انتخاب نام مناسب برای کسب و کار

من مسلم ابراهیمی هستم و همه من را به عنوان طراح فونت و بنیان‌گذار فونت‌ایران می‌شناسن اما از اونجا که سال‌های زیادی در بازار کار گرافیک و تبلیغات مشغول بودم. به موضوعات مرتبط با برندینگ و کارآفرینی علاقه‌مند هستم.

امروز در حال مشاوره دادن به یکی از دوستان بودم که چطور یک نام مناسب برای کسب و کارش انتخاب کنه و بهتر دیدم این موضوع را جایی مکتوب کنم.
بنابراین ممکنه چیزهایی بعدا به ذهنم برسه و مطلب در آینده اصلاح بشه یا مورادی اضافه بشه.

۱- کوتاه بودن نام

اگر نام کسب و کار یک کلمه‌ای باشه واقعا بهترینه. میشه لوگوتایپ‌ش را هرجایی از محصول نوشت بدون اینکه تبدیل به یه چیزِ درازِ زشت بشه!
نام اگر مختصر و کوتاه باشه میشه برای زیرمجموعه‌ها پسوند و پیشوند اضافه کرد به نام اصلی.

مثلا اگر اسنپ اسمش یک کلمه‌ای نبود چطور می‌تونست اسنپ فود / اسنپ کیو / اسنپ باکس و ... را نام گذاری کنه.

یک کلمه‌ای بودن نام، امتیاز بزرگی هست ولی خیلی باید خوش‌شانس باشید که یک نام یک کلمه‌ای مونده باشه که شرایط بعدی که نام می‌بریم هم در اون رعایت شده باشه.

۲- تصویری بودن نام

منظور از تصویری بودن اسم اینه که کلمه انتخاب شده اسم یه چیز واقعی باشه مثلا اپل (به زبان فارسی سیب) اسمی هست که تا دلتون بخواد از این مزیت بزرگ در نام گذاری استفاده کرده. الان اگر یکی بهتون پیشنهاد بده که برای انتخاب نام کسب و کارتون که مرتبط با تکنولوژی هست از اسم یک میوه استفاده کنید (مثلا هویج یا گلابی یا انگور) احتمالا نمی‌پذیرید ولی بهتره بدونید که یکی از عوام اصلی در برندینگ قوی اپل همین شکل ساده شده سیب هست که اپل بدون هیچ نوشته و توضیحی میذاره روی محصولاتش.
تصویری بودن اسم کمک می‌کنه بهتر در ذهن بمونه.

حتما زیاد مواجه شدید با نام‌های پیچیده‌ای که لازم می‌دونید بپرسید معنیش چیه؟

و مالک کسب و کار براتون توضیح میده که در فلان زبان از فلان جای تاریخ درآورده که این کلمه به معنی فلان صفت خوب هست!

از بین کسب و کارهای ایرانی مثلا شیپور یک نمونه خوب از این نوع نامگذاری تصویری هست. در حالی که رقیب اصلی‌ش یعنی دیوار اسمی داره که نمیشه به راحتی شیپور تبدیل به تصویر بشه و در برندینگ استفاده بشه.

۳- مرتبط بودن نام با موضوع کسب و کار

مرتبط نبودن نام با اهداف و موضوع کسب و کار، خیلی وضع را بد می‌کنه.

مثلا استارت‌آپ "باسلام" یک پلترفرم فروشگاهی برای محصولات محلی و خانگی هست. و حالا مسئله اینه که چه ارتباطی بین واژه ترکیبی باسلام با موضوع این کسب و کار وجود داره. با شنیدن واژه باسلام یاد نامه‌های اداری می‌افتم (با سلام و احترام خدمتِ ...)
در مقابل استارت‌اپ "مامان‌پز" (که یک پلتفرم توزیع غذاهای خانگی هست) یک ارتباط واضح و نزدیک با موضوع کسب و کار داره.

اینکه اسم‌ خیلی مستقیم به موضوع اشاره کنه هم البته باعث بی‌مزه شده ماجرا میشه. بنابراین ارتباط غیر مستقیم اما واضح بهترین هست.

۴- خوش آهنگ بودن نام برند

بعضی وقت‌ها چینش حروف در یک نام باعث ایجاد صدا و آهنگی در کلمه می‌شه که اسم را خیلی جذاب می‌کنه و باعث میشه همیشه یاد آدم بمونه.

مثلا پونیشا که یک پلتفرم فریلنسینگ هست اسمش ارتباطی با خدماتی که میگه نداره و کلا بی معنی هست اما آهنگ بامزه‌ای داره و در ذهن می‌مونه. بامیلو که یک فروشگاه اینترنتی هست (بود) هم همین ویژگی را داره. بی معنی هست اما آهنگ خوبی داره.
یک مثال خوب از خوش آهنگ بودن نام، جرینگ هست که خدمات مالی پرداخت ارائه می‌کنه. جرینگ هم واقعا یک صدا هست (صدای سکه) و هم به موضوع خدمات ربط داره. علاوه بر همه اینها به استعاره عامیانه جرینگی (پرداخت نقد درجا) هم ربط داره.

۵- تلفظ آسان برای همه جامعه مشتریان

در کنار خوش آهنگ بودن، باید به این موضوع هم دقت کنیم که تلفظ اون کلمه برای همه راحت باشه و فَک و زبون مردم برای گفتنش قفل نشه! مثلا قونقا که یک سرویس تاکسی اینترنتی در تبریز هست هم آهنگ داره و هم مرتبط به موضوع حمل و نقل هست اما گفتن این کلمه آذری برای فارسی زبان‌ها راحت نیست. این مشکل در رابطه با اسم‌های فارسی که از زبان انگلیسی گرفته میشه‌ هم وجود داره مثل دیدئو که یک وبسایت مربوط به اشتراک گذاری ویدئو هست و تلفظ‌ش آسون نیست.

۶- استفاده از فعل‌ها، صفت‌ها و ضمایر پر استفاده دردسر ساز هستند.

وقتی خواستید یک فعل، صفت یا ضمیر پر استفاده برای نامگذاری کسب و کار استفاده کنید کمی به استفاده از آن در متن و جمله هم فکر کنید. مثلا "انجام میدم" نام یک وبسایت فریلنسینگ هست حالا هرجا بخواهی به این اشاره کنید که در این سایت کاری را انجام می‌دهید ترکیب کله چیز مبهم و عجیبی از آب در میاد.
مثلا: در انجام می‌دم برات انجام میدم! / یا مثلا: پیام دادم به انجام میدم!
یا "میبریم" که یه پلتفرم تاکسی اینترنتی هست. مثلا بخواهی بگی: با میبریم میریم!

رستورانی با نام "طبیعی باش" فروشگاهی با نام "آن" و ... هرکدام از این اسم‌ها هنگام استفاده در جمله شخصیت اسم بودن‌شون از دست میره.

۷- استفاده از پسوند‌ها و پیشوند‌ها

استفاده از پسوند‌ها و پیشوند‌های با معنی و گاها بی معنی به کلمات باعث می‌شه که هم اون کلمه ساده خاص بشه و همه گاهی باعث خوش‌صدا شدن و با مزه شدن کلمه بشه.
مثال‌های زیادی در این زمینه هست مثل: تخفیفان، بیدود، حملو، نزدیکا، مهربانه، اتاقک
البته یک مزیت بزرگ این نوع نامگذاری هم پیدا کردن یک نام دامنه ثبت نشده هست.

در استفاده از پیشوند و پسوندهای معنی‌دار دقت کنید: مثلا پسوند‌های ها، ان، یها، ات، ون، ین که برای جمع بستن کلمه استفاده می‌شه ممکنه دردسر بشه. در مثال‌های بالا مثلا اگر بجای تخفیفان، تخفیف‌ها بود خیلی جاها مشکل ایجاد می‌شد مثلا می‌خواستی بگی: این تخفیف‌ها را در "تخفیف‌ها" را ببینید!

۸- محدود نبودن نام به مکان

اگر در نامگذاری کسب و کارتون از نام شهر یا کشور خاصی استفاده کنید این مشکل وجود داره که در صورت تمایل به توسعه جغرافیایی خدمات، همین نام مانع بزرگ باشه. مثلا شیراز تخفیف که برترین وبسایت تخفیف گروهی در شهر شیراز هست هیچ‌وقت نمی‌تونه با این نام در شهرهای دیگه فعالیت کنه در حالی که تخفیفان می‌تونه برای هر شهری از ایران خدمات تخفیف خرید گروهی ارائه کنه.

۹- استفاده از نام یک برند موفق

این سبک نامگذاری هم خیلی مرسوم هست که از بخشی از نام یک کسب و کار موفقی استفاده کنیم تا به نام تجاری خودمون اعتبار بدیم. برای مثال پیشنهاد می‌کنم در گوگل کلمه دیجی را با کلمات دیگه ترکیب و جستجو کنید.
دیجی خرید / دیجی طرح / دیجی تخفیف / دیجی چوب / دیجی موزیک / دیجی فیلم ...

این روش نامگذاری فقط وقتی موثر خواهد بود که کاربران مطمئن بشن ارتباطی بین کسب و کار مورد نظر با برند موفق دیجی‌کالا وجود داره. وگرنه فقط یک حس تقلبی بودن و عدم صداقت را منتقل می‌کنه.

خود دیجی‌کالا این کار را برای کسب و کارهای جدیدی که راه‌اندازی کرده استفاده کرده و به نظر می‌رسه نامگذاری موفقی هست. مثل دیجی استایل که نام فروشگاه آنلاین پوشاک هست و همه می‌دونیم که پوشاک و مُد ربطی به صنایع دیجیتال نداره اما نام، پیام اصلی خودش را به خوبی منتقل می‌کنه. پیام اینه که "این فروشگاه آنلاین وابسته به موفق‌ترین برند فروش آنلاین در ایران هست."


اگر مفهوم نام کسب و کار شما با کاری که انجام می‌دید منطبق نباشه همیشه این حس به مشتری منتقل می‌شه که شما صادق نیستید. استفاده از کلماتی مانند مرکزی، برتر، اول و ... در صورتی که شما واقعا یک شعبه مرکزی نباشید یا واقعا برتر و اول نباشید نامگذاری مناسبی نیست.

مثلا "اخبار رسمی" که یک سرویس کمپین رسانه‌ای و نشر رپورتاژ آگهی است نامی را انتخاب کرده که به نظر می‌رسد باید منبع اخبار رسمی نهادهای ملی باشه.

در کل استفاده از صفت‌ها در نامگذاری چندان مناسب نیست.

۱۰- نداشتن مشابه و تکراری نبودن

این اصل هم انقدر بدیهی هست که نیازی به توضیح دادن نداره. اگر نام انتخابی خیلی شبیه یک برند مشهور باشه شما از همون ابتدا خودتون را در سایه یک رقیب قرار دادید.
گاهی هم نام مشابه موجود برند نیست و شما مطمئنید با کمی تبلیغات اون کسب و کار را پشت سر خواهید گذاشت. اما در این وضع هم باز لازمه به مشکلات احتمالی درباره ثبت نام تجاری، آزاد بودن نام دامنه و شبکه‌های اجتماعی فکر کنید تا بعداً این تشابه باعث دردسرتون نشه.

بعضی وقت‌ها مشابه بودن آهنگ و حروف نام‌ها هم ممکنه باعث دردسر بشه مثلا فیدیبو (فروشگاه کتاب الکترونیک) فیدلیو (راهنمای رستوران‌ها و کافه‌‌ها) و یا فیتیلیتو (فروشگاه خدمات ورزشی)


احتمال اینکه نامی پیدا کنید که همه مزایای بالا رو یکجا داشته باشه خیلی کم هست.

پس تکلیف چیه؟ خب مهمترین قسمت کار شما در انتخاب نام همینه که ببینید کدام مزیت کمک بیشتری به شما در موفقیت کسب و کارتون می کنه و کلا کدام امتیاز وزن بیشتری داره. مثلا وقتی نام کوتاهِ خوش آهنگی استفاده کردید اما خیلی بی معنی و نامرتبط با موضوع کسب و کار شماست. بهتره بیخیال بشید و یک اسم ۲ کلمه‌ای مرتبط یا تصویری انتخاب کنید. مثل پیک یاب (خدمات حمل و نقل پیک موتوری) و یا بیمه بازار (خرید آنلاین بیمه) که نام‌های مناسبی هستن.

گاهی هم برعکس میشه یک نام کوتاه، خوش آهنگ یا تصویری پیدا کرد که اگرچه بی ربط هست اما مزایایی که اشاره کردیم را داره.

مثلا "باما" که یک وبسایت خرید و فروش خودرو هست اسمش ارتباطی به موضوع کسب و کارش نداره. تصویری هم نیست اما مزیت کوتاه بودن و سادگی را داره.
یا مثلا "جاباما" از اون اسم‌هایی هست که گفتیم بیش از حد مستقیم به فعلِ کسب و کارش اشاره داره اما از اونجا که کوتاه هست و آهنگ خوبی داره انتخاب مناسبی هست و در ذهن می‌مونه.

یا مثلا "ترب" که یک سرویس جستجوی کالا و مقایسه قیمت‌هاست اسمش هیچ ربطی به کارش نداره ولی خیلی تصویری هست.

پس چرا خیلی از کسب و کارهای با نام‌ نامناسب موفق هستند؟

نام خوب تضمین کننده موفقیت کسب و کار نیست. آنچه مهمه کیفیت محصول و خدمات هست و پس از اون وقت و هزینه‌ای که صرف برندینگ می‌کنید. ولی باید این اصل را در نظر داشته باشید که یک محصول با کیفیت با نام مناسب هزینه کمتری برای تبلیغات و برندینگ نیاز داره. اما وجود یک نام نامناسب باعث میشه برای موفق شدن مجبور بشید زمان و هزینه بیشتری صرف کنید.


شما چه معیارهایی را می‌تونید به این لیست اضافه کنید؟ بنویسید تا مطلب را کامل‌تر کنیم.