داشتند که از انجام کدام کارها باید دوری یا آنها را متوقف کرد.

6) تکنولوژی و تغییرات مبتنی بر آن، در واقع هیچ نقشی در ایجاد یک تحول برای رسیدن به مرحله عالی ندارد. زیرا تکنولوژی می‌تواند تحول را سرعت دهد، اما نمی‌تواند آن را پدید آورد.

7) ادغام شدن با شرکت‌ها یا خرید آنها در حقیقت هیچ تاثیری در برانگیختن تحولی از مرحله خوب به عالی ندارد. زیرا ادغام دو شرکت متوسط هرگز یک شرکت عالی ایجاد نمی‌کند.

8) شرکت‌های رهسپار تعالی توجه چندانی به تغییر مدیریت، ایجاد انگیزه در افراد یا ترغیب آنها برای مشارکت، نشان نمی‌دادند، زیرا تحت شرایط مطلوب مشکلات مربوط به امور مدیریتی، ترغیب به مشارکت افراد، ایجاد انگیزه و تغییر، در حد وسیعی از میان می‌رود.

9) شرکت‌های رهسپار تعالی هیچ وقت عنوان تبلیغ، ضیافت ناهار یا برنامه‌ای برای نشان دادن تحولات خود نداشتند. در واقع برخی از آنها می‌گویند تا مدتی از حجم تغییرات خود بی‌اطلاع بودند و تنها وقتی که عملکردهای خود را مورد بازبینی قرار می‌دادند، متوجه این موضوع می‌شدند.

درباره کسب‌وکارهای برگزیده و برتر باید گفت متغیرهای فراوانی در پیروزی این کسب‌وکارها نقش داشته و دارد و کالینز در این پژوهش ارزشمند بیان می‌دارد که ارتقای هر کسب‌وکار از خوب به عالی امکان‌پذیر است، مشروط بر اینکه چارچوب به دست آمده از این تحقیق را آگاهانه به‌کار ببندید.

مدیرمدیرتمدیرانفرهنگباور
تجربه ، مدیریت و کسب مهارت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید