Just Impossible Is Impossible
روانشناسی ادراک زمان ۳
ایستگاه نهایی: تیک تاک نبض
تاریکی مطلق و سکوت محض بدون هیچ عامل تحریک کنندهای از محیط بیرونی، اگر به غوطهوری در آب نیز اضافه گردد، شرایطی را رقم خواهد زد که احساس و دریافت هر حسّی را در پایینترین سطح آن تنزّل میدهد. این به اصطلاح مخزن ایزوله بهترین شرایط برای تجربه ادراکی از حضور بدن توسط ذهن یا مغز است. به یقین ما از این مخزن که احساسی شبیه به مدیتیشن و شرایط بی وزنی خواهد داشت، تنها تصوری داریم و حتما قبول دارید که تجربه آن چه قدر میتواند هیجان انگیز باشد اما صبر کنید! توجه داشته باشید که در طول این آزمایش، هیجان اصلا چیز مفیدی نیست.
بر طبق گزارشی که مارک ویتمن در کتاب احساس زمان از آزمایش جان.سی.لیلی[1] پزشک امریکایی در یک تانک یا مخزن ایزوله روایت میکند، ضربان قلب که ارتباط مستقیمی با هیجانات دارد، عامل بسیار تاثیرگذاری در ادراک ما میباشد. لیلی که بر روی سطح هشیاری افراد در ارتباط مصرف دارو و تغییرات ذهنی تحقیق میکرد، مخزن ایزوله را به منظور رسیدن به شرایط حذف هرگونه حسی مجهز کرد؛ بدین معنا که افراد بتوانند شرایطی همچون مدیتیشن را تجربه کنند( یا شرایطی در شباهت با آنچه مدیتیشن ایجاد میکند، بدست بیاورند). در این مخزن ایزوله تاریکی مطلق در جریان است. تقریبا هیچ چیزی نمیتوان شنید؛ مخزن، ایزوله صوتی است و محافظ گوش مانع از رسیدن صدای جریان آب به افراد میشود. آب از نمک اشباع شده است و بنابراین شخص بدون حرکت بر پشت خود به روی آب شناور میشود. دمای آب و هوا متناسب با دمای بدن تعبیه شده و در کل شناوری بدن بدون هیچ حرکتی در این مخزن و بدون اینکه چیزی شنیده شود، یا چیزی دیده شود و یا چیزی بوییده شود، صورت میگیرد. با اینکه اغلب فعالیتهای حسّی به طور موقت متوقف میشوند ولیکن یک حسّ ویژه است که از فعالیّت نمیافتد:
... و آن حسّ بدن است!
در حقیقت مغز سیگنالهایی از ماهیچهها و ارگانهای بدن و یا ضربان قلب که به طور متناوب تکرار میشود، را بی وقفه دریافت میکند. آنچه برای ما از این آزمایش مهم است ادراک زمان توسط این افراد و بازسازی آن بعد از پایان مدت قرارگیری در مخزن است. تحت شرایط بیحسّی ادراک زمان از بین نمیرود. مطالعه بر روی داوطلبانی که ساعتهای متفاوتی در چنین شرایطی، زمان را سپری کردند، مشخص کرد که افراد زمان سپری شده در مخزن ایزوله را اغلب بسیار کمتر از آنچه که واقعا بوده تخمین میزنند. با اینحال ایشان گذر زمان را به صورت بسیار آرام تجربه کردند. ویتمن در ادامه نتیجه میگیرد که ادراک زمان در مخزن ایزوله مشروط به آگاهی و حالتهای بدنی است و معتقد است که از آنجایی که هیچ گسستی(پرت شدن حواس) نیست، گذر زمان به صورت بسیار آرام تجربه میشود و در قفای باقی حواس، حس بدن همچنان فعال است. اما این به چه کار آید؟
درحقیقت تخمین زمان پس از تجربه مخزن ایزوله نمونه مشابهی از آزمایشهای پیشرفتهای است که در شماره قبلی برای ادراک زمان در قرن نوزدهم اشاره کردیم. در این نمونه تحقیقها با بررسی سیگنالهای مغزی در حین تخمین زمان توسط فرد، بازسازی یک بازه زمانی توسط او در آزمایشی دیداری و یا شنیداری محض صورت میگیرد. این آزمایشها که در لابراتوآرهای عکسبرداری مغزی و با تکنیک (fMRI)صورت میگیرد، به منظور یافتن محل و میزان فعالیّت قشر مغزی همچون قشر میانی و یا مخچه در ادراک زمان[1]است. همانطور که پیش از این نیز اشاره کردیم همواره یافتن محلی برای نشان کردن مسئولیّت حسّ زمان برای این تحقیقها مهم و مورد بررسی بوده است. به عنوان مثال زمانی تصور میشد که یک ساعت درونی در مغز مسئول پردازش زمان است اما نتایج اخیر نشان میدهد که در جریان تخمین زمان فرآیند زماندار همچون فریم عکاسی مجزا در نواحی ماژولاری مغز ادغام میشود و در جریان این ادغام اکثر نواحی فعال میشوند. و فقط میتوان گفت برخی نواحی مثلا ناحیه لوب پشت سری مربوط به بازههای زمانی طولانیتر و برخی در مورد ادراک آنی( زیر سه ثانیه) صورت میگیرد. ویتمن با اشاره به چند آزمایش توموگرافی مغز در حین پاسخ به یک محرک دیداری، به برخی از نقاطی که بهترین کاندید برای فرآیند ادغام زمانی در جریان پردازش یک بازه هستند؛ اشاره میکند:
