دلایل نارضایتی مصاحبه شوندگان در اکوسیستم استارتاپی !


احتمالا شما هم تاکنون به این قضیه فکر کردید که مشکلات زیادی در جلسات مصاحبه شرکت های نرم افزاری ایران وجود دارد . استخدام آدم های اشتباه از یک سمت و مساله اخراج نیروها خصوصا در شرکت های بزرگ از سویی دیگر بسیار تامل برانگیز است .

من در این مقاله قصد دارم نتیجه تحقیقاتی که در این زمینه انجام دادم را با شما به اشتراک بگذارم و امیدوارم که به شما چه در نقش مصاحبه شونده و چه در نقش مصاحبه گیرنده کمک کند .

من حدودا از سه ماه پیش در توییتر سوال های مختلفی از دنبال کننده های خودم در رابطه با وضعیت استخدامی و کاری شرکت های ایرانی پرسیدم . اولین سوالی که پرسیدم این بود : کدام یک از شرکتها از نظر فنی، منابع انسانی، آرامش کاری، پیشرفت و درآمد جایگاه بهتری دارد ؟

تعداد شرکت کنندگان در این نظر سنجی 575 نفر بود ، ۳۳۹ نفر (۶۰ درصد) به کافه بازار رای دادند و به ترتیب علی بابا ، دیجی کالا و اسنپ در رتبه های ۲تا ۴ قرار گرفتند . البته افرادی هم عقیده داشتند که شرکت های نام برده شده در نظر سنجی جزو برترین ها نیستند و شرکتی مثل ابرآروان از قلم افتاده است.

سوال دیگری که از دنبال کننده های خودم در توییتر پرسیدم این بود که بهترین و بدترین خاطره ای که از روز مصاحبه داشتند چه بوده ؟

سوال مربوط به سال 98 بوده ولی تعدادی از خاطرات مربوط سال های قبل 98 است .

130 نفر به این توییت پاسخ دادند که با آنالیز آنها به نتایج جالبی رسیدم . من درادامه تعدادی از این مشکلات و نظر شخصی خودم در باره هرکدام از آنها را بیان میکنم :


عکس العمل بد مصاحبه کننده ( سخن طلبکارانه )

به نظر من این رفتار بسیار غلط و آماتور هست ، در وهله اول شخصی که برای مصاحبه آمده، برده شما نیست و شما هم ارباب اون شخص نیستید. شخص مصاحبه شونده مسلما شرکت های دیگری هم برای مصاحبه خواهد رفت و این رفتار تا همیشه به عنوان یک خاطره بد در ذهن شخص نقش می بندد .

سرکوب شدن اعتماد به نفس

این کار ضربه روحی خیلی بدی به مصاحبه شونده وارد میکنه و اصلا اخلاقی و حرفه ای نیست ، اگر شمادانش بسیار بالایی دارید بسیار عالیست ، اما لطفا از کمبود دانش مصاحبه شونده نقد نکنید و فقط جلسه مصاحبه رو به طرز صحیحی مدیریت کنید .

مرتبط نبودن سوالات با فیلد کاری

دلیل مطرح شدن اینگونه سوالات در جلسه مصاحبه و تاثیرش در روند استخدامی شرکت کاملا نامشخص است .برای خود من بارها اتفاق افتاده و هنوزنفهمیدم دلیل اصلی آنها برای مطرح کردن این سبک سوالات چیست. مثلا واقعا لزوم پرسیدن سوالاتی درباره مفاهیم دیتا ساینس برای موقعیت شغلی مهندسی نرم افزار چیست ؟

پرسیده شدن سوالات خصوصی ( وضعیت تاهل ، فرزند ... )

بسیارعلاقه مندم تاثیرپاسخ این سوالات در روند مصاحبه بدانم . حتما شما هم احتمال میدهید که این سبک از سوال ها بیشتر از خانم ها پرسیده میشود واصلا پسندیده نیست . مجرد یا متاهل بودن شخص مصاحبه شونده انچنان به سازمان و شرکت شما ربطی ندارد ، پس لطفا نپرسید .

آیا یک فرد مشخص معروف در اکوسیستم را میشناسید یا خیر ؟

یکی از خاطره ها با این مضمون بود که من از مصاحبه شونده پرسیدم فلانی رو میشناسی؟ گفت نه و من ریجکتش کردم. و طبعا بحث زیادی پیرامونش شکل گرفت که کار این فرد اشتباه بوده و ... که من ترجیح میدم در این مقاله به این مساله نپردازم .

عدم اعلام نتیجه مصاحبه (در صورت رد شدن )

این رفتارهم در شرکت های کوچک و هم در شرکت های بزرگ دیده شده و اصلا خوشایند نیست . شخص منتظر شماست و باید بفهمید که وقت و زندگی آدم ارزش بسیار زیادی دارد .

تماس با شماره شخصی !

چرا باید کسی که مصاحبه کننده است با موبایل خودش با مصاحبه شونده ( عموما خانوم ) تماس برقرار کند ؟‌ چه چیزی جز منفعت شخصی دلیل این کار می تواند باشد؟ این اتفاق معمولا بعد از ریجکت شدن شخص هم افتاده !

و مشکلات دیگری هست که در زیر توییت میتونین بخونید . البته مصاحبه کننده ها هم گله هایی از جمله عدم تطابق رزومه با دانش فرد و توهم سنیور بودن ، داشتند .



برداشت شخصی

من از تابستان 97 به تهران مهاجرت کردم و همیشه این سوال همراهم بود که

آیا دانش من کم است؟

من چون شهرستان بودم ، مجبور بودم همه چیز رو تنهایی انجام بدم و به نظر خودم دانش کافی داشتم . اما چرا در مصاحبه با شرکت های بزرگ رد میشدم . مشکل از کجا نشات میگرفت ؟

من معمولا با این مشکل مواجه بودم که اغلب سوالاتی ازمن میشد که مرتبط با تجربه نبود و از مسایل تئوریک سوال میشد .به عقیده من مسایل تئوریک دلیل مناسبی برای قبول یا رد شدن یک فرد در مصاحبه نیست .

چون در مهندسی نرم افزار، یه سری دانش تئوریک هست که هر کسی با اندکی وقت گذاشتن می تواند به خوبی روی انها تسلط پیدا کند . باید دوباره تاکید کنم که به نظر من ، یک مهندس نرم افزار خوب باید واقعا و به صورت تجربی مسائل رو پیاده سازی کند و اگر لازم به یادگیری بود در حین کار از گوگل برای تحقیقاتش کمک بگیرد ، البته این کاریست که همه برنامه نویس ها انجام می دهند و اگر برای شما سوال شده که چرا تاکنون به دنبال یادگیری نرفته ؟ باید بگم که شاید چون بیشتر دنبال پیاده سازی بوده نه صرفا حفظ کردن یک سری چیزها که آیا بعدا بتواند ازش استفاده کند یا خیر . به دست آوردن دانش پایه از مساله و شروع پیاده سازی بهترین ترکیب ممکن است .

اما مشکلی که از سمت مصاحبه کننده وجود دارد این است که چطور میتوان متوجه این مساله شد که واقعا این دولوپر تجربه هندز-آن دارد یا نه ؟

راه حل های مختلفی واسه این مشکل وجود دارد ، مثلا انجام پروژه ای که واقعا و کاملا مربوط به کاری هست که این یک دولوپر باید انجام دهد و نه بیشتر. دقت کنید شما دولوپر استخدام میکنید نه تیم لید یا مدیر فنی، همچین اگه یه شرکت کوچیک هستیم ،‌باید بفهمیم و قبول کنیم قوانین آرمان شهر. رو دهکده پیاده نمیشه...


نظر شما چیست ؟ آیا شما هم تجربه بد مصاحبه داشته اید ؟