**مدارهای فوقانی استریاتال از حلقههای تودرتو در ناحیه بین قشر فوقانی مغز و تالاموس قرار گرفتهاند.
*قشر جداری راست که هم ادغام اطلاعات مربوط به بازه زمانی را انجام میدهد و هم رابط بین ادراک بازه زمانی و عملکرد زمانی است.
*و خود مخچه که بافت عصبی جداگانه و ماژولار آن با خواص تأخیری متفاوت میتواند مستعد گزارش بازه زمانی باشد.
در این دست تحلیلها همانطور که در بالا اشاره شد؛ دیده میشود که اکثر نواحی مغز در طی فعالیت ادراک بازه زمانی فعال میشوند(در دستگاه روشن میشوند) و بر اساس این نتایج میتوان گفت که مناطق فعال همچون یک ساعت درونی عمل نمیکنند، بلکه در یک سیستم زمانی پیچیده که شامل تصمیمگیری و حافظه موقتی(کار) میباشد به تخمین بازه زمانی میپردازند.
**برای آشنایی بیشتر با اصطلاحات گفته شده همچون تصمیمگیری، حافظه موقتی و...که از ویژگیهای یک تحلیل برپایه مدل نردهای ادراک زمان(SET)است چند منبع در پایان اشاره خواهم کرد.
نکته مهمتر این پژوهشها این است که زمان فاعلی یا ذهنی متاثر از فعالیتهای بدن است و آهنگ گذر آن بین شرایط هیجانی و شرایط آرام، متفاوت میگذرد. برای مثال تاثیر ضربان قلب بر تخمین بازه زمانی یکی از این نتایج است. بر اساس این آزمایشها مشخص شد که یک رابطه آماری برای دقت ادراک زمانی وجود دارد: هرچه میزان ضربان قلب بهطور چشمگیری کاهش یابد، فرد کمتر زمانها را از دست میداد و در بازتولید(تخمین) مدت زمانی دقیقتر می شد. ارتباط ضربان قلب و تخمین بازه زمانی از سویی دیگر هم مورد آزمایش قرار گرفت. مثلا از افراد خواسته شد ضربان قلب خود را طی مدت زمان یک دقیقه بشمارند. وقتی نتایج این آزمایش با آزمایشهای بازتولید زمان، مشخص گردید که افرادی که در شمارش ضربان قلب خود دقیقتر بودند؛ در مورد آزمایش اول یعنی زمان بازتولید نیز نتایج دقیقتری را گزارش میدادند. این تحقیقها برای یافتن پاسخهای دقیقتر به نحوه ادغام زمان و میزان تاثیرگذاری ضربان قلب بر درک ما از زمان ادامه دارد اما اگر بپذیریم که حسّ بدن ملاکی برای ادراک زمان است و به گفته ویتمن از آنجایی که بدن داریم، درکی از زمان نیز داریم؛ هنوز یک پرسش بیجواب خواهیم داشت و آن نحوه ارتباط ذهن و یا در نگاهی تقلیلگرایانه مغز، و بدن است.
بحثهایی از این دست ما را به سمت حوزهای از فلسفه ذهن هدایت میکند که در میانه نگاه تقلیلگرایی[2] و دوگانهانگاری[3] به اپی-پدیدارگرایی[4]معتقد است که دیگر در این نوشتار مجالی برای پرداختن به آنها نداریم. برای مطالعه بیشتر در این زمینه پیشنهاد میکنم به این تارگاه سری بزنید.
پایان.
منابع برای مطالعه بیشتر:
Block.R.A, e. a. (2010). How cognitive load affects duration judgments: A meta-analytic review. Acta Psychologica, 331-332.
Wearden, J. (2016). The Psychology of Time.
Wittmann, M. (2014). Felt Time. MIT.
[1] John C. Lilly
[2] Reductionism
[3] Dualism
[4] Epiphenomenalism
[1] مارک ویتمن به خوبی در مقالهای با عنوان تجربه درونی زمان تاکید میکند که در این دست آزمایشها باید به جای واژه ادراک از تخمین زمان استفاده شود چرا که بین تخمین بازه زمانی و قضاوت ما از این بازه تفاوت وجود دارد. در حقیقت فرد مورد آزمایش سعی در بازسازی یک بازه زمانی دارد و این با بررسی ادراک فاعلی زمان متفاوت است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
روانشناسی ادارک زمان ۲
مطلبی دیگر از این انتشارات
تاریخِ نگاری درونی و بیرونیِ علم
مطلبی دیگر از این انتشارات
فلسفه در علوم شناختی VS فلسفه علوم شناختی(1